زرینچه: محبوبیتم را با پول به دست نیاوردم / برای سرمربیگری استقلال لحظه‌شماری می‌کنم

به گزارش متافوتبال و به نقل از ایران ورزشی، نیمکت مربیگری خیلی نامرد است. مگر در همین پرسپولیس محبوب‌ترین‌هایش وقتی در کسوت مربی نتیجه نمی‌گیرند با اعتراض هواداران مواجه نمی‌شوند؟ شما نگاه کنید به اتفاقاتی که در این تیم رقم خورده است. در استقلال هم چیزی جزاین نیست. تکرار می‌کنم؛ نیمکت مربیگری خیلی نامرد است. خیلی، خیلی زیاد.

میان محبوب ترین بازیکنان دو دهه اخیر استقلال نام کسی را می‌دیدیم که به 3 نسل قبل بر می‌گشت. او جواد زرینچه بود. مردی که از اوایل دهه 60 برای استقلال به میدان رفت و آرام آرام بدل شد به چهره‌ای محبوب از لحاظ اخلاقی و فنی. جواد اگرچه هم ردیف بازیکنانی همچون امیر قلعه‌نویی، مجید نامجومطلق، مهدی فنونی‌زاده، رضا حسن‌زاده و... قرار داشت اما به دلیل حضور در جام جهانی 1998 و ماندگاری‌اش تا اوایل دهه 80 در فوتبال ایران به‌عنوان یکی از چهره‌های محبوب دو دهه اخیر لقب گرفت. جواد تنها چهره‌ای است که در میان دو دهه اخیر می‌تواند برای ما به یک دهه قبل‌تر نیز پل بزند. او محصول نسلی است که به دستان مرحوم دهداری برای فوتبال ایران به یادگارمانده است اما جواد آنقدر در یادها زنده بود که در میان نسل جدید فوتبال ایران بالاتر از آرش برهانی و مجتبی جباری قرار گرفت. او پس از فرهاد مجیدی و علیرضا منصوریان که متعلق به نسل جدیدتر فوتبال ایرانند به‌عنوان سومین چهره محبوب استقلال معرفی شد که شاید برای خیلی‌ها قرار گرفتنش در این رتبه غیرقابل پیش‌بینی می‌نمود. شاید اگر این نظرسنجی را در همان اوایل دهه 80 برگزار می‌کردند آقا جواد به‌عنوان محبوب‌ترین چهره از نگاه استقلالی‌ها نام می‌گرفت اما گذر زمان زرینچه را از نگاه افکار عمومی نسل کنونی بدل کرده است به سومین چهره محبوب استقلالی‌ها که البته این رتبه نیز شگفت انگیز و غیرقابل پیش‌بینی بود.زرینچه را دوباره به این بهانه به گفت‌وگویی با محوریت‌های تازه کشیدیم. سوال‌هایی که اختصاص داشت به آن نظرسنجی و دلایلی که موجب شده او هنوز در دل‌ها زنده باشد. جواد زرینچه پیش روی ما است. مردی که بی شک یکی از بهترین‌های تاریخ باشگاه استقلال است و اگر بخواهیم 10 بازیکن برتر همه ادوار باشگاه استقلال را انتخاب کنیم بدون هیچ دلبستگی باید او را در میان این 10 نفر قرار دهیم. جواد چنان تعلق خاطری میان اهالی فوتبال دارد که با وجود خداحافظی با دنیای فوتبال در اواخر سال 83 وقتی که صباباتری را به‌عنوان آخرین ایستگاه باشگاهی‌اش تجربه کرد، 10 سال این طرف‌تر یعنی اواخر سال 1393 خورشیدی هنوز از محبوبیتی مثالزدنی برخوردار است. انتخابی که شد می‌تواند سرفصل تازه‌ای در زندگی فوتبالی جواد زرینچه باشد. حالا می‌توانیم بیشتر عمق تاثیرگذاری مردی را درک کنیم که تحت عنوان مربی درکنار امیر قلعه‌نویی فعالیت می‌کند.

باور اینکه شما در لیست نهایی محبوب‌ترین بازیکنان دو دهه اخیر استقلال قرار بگیرید قدری دشوار بود اما از آن عجیب‌تر انتخاب شما به‌عنوان سومین چهره استقلالی از نگاه هواداران محسوب می‌شود در حالی که آغاز دوران فوتبال حرفه‌ای شما به اواخر دهه 60 مربوط می‌شود.
 نمی‌دانم چطور تشکر کنم. همانطور که گفتید من متعلق به 3 نسل قبل هستم. فوتبالم را سال‌ها پیش شروع کردم و جوان بودم که برای تیم ملی هم به میدان رفتم. وقتی می‌بینم که هنوز در یادها هستم به خدا فقط شرمنده این هواداران می‌شوم. نمی‌دانم چطور از آنهایی که به من رای دادند تشکرکنم.
کمتر کسی فکر می‌کرد جواد زرینچه دراین رای‌گیری سوم شود.
 برای خودم هم اتفاق بزرگی بود. بالاخره این نشان می‌دهد که آدم هر طوری زندگی کند جوابش را می‌گیرد. یک موقع شما محبوبیتی به دست می‌آوری که این حاصل خرج کردن پول است اما یک وقتی محبوبیتی به دست می‌آید که نتیجه رفتاری شخص است. محبوبیتی که من به دست آوردم هیچ وقت پولی نبود. من با عشق و علاقه بازی کردم، با تمام وجودم و حالا می‌بینیم که خیلی‌ها هنوز جواد زرینچه را یادشان هست در حالی که من خیلی سال پیش در این فوتبال متولد شدم.
مهم‌ترین فاکتوری که جواد زرینچه را همچنان در میان محبوب‌ترین‌های استقلال قرار داده است چیست؟
 من خانواده بسیار خوبی داشتم و دارم که به خوبی تربیتم کردند. دوستان خوبی هم داشتم. دوستانی که به من راه و چاه را یاد دادند. من همینی هستم که می‌بینید. یک شخصیت آرام، بدون حاشیه و سعی کردم همیشه سر به زیر باشم. مردم هم خودشان بهترین قاضی هستند و می‌فهمند فوتبالیست‌های تیم محبوب‌شان چه کار می‌کنند. می‌فهمند که کدام بازیکن در طول دورانی که پیراهن استقلال و تیم ملی را پوشید با جان و دل بازی کرد و چه کسی از زیر کار در رفت. من همیشه با جان و دل بازی کردم و اگر به یاد داشته باشید تا سال‌های پایانی دوران فوتبالم سعی کردم بهترین بازی‌ها را برای استقلال و تیم ملی انجام دهم.
آن پاسی که برای حمید استیلی در جام جهانی 1998 ارسال کردید که بعدها به‌عنوان پاس گل قرن آسیا لقب گرفت چقدر در ماندگاری شما تاثیرگذار بود؟
 خیلی زیاد. آن پاس لطفی بود ازطرف خدا به من. یادم نمی‌رود لحظه‌ای که می‌خواستم توپ را ارسال کنم نسبت به محل استقرار توپ شرایط خاصی داشتم اما سعی کردم مسلط باشم و با یک نیم چرخش توپ را فرستادم برای حمید، بدون اینکه دیدی داشته باشم. فکرمی کنم پاسی که در جام جهانی دادم مزید بر علت شد تا هواداران بیشتری به من رای بدهند.
آن بازیکنان بهترین نسل فوتبال ایران لقب گرفتند درحالی که پس از آن فوتبالیست‌های تیم ملی نتوانستند بیش از آن تیمی که در سال 1998 شکل گرفت در یادها ماندگار شوند.
 من اعتقاد دارم نسل‌هایی که بعد از آن تیم متولد شدند نیز برای فوتبال ایران زحمات بسیاری کشیدند و همگی جزو بهترین‌ها بودند. این اعتقاد قلبی من است. نه اینکه بخواهم در ظاهر فروتنی نشان دهم. این اعتقاد درونی من است. همه خوبند، ‌ای کاش آن شب اسم من در میان محبوب ترین بازیکنان استقلال قرار نمی‌گرفت!
چرا؟
 دوست داشتم ازمیان بازیکنان کنونی استقلال افرادی انتخاب می‌شدند. مثلا حنیف عمران‌زاده، خسروحیدری و خیلی‌های دیگر که برای استقلال زحمات زیادی کشیده‌اند. این را صادقانه گفتم و می خواهم  شما هم صادقانه از من بپذیرید. واقعا دوست داشتم بازیکنان امروز در لیست نهایی قرار بگیرند.
خسرو حیدری را با شما قیاس می‌کنند. می‌گویند او از لحاظ فنی به جواد زرینچه نزدیک‌تر است. خودتان هم این عقیده را دارید؟ خسرو واقعا آنقدر به بلوغ تکنیکی رسیده که هم ردیف با شما قرار بگیرد؟
 من سبک بازی خسرو را می‌پسندم. او از لحاظ فنی و اخلاقی بازیکن بزرگی است و به اعتقاد من خیلی بیشتر از این هم می‌تواند پیشرفت کند. خسرو یکی از بازیکنانی است که من سبک بازی‌اش را می‌پسندم و مطمئن باشید که او از من خیلی بزرگتر خواهد شد چون توانایی‌اش را دارد.
قابل پیش‌بینی بود که در این نظرسنجی فرهاد مجیدی در رتبه اول قرار بگیرد. شما اگر بخواهید محبوب‌ترین بازیکن کل تاریخ فوتبال استقلال را انتخاب کنید به چه کسی رای می‌دهید؟ آیا باز هم انتخاب می‌تواند فرهاد مجیدی باشد؟
 ببینید این نظرسنجی برای نسل کنونی فوتبال است و شما وقتی از محبوبیت و مقبولیت حرف می‌زنی نمی‌توانی یادی نکنی از بزرگانی همچون ناصرخان حجازی، غلامحسین مظلومی، منصور پورحیدری، امیر قلعه‌نویی، مجید نامجومطلق، رضا نعلچگر، چنگیز، بیانی‌ها و خیلی‌هایی که شاید من الان حضور ذهن نداشته باشم. همه اینها برای استقلال زحمت کشیده‌اند. آنها متعلق به تاریخ یک باشگاه هستند. باشگاهی که با کمک آنها سال‌های سال است که روی پا قرار گرفته و افتخارات زیادی را به دست آورده است. اینها استقلال را شکل داده‌اند. مردانی که هرگز نمی‌شود از یاد بردشان. به نظر شما می‌شود؟ اینها همگی دلسوزان استقلال بوده‌اند. افرادی که برای این باشگاه زحمت زیادی کشیدند و ما باید به همه آنها احترام بگذاریم.
محبوبیت دلیلی هست بر اینکه مدیران باشگاه استقلال سکان هدایت این تیم را به آن شخص محبوب بسپارند؟
 نیمکت مربیگری خیلی نامرد است. مگر در همین پرسپولیس محبوب‌ترین‌هایش وقتی در کسوت مربی نتیجه نمی‌گیرند با اعتراض هواداران مواجه نمی‌شوند؟ شما نگاه کنید به اتفاقاتی که در این تیم رقم خورده است. در استقلال هم چیزی جزاین نیست. تکرار می‌کنم؛ نیمکت مربیگری خیلی نامرد است. خیلی، خیلی زیاد. اصلا دلیلی ندارد که چون بازیکنی محبوب است بتواند در دوران مربیگری هم موفق باشد. برای هوادار نتیجه مهم است. هوادار نتیجه می‌خواهد و اگر نتیجه نگیری اعتراض می‌کند. پس اگر کسی می‌خواهد روزی روی نیمکت مربیگری استقلال بنشیند باید دانش فنی‌اش را بالاببرد و با حساب و کتاب وارد این عرصه شود. اینکه شهرت را داشته باشی و فکر کنی می‌توانی مربیگری را هم به خوبی انجام دهی کاملا اشتباه است.
همیشه از نگاه بیرونی‌ها به بازیکنان بزرگی همچون شما چنین نگاهی وجود داشته که روزی به‌عنوان سرمربی روی نیمکت استقلال بنشینید. برای خودتان چه زمان چنین شرایطی فراهم می‌شود و آیا اساسا علاقه‌ای به این کار دارید؟
 مگر می‌شود علاقه نداشته باشم؟ آرزوی من سرمربیگری استقلال است و همیشه دوست داشتم این کار را در فضایی کاملا مساعد تجربه کنم. لحظه شماری می‌کنم که آن موقعیت نصیبم شود. البته یک بار شد. زمان مربیگری ناصرخان حجازی بود که به من اجازه دادند تیم استقلال را به جام خزر ببرم. در آن جام ما قهرمان شدیم. من در سخت‌ترین شرایط کنار استقلال بودم. روزهای سختی را در کنار استقلال تجربه کردم. الان هم دارم به‌عنوان مربی در استقلال کار می‌کنم و به نحوی درگیر کار مربیگری در این تیم هستم. کارم را دوست دارم و همواره سعی کردم یار و یاور سرمربی باشم. داخل گود هستم اما علاقه قلبی‌ام سرمربیگری استقلال است که مطمئنا یک روز این فرصت نصیب من هم می‌شود.
گفتید باید فضا برایتان فراهم باشد. منظورتان دقیقا چیست؟
 دوست ندارم استقلال را وسط فصل تحویل بگیرم. اگر قرار است سرمربی باشم بیشتر علاقه دارم که از ابتدای فصل مسوولیت این کار را به عهده بگیرم. آن وقت راحت‌تر می‌توانم تصمیم بگیرم. اینکه کی باشد و کی نباشد. اینکه چه کسی بازی کند و چه کسی بازی نکند برایم مهم است. دوست دارم استقلال را با تفکرات خودم ببندم. این بزرگترین فرصت برای یک مربی است که تاکنون هرگز چنین فضایی در اختیار من قرار نگرفته است اما همانطور که گفتم اطمینان دارم زمان می‌تواند همه چیز را به نفع انسان‌ها تغییر دهد. من تلاش می‌کنم و چیزی جز تلاش هم انسان را به خواسته‌اش نمی‌رساند.
از ابتدای این فصل کنار استقلال بودید و اکنون در موقعیتی قرار گرفتید که تیمتان می‌تواند قهرمان لیگ شود. درعین حال اتفاقاتی پیرامون استقلال رخ می‌دهد که نقش نیروی باز دارنده را ایفا می‌کند. مثلا همین دعواها و جدل‌های رسانه‌ای که میان امیرقلعه نویی و علی فتح‌ا...‌زاده، مدیرعامل سابق این باشگاه رخ داده است. این فضا ممکن است باعث ایجاد صدماتی به پیکره استقلال شود و شما را از مسیری که در آن قرار گرفته‌اید دور کند؟
 این بگومگوها خوب نیست و به استقلال لطمه می‌زند اما باید بپذیریم که فتح‌ا... زاده هم برای استقلال زحمت زیادی کشیده. نمی‌شود گفت که ایشان برای استقلال کاری انجام نداده است. فتح‌ا... زاده طی این سال‌ها با مربیان زیادی کار کرده است. با حجازی بوده، با مظلومی بوده و با مربیان خارجی هم کار کرده است. این مسائل و بگومگوها نباشد برای استقلال خیلی بهتر است. امیدوارم که فتح‌ا... زاده و قلعه‌نویی آشتی کنند و فضا میان آنها طوری نباشد که علیه هم در رسانه‌ها حرف‌هایی بزنند. اینطوری استقلال تاوان پس خواهد داد.
آقای زرینچه یک سوال را جا انداختیم! اگر این نظرسنجی 15 سال پیش انجام می‌شد آیا شما به‌عنوان محبوب‌ترین بازیکن استقلال انتخاب نمی‌شدید؟
 (می‌خندد) شاید. نمی‌دانم. به هر حال نتیجه‌اش هر چه باشد من باید از آنهایی که رای دادند تشکر کنم. من همیشه گفته‌ام که باید به نظر مردم احترام گذاشت.وقتی آنها انتخابی انجام می‌دهند حتما به خاطر دلبستگی‌هایی است اما ما هیچ وقت نباید آنهایی که آمده‌اند و رفته‌اند و برای استقلال زحمت کشیده‌اند و به فوتبال این مملکت خدمت کرده‌اند را نادیده بگیریم. خیلی‌ها از گذشته تا امروز برای این فوتبال خون دل خورده‌اند و سعی کرده‌اند که باعث خوشحالی مردم شوند. حرفم این است که اینها را از یاد نبریم فقط همین.