خوزه مورینیو در گفتوگو با روزنامه «دیلیتلگراف» انگلیس در مورد علاقه شدیدش به فوتبال گفت: البته که دیوانه فوتبال هستم ولی برای ما حرفهایها این بدان معناست که همه چیز زندگیمان فوتبال است و برای هواداران هم همینطور. در پرتغال میگویند میتوانی همه چیز را تغییر بدهی به غیر از مادر و تیم باشگاهیات. من قدرت فوتبال را به لحاظ اجتماعی، سیاسی و فرهنگی درک میکنم ولی چطور یک فوتبالیست میتواند در لیست 100 انسان تأثیرگذار جهان مجله فوربس قرار بگیرد؟
وقتی در این مصاحبه به نامهای کریستیانو رونالدو و لیونل مسی اشاره میشود که به ترتیب در ردههای 30 و 45 تأثیرگذارترین انسانهای جهان قرار دارند، مورینیو اینگونه واکنش نشان داد: واقعاً مسخره است! ما ناجی زندگی مردم نیستیم! افرادی را میشناسم که به خاطر شکست تیم محبوبشان ممکن است خودشان را از طبقه پنجم ساختمان پایین بیندازند ولی آنها مشکلاتی دارند. چطور میتوان یک فوتبالیست و یک مربی را با یک دانشمند و یک دکتر مقایسه کرد؟ شما نمیتوانید این مقایسه را انجام دهید.
آقای خاص در مورد جایزه توپ طلا که هر سال توسط فیفا و با مشارکت مجله «فرانس فوتبال» فرانسه به بهترین بازیکن جهان داده میشود، اظهار داشت: به نظرم ونگر حرف جالبی در این باره زده است. او مخالف توپ طلا و روند انتخاب بهترین بازیکن سال است. من هم موافق حرف او هستم چون در حال حاضر فوتبال، مفهوم تیمی و گروهی خود را از دست داده و بیشتر روی عملکرد انفرادی تمرکز کرده است.
وی خاطرنشان کرد: ما همیشه به عملکرد انفرادی بازیکنان، به آمار انفرادی آنها و بازیکنی که بیشتر از بقیه دویده است، نگاه میکنیم. به خاطر اینکه بازیکنی در جریان بازی 11 کیلومتر دویده و من 9 کیلومتر، این یعنی اینکه آن بازیکن بهتر از من بوده است؟ شاید اینطور نباشد. شاید 9 کیلومتر دوندگی من مهمتر و کارآمدتر از 11 کیلومتر دوندگی بازیکن موردنظر بوده باشد.
سرمربی پرتغالی آبیپوشان لندنی که هر روز ساعت 7:30 صبح در دفتر کارش در زمین تمرینی چلسی حضور مییابد و دو ساعت در را روی خود قفل میکند، گفت: به این خاطر این کار را میکنم چون نیاز دارم کمی با خودم خلوت کنم. همانطور که میدانید من در فوتبال خیلی پیر محسوب نمیشوم. به هر حال گاهی اوقات به کمی زمان نیاز دارم تا در تنهایی فکر کنم. دوست ندارم نصفِ شب از خواب بپرم و به بازیکن مصدومم یا تاکتیک بازی فکر کنم. باید در خلوت خودم مشکلات احتمالی را پیشبینی کنم. من 52 ساله هستم و 20 سال دیگر برای مربیگری پیشرویم دارم ولی خودم را همانند یک روباه پیر احساس میکنم. به هر حال چیزی من را نمیترساند و نگرانم نمیکند.