منصوريان: پرچمدار فوتبال ایران نه سرباز وطن هستم / هواداران الاهلی با چاقو به وسط زمين آمدند / مهار مبعلی ممكن نيست

به گزارش متافوتبال، بدون اغراق بعد از صعود نفت، همه اهالی فوتبال ایران غرق در شادی بودند چون جوانان بی‌ادعای نفت، توانسته بودند در عربستان پرچم ما را بالا نگه دارند. خبرورزشی با علیرضا منصوریان درباره اتفاقات جده و آن بازی سخت حرف زد:

از بازی سختی سربلند بیرون آمدید.
وقتی الاهلی را در تهران بردیم همه تعجب کردند. این تیم در 32 بازی رسمی و 8 بازی دوستانه نباخته بود. البته در تهران باید بیشتر گل می‌زدیم.

سخت‌ترین لحظات آن سفر؟
وقتی وارد ورزشگاه شدیم، آنها سرود ملی عربستان را پخش کردند. من با خودم گفتم این بازی باشگاهی است. آنها چرا قضیه را ملی کردند؟ متوجه شدم جو خیلی سنگین است. وقتی گل دوم را زدند من گفتم یاخدا به این بچه‌های جوان رحم کن، نگذار روی سینه ما بنشینند. نگذار پرچم از دست ما بیفتد. 10 دقیقه آخر هم خیلی به من سخت گذشت.

البته شکست پرسپولیس به الهلال هم کار شما را سخت کرد...
بعد از آن بازی برد الهلال را حماسه ملی اعلام کردند. این خیلی به ما گران آمد. به بچه‌ها گفتم بچه‌ها غیرتی‌تر شدند و گفتند انتقام می‌گیریم.

بین دو نیمه چه گفتید؟
بعد از حرف‌های فنی، وقتی بچه‌ها می‌خواستند وارد زمین شوند، پرچم را بالا گرفتم و گفتم بچه‌ها می‌توانید برای این پرچم بازی کنید؟ بچه‌ها هم گفتند سرمان را هم می‌دهیم.

و واقعاً با تمام وجودشان بازی کردند.
بله با تمام وجود. اگر 100 درصد انرژی داشتند، یک درصدش را هم کم‌فروشی نکردند. وقتی به وحید می‌گفتم بدو، می‌دانستم دارم زیاده‌خواهی می‌کنم چون می‌دیدم این بچه دیگر توان دویدن ندارد.

ایمان خیلی عالی کار کرد.
همه بچه‌ها عالی بودند. در تمام فصل این‌طور بودند. ایمان هم بزرگ تیم است. کارشناس شبکه سعودی اسپورت گفت مهار این بازیکن ممکن نیست.

بعد از بازی، وسط زمین به بازیکنان چه گفتید؟
بچه‌ها را جمع کردم و گفتم ما 6 هزار سال قدمت داریم. نباید کاری کنیم که به شخصیت هوادارشان توهین شود. بروید دست تکان دهید. بعد پرچم عزیز کشورمان را آوردم، گفتم اول پرچم را ببوسید، بعد خدا را شکر کنید که لیاقت این را داشتیم از این پرچم دفاع کنیم. من قبل از بازی به بچه‌ها گفته بودم اگر خدا لیاقت بدهد 3 تا حیدر را همین جا توی زمین می‌گوییم. ما بی‌احترامی به آنها نکردیم اما هر کاری از دستشان برمی‌آمد انجام دادند. بطری‌های آب پرت کردند و با چاقو آمدند وسط زمین.

آخر بازی داخل رختکن چه خبر بود؟
به بچه‌ها گفتم هر کاری دلتان می‌خواهد بکنید تا سبک شوید. خودتان را خالی کنید. آهنگ‌های شاد گذاشتند و حسابی شادی کردند. بعد هم لطف کردند و چند تا بطری آب روی من خالی کردند تا حسابی خیس شوم! البته باز هم 3 تا یاحیدر گفتیم و توی همین شادی‌ها پیام آقای نهاوندیان از دفتر رئیس‌جمهور را برای ما خواندند. خلاصه بعد از لحظات پر از اضطراب بازی، این شادی خیلی چسبید.

قبل از بازی بچه‌ها را آماده یک جنگ تمام‌عیار کرده بودید.
قبل از آنکه به عربستان برویم به بچه‌ها گفتم 100 درصد آنجا ما را اذیت می‌کنند. شما روحیه‌تان را از دست ندهید. چه در فرودگاه چه در زمین. برای همین وقتی در فرودگاه ما را اذیت کردند و بچه‌ها می‌خندیدند، آقای تاج تعجب کرد و گفت بازیکنان شما چقدر روحیه دارند و می‌خندند.

نکته خاصی در صحبت‌های شما نبود؟
نه. فقط ایشان خیلی نگران بازی بودند و می‌گفتند کاش ایران در مرحله بعد نماینده داشته باشد. وقت ناهار بود. هر دو سوپ کشیده بودیم. من با خنده گفتم آقای تاج راحت سوپتان را بخورید، ما در مرحله بعد هستیم.

ولی می‌دانستید بازی سخت است؟
خیلی. دلم آشوب بود. قبل از بازی به بچه‌ها هم گفتم احتمالاً شما را خیلی آزار می‌دهند اما حرفه‌ای برخورد کنید. واقعاً داوری با آنها مهربان بود و خیلی بچه‌ها را زدند‌ ولی بچه‌ها از کوره درنرفتند.

چه حسی دارید الان پرچمدار فوتبال ایران هستید؟
من نیستم. نفت پرچمدار است. مدیریت، سرپرستی، کادر فنی، بازیکنان، پزشکان، ماساژور، تدارکات و تمام مجموعه لجستیک. من به بچه‌ها گفتم اگر صعود کنید می‌شوید پرچمدار فوتبال ایران آن وقت متوجه می‌شوید چه لذتی دارد. آن لبخند پر از غرور مردم ایران بعد از صعود ما به دنیا می‌ارزد. زمان بازی با تیم‌ملی کره‌جنوبی در مقدماتی جام جهانی، من مأمور شدم تا پنهانی از تمرینات تیم‌ملی کره فیلمبرداری کنم. وقتی فیلم‌ها را آوردم کروش موقع ناهار جلوی بچه‌ها دست مرا گرفت و گفت بچه‌ها او لیاقت این را دارد که به او بگوییم «سرباز وطن» من این عنوان را خیلی دوست دارم. آن را به همه چیز ترجیح می‌دهم.

الان از شما به عنوان گزینه اصلی سرمربیگری استقلال یاد می‌شود.
در حال حاضر تمام تمرکزم جام‌حذفی است. چشم امیدم به همه هواداران استقلال است. امیدوارم دوشنبه ساعت 18:30 در تختی تنها نمانیم. هر کس که با این جوانان بی‌ادعای نفت حال کرد و بعد از آن بازی لبخند زد، بیاید. البته ما این بار برخلاف بازی چهارشنبه با غریبه بازی نداریم. با خودی بازی داریم و حریفمان ایرانی است اما جوانان بی‌ادعای ما برای آنکه به این نقطه برسند، خیلی زحمت ‌کشیدند.

خیلی با بازیکنانتان صمیمی هستید.
این عشق، دو طرفه است. با بازیکنانم دورویی ندارم. دوست داشتنم را خیلی به آنها می‌گویم. آنها مرا سرمربی خود نمی‌دانند، مرا کاپیتان تیم می‌بینند. من راحت هستم با همه. همه عاشق هم هستیم. به خاطر همین، وقتی به تنگنا می‌خوریم برای دل هم کار می‌کنیم. باور کنید همه تیم، برای تمرین بعدی، لحظه‌شماری می‌‌کنیم. در تیم ما احترام حرف اول را می‌زند. شاید یک روز بازیکن بزرگتر خوب نباشد‌ اما احترامش باید حفظ شود.

لجستیک تیم شما هم خوب کار می‌کند.
باید از مدیرعامل تیم تشکر کنم که تمام وجودش را خرج تیم کرد، اعضای هیأت‌مدیره که هر یک در حد یک وزیر هستند‌ اما وظایف خود را خیلی عالی انجام می‌دهند و آنها را در روزنامه‌ها نمی‌بینیم. آقای دکتر سیدعماد حسینی یکی از معاونان وزیر که عاشقانه نفت را دوست دارد، بهرام میرشیبانی مدیر فنی بی‌نقص و نفتی به تمام معنا، رحیم ایرانیان سرپرست باکلاس که خیلی چیزها از او یاد گرفتم. اینجا همه حرفه‌ای کار می‌کنند و من مطمئن هستم که این تلاش، آینده نفت را دگرگون می‌کند.

شب قبل از بازی با الهلال حماسه ملی اعلام کردند.
البته ضرر کردند، بچه‌های ما غیرتی‌تر شدند.

جمله آخر؟
الهی شکر، همین.