سردار آزمون: احتمالش كم است كه روزی با جهانبخش هم‌تيمی شوم / واقعاً از آرسنال پيشنهاد داشتم / 80 درصد عوض شده‌ام

به گزارش متافوتبال، در روستوف، او را پذیرفته‌اند. به‌عنوان بازیکنی تعیین‌کننده و کلیدی. با تماشای استعدادش به وجد می‌آیند و با گل‌هایش شاد می‌شوند. در حدود دو ماه، به بازیکنی محبوب بدل شده. بازیکنی که هواداران روستوف، قد و نیم قد لباسش را می‌پوشند و پا به ورزشگاه می‌گذارند. برای آنها، یک خط حمله است و یک سردار آزمون. سه گل زده و روی دو گل تاثیر گذاشته. دلیل علاقه‌مندی هواداران هم همین است. او را با نام سیردار صدا می‌زنند. می‌خواهند که فصل بعد هم در روستوف بماند و برای تیمی گل بزند که حالا کاملا از منطقه سقوط فرار کرده است. گفت‌وگوی ایران ورزشی با سردار، همین جا در روستوف شاید جالب‌ترین مصاحبه‌ باشد.
 
فکر می‌کردی یک روز در جنوب روسیه و شهر روستوف روبه‌روی هم بنشینیم و مصاحبه کنیم؟
 حقیقتش این فکر را نمی‌کردم ولی خب دست شما درد نکند که این آمدن تان هم به من انرژی داد و هم باعث شد تا وظیفه‌ام سنگین‌تر شود. باید از این به بعد بهتر باشم. بهتر از تمام روزهای قبل.

البته ما که انرژی ندادیم. انرژی را هواداران روستوف می‌دهند که هم تشویقت می‌کنند و هم با لباس تو به ورزشگاه می‌آیند..
 این کارشان نشان می‌دهد که از عملکرد من راضی‌اند اما دلیل نمی‌شود که من دست از تلاش بردارم. باید خوب باشم، گل بزنم و روستوف از منطقه خطر به طور کامل رها شود.

همکلاسی‌هایت را یادت هست؟
 یک عکس یادم می‌آید. همان عکسی که نشانت داده‌ام. من، مصطفی، مهرداد و احسان که فامیل مان بود در یک کلاس نشسته‌ایم.

الان با آنها در ارتباطی؟
 در ارتباطم و دوستان خوب من هستند اما با مهرداد کمتر از دو نفر دیگر.

خودت را نمی‌گیری برایشان؟
 دلیل ندارد که بگیرم. از بچگی با آنها بودم و دوستان صمیمی‌ام بوده‌اند. مثلا با مصطفی فوتبال را شروع کردم. پس دلیلی نمی‌بینم که به خاطر فوتبال خودم را بگیرم و برایشان کلاس بگذارم.

برای این دوستانت کلاس نمی‌گذاری. برای بقیه چه؟
 شاید خیلی‌ها که مرا در زمین فوتبال یا تلویزیون می‌بینند یک حرفهایی بزنند ولی آنهایی که از نزدیک مرا می‌شناسند می‌دانند که چنین اخلاقی ندارم.

خاکی هستی؟
 خودم احساس می‌کنم هستم اما بهتر است بقیه در این مورد نظر بدهند.

تفریح تو، 12، 13 سال پیش با الان چه فرقی کرده؟
 ما آنجا تفریحی نداشتیم. از کوچکی والیبال و فوتبال بازی می‌کردم. بعد هم به اسبدوانی می‌رفتم که پنج‌شنبه و جمعه بود.

الان هم تفریحت همین است؟
 دقیقا. فقط شاید با دوستان به فست فود یا رستوران بروم و کنار هم غذایی بخوریم.

در روستوف چه؟ هواداران خیلی دوستت دارند.
 من از زمانی که آمدم تا توانستم کمک کردم. نمی‌دانم واقعا از من راضی هستند یا نه اما تمام تلاشم را می‌کنم که راضی باشند. امیدوارم در این 4 بازی بتوانم نظر کامل شان را جلب کنم.
می‌دانی پیراهن شماره 20 می‌پوشند، آن هم فقط به خاطر تو؟
 من موقع تمرین می‌دیدم که صدایم می‌کردند اما فکر نمی‌کردم که تعدادشان زیاد باشد و حتی برای بازی‌ها لباسم را بپوشند. روز بازی با ترک گروژنی هم شما نشانم دادید که لباس شماره 20 را به تن کرده‌اند.

چه حسی پیدا کردی وقتی دیدی؟
 احساس غرور کردم. بخصوص به‌عنوان یک بازیکن ایرانی 20 ساله که در اروپا بازی می‌کنم این اتفاق برایم شیرین‌تر است.

اینجا چه لقبی داری یا چطور صدایت می‌زنند؟
 بیشتر فامیلی‌ام را. اگر اسمم را هم صدا بزنند می‌گویند سیردار.

در روستوف راحتی؟ حوصله‌ات سر نمی‌رود؟
 یکی دو هفته اول واقعا برایم سخت بود. حتی با وجود خانواده‌ام اما کم‌کم عادت کرده ام. زندگی حرفه‌ای همین است. باید کنار بیایم. حتی در اوج جوانی و 20 سالگی.

تا حالا نشده حسرت بخوری و بگویی در جوانی‌ام خیلی کارها را نمی‌توانم انجام بدهم. آن هم به خاطر فوتبال؟
 به این مسائل زیاد فکر نکرده‌ام. از وقتی آمدم روسیه طرز تفکرم عوض شده. وقتی به تیم حرفه‌ای می‌روی زندگی‌ات عوض می‌شود. به همین دلیل هرگز حســـرت نخـوردم که نمی‌توانم کاری انجام بـدهم و به قول معـــروف جوانی کنم.

چقدر با سردار آزمونی که در ایران بود فرق کرده ای؟
 می‌توانم بگویم خیلی. کلا 80 درصد عوض شده‌ام اما باز هم باید تغییر کنم. احساسی بودنم باید برطرف شود. تنها موضوعی که مرا اذیت می‌کند همین است.

چرا احساسی هستی؟
 نمی‌دانم چرا.

نمونه‌ای از احساست را می‌گویی؟
 مثلا زیاد دلتنگ می‌شوم، زودرنج هستم و خیلی مسائل دیگر که باید درست شان کنم.

پیش آمده به خاطر همین احساسی بودن بگویی که دیگر در روسیه بازی نمی‌کنی و به ایران برمی گردی؟
 اوایل که روسیه آمده بودم بله. البته در دلم می‌گفتم و کسی نمی‌فهمید اما بعدها که بازی کردم و حرفه‌ای‌تر شدم به این حقیقت رسیدم که برای پیشرفت باید سختی کشید.

تفاوت فوتبال ایران و روسیه؟
 لیگ ایران، لیگ بدی نیست ولی خب به نظر من در لیگ‌های دیگر، مثل اروپا جوان‌ها بیشتر در چشم هستند. به همین دلیل جای پیشرفت در لیگ اروپا بیشتر از ایران است.

اگر روستوف همین حالا در لیگ ایران شرکت کند چندم می‌شود؟
 نمی‌دانم. اینکه اتفاق نمی‌افتد و من هم تا الان به آن فکر نکرده‌ام اما قطعا می‌تواند سهمیه آسیا بگیرد.

خصوصیت اصلی فوتبال روسیه؟
 خیلی فیزیکی است و فشرده.

تو خودت را از نظر فیزیکی تقویت کردی که کم نیاوری؟
 تقویت که چرا ولی باز هم باید بهتر باشم. برای موفقیت در لیگ روسیه هر چقدر هم از نظر فیزیکی آماده باشی باز هم کم است. الان جدا از تمرین تیم، بدنسازی را هم زیر نظر کادر فنی روستوف انجام می‌دهم تا در بازی‌ها، بهتر از قبل باشم. اینجا اگر بدنت آماده نباشد با یک برخورد کوچک آسیب می‌بینی و چند بازی را از دست می‌دهی.

ستاره لیگ روسیه کدام بازیکن است؟
 هالک، یرمنکو، زوبا و روندون. اینها ستاره‌های گلزن لیگ هستند اما در پست‌های دفاع و هافبک هم بازیکنان بسیاری هستند که می‌تواتند ستاره باشند. بخصوص از تیم ما.

تو کی ستاره می‌شوی؟
 نمی‌دانم کی. زمانش را نمی‌توانم تعیین کنم. سخت است اما نشد ندارد.

تو در اینستاگرام هواداران زیادی داری. تعداد فالوورهایت به بالای 200 هزار نفر رسیده. آمارش را داری؟
 خب من در فضای مجازی، فقط عضو اینستاگرام هستم. مردم شرمنده‌ام می‌کنند و من هم از محبت آنها انرژی می‌گیرم. فکر می‌کنم تعدادش به 220 هزار فالوور رسیده که این مرا خوشحال و وظیفه‌ام را سنگین‌تر می‌کند.

تمرکزت را از دست نمی‌دهی؟
 گفتم که حرفه‌ای زندگی می‌کنم. مثلا دو روز قبل از بازی اصلا پست نمی‌گذارم و بعد از بازی هم باید ببینم برده‌ایم یا باخته‌ایم. بعد درباره‌اش تصمیم می‌گیرم. می‌خواهم بگویم در اینستاگرام هم حواسم هست.

در اینستاگرام از تو انتقادی هم می‌کنند؟
 از مسی هم انتقاد می‌کنند چه برسد به من.

جوابت چه هست؟
 جوابی ندارم. نظر همه مردم در مورد عملکرد من قابل احترام است. از آن آدم‌ها نیستم که زود واکنش نشان بدهم و بخواهم تلافی کنم. ضمن اینکه من وقت آنچنانی ندارم که همه نظرات را بخوانم و جواب بدهم. به همین دلیل شاید خیلی از انتقادها را هم نبینم اما انرژی مثبت زیاد است و خیلی‌ها به من روحیه می‌دهند. دستشان درد نکند.

بهترین دوست فوتبالی ات؟
- علیرضا جهانبخش.

چرا جهانبخش؟
 خیلی به همدیگر نزدیک هستیم. چندین سال است صمیمی هستیم. البته مرتضی پورعلی گنجی و رضا قوچان نژاد هم هستند اما صمیمی‌ترین علیرضا است

به فکرت زده در اروپا هم تیمی شوید؟
 امکانش خیلی کم است.

کم؟
 شاید او یک تیمی برود و شرایطش برای من خوب نباشد و بر عکس من به تیمی بروم که شرایطش باب میل علیرضا نباشد.

دوست داری هم تیمی شوید؟
 علاقه که دارم. وقتی با بهترین دوستم در یک تیم بازی کنم فوق‌العاده است. ما چشم بسته همدیگر را پیدا می‌کنیم. پس حضور همزمان ما در یک باشگاه هم به سود خودمان است و هم باشگاه.

داستان آرسنال به کجا رسید؟
 آرسنال واقعیت داشت اما نمی‌خواهم دیگر درباره‌اش حرف بزنم.

چرا حرف نمی‌زنی؟ اصلا ناراحتی ات برای چه است؟
 دوست ندارم که فکر کنند بازارگرمی می‌کنم. همین.

چطور سر از روستوف در آوردی؟
 به دلیل شناختی که از آقای بردی اف داشتم و البته اعتماد مربی روبین که نسبت به من کم شده بود، همه و همه باعث شدند تا به روستوف بیایم. از این انتقال راضی‌ام و خدا را شکر که توانسته‌ام از نظر هواداران یکی از بازیکنان موثر باشم.

تا جایی که می‌دانم روبین کازان مایل به صدور رضایتنامه ات نبود. چه اتفاقی افتاد که رضایت روبین جلب شد؟
 همانطور که گفتید روبین کازان مایل نبود مرا از دست بدهد. آنها قصد جوانگرایی داشتند و به همین دلیل تا دو ساعت مانده به پایان مهلت نقل و انتقالات نیم‌فصل با جدایی‌ام مخالفت کردند. در نهایت اما شهردار روستوف رایزنی کرد تا من از روبین کازان و به صورت قرضی جدا شوم و به روستوف بیایم. این را هم بگویم که باشگاه روستوف زیر نظر شهردار روستوف اداره می‌شود.

مصاحبه را خودت تمام کن...
 باید از پدر و مادرم تشکر کنم که به خاطر من در روسیه هستند. وجودشان به من روحیه می‌دهد و باعث می‌شود انرژی بگیرم. و البته از مترجمم آقای بکا که مثل یک دوست دلسوز کنارم هست و راهنمایی‌ام می‌کند.