به گزارش مارکا، رئال مادرید با برکناری کارلو آنچلوتی و انتصاب رافائل بنیتس به عنوان جانشین او، نشان داد به لزوم تغییر موضعی بزرگ در ساختار هدایت این تیم برای فصل آینده پی برده است. برخلاف کارلتو که به فاکتور انگیزه و روحیه سرزنده به عنوان یک عنصر کلیدی برای کسب نتیجه توجه ویژهای داشت (به خصوص پس از آشفتهبازار متشنجی که ژوزه مورینیو در رختکن رئال مادرید به راه انداخته بود)، بنیتس مربی نیست که به خاطر داشتن رابطه صمیمانه و شخصیت محبوب در میان بازیکنانش معروف باشد.
برای بنیتس نکات فنی و تاکتیکی در درجه اول اهمیت قرار دارد و این خصلتی است که لوئیس انریکه نیز در یک فصل مربیگریاش در بارسلونا ثابت کرد. به این ترتیب اولین الکلاسیکوی فصل آینده را میتوان دوئل تاکتیسینهایی که نقاط مشترکی با یکدیگر دارند، دانست.
هم بنیتس و هم انریکه شاگردان یک مکتب هستند، شاگردان مکتب فوتبال منظم، سازمانیافته، دقیق، نظاممند و هر دو طرفداران بزرگ تکنولوژی «تیغه برنده» به شمار میروند. در میان این دو اما کفه دانش فنی و تاکتیکی به سوی سرمربی جدید رئال مادرید سنگینی میکند، چرا که او 20 سال سابقه مربیگری دارد. بنیتس و انریکه دو تکنوکرات فوتبالی هستند که همواره در پی یافتن راه حلهای علمی برای مشکلاتشان در داخل زمین بازی بودهاند.
تجربه نشان داده است که اگر نه در تمام مواقع، حداقل در بیشتر موارد تصمیمات این دو نفر بنیان و اساس علمی داشته است و بر پایه فلسفه فوتبالیشان نبوده است. استدلالهای انریکه و رافا هم بر پایه مباحث منطقگرایانه و تفکرات انتقادی بوده است.
به طور خلاصه میتوان گفت که مربیان بارسلونا و رئال مادرید هر دو طرفداران پروپاقرص فوتبال علمی هستند و همیشه سعی کردهاند این فاکتور را به دیگر شاخصه بازیکنان بااستعدادشان تزرق کنند. این دو ترجیح میدهند که به عنوان دو فرد وسواسی در نظم و سختگیر توصیف شوند تا اینکه در دام غیرمنتظرهها بیفتند.
اینکه بنیتس و انریکه به استفاده از سیستم چرخشی برای به کارگیری تمام بازیکنانشان تمایل دارند هم اتفاقی تصادفی نیست، چون هر دوی آنها کسانی هستند که باور دارند همه چیز درباره تمام توانایی تیمهایشان به همان اندازه اهمیت دارد که دانستن تمام جزئیات مربوط به تیمهای حریف.