پایان فصل 15-2014 برای جرارد پایان 17 سال پر از خاطرات تلخ و شیرین که بهتریناش معجزه استانبول در سال 2005 بود و بدتریناش سر خوردن پایش در بازی برابر چلسی در هفتههای پایانی فصل 14-2013. اتفاقی که در سه هفته مانده به پایان آن فصل در آنفیلد رخ داد وقتی سرخوردن پای کاپیتان قرمزپوشان مرسیساید منجر به لو رفتن توپ، گل خوردن و شکست لیورپول و در نهایت از بین رفتن شانس قهرمانی قرمزها شد، برای کاپیتان پیشین تیم ملی انگلیس آنقدر تلخ بوده است که میگوید هر روز به آن فکر میکند و شاید هرگز آن را از یاد نبرد.
جرارد پیش از سفر به آمریکا برای پیوستن به لسآنجلس گلکسی با ریو فردیناند که نقش خبرنگار شبکه BT اسپورت را ایفا میکرد، گپی طولانی زد و در آن اعتراف کرد که کابوس همیشگیاش حادثه بازی لیورپول - چلسی است که رؤیای او را برای کسب عنوان قهرمانی با لیورپول بر باد داد.
جرارد گفت: فکر میکنم در بازی برابر چلسی که پایم سر خورد، رویکرد تاکتیکی ما در تمام طول بازی اشتباه بود. فکر و ذهن تمام بازیکنان ما حملات یکپارچه برای یکسره کردن کار چلسی بود. پیش از آن بازی ما با تیمهای زیادی بازی کرده و خیلی راحت آنها را از پیش رو برداشته بودیم. لوئیز سوارز و دنیل استوریج آن روزها در اوج بودند. رحیم استرلینگ هم داشت به ما اضافه میشد. خود من هم در شرایط خوبی قرار داشتم. به بازی با منسیتی رسیدیم و از آنها پیش افتادیم و بازی را هم کنترل کردیم اما کمی بعد عقب کشیدیم اما توانستیم از این موقعیت به سلامت عبور کنیم. ما در موقعیتی قرار داشتیم که احساس میکردیم قهرمانی دیگر از آن ماست. آن موقع بود که احساس کردیم وقتش شده است که جلسهای بگذاریم و به بازیکنان یادآوری کنیم که هنوز کارهای زیادی در پیش داریم. جو تیم در آن زمان عالی بود.
جرارد ادامه داد: ما با رویکردی اشتباه برابر چلسی به میدان رفتیم و این به هیچ وجه تقصیر برندان نبود، هرچند استفاده از تاکتیکهای قبلی هم کار درستی نبود. شنیده بودیم که چلسی ممکن است چند تغییر در ترکیب خود داشته باشد و ما هم برای یکسره کردن کار آنها اعتمادبهنفس داشتیم اما قدرت مورینیو را دستکم گرفته بودیم. او آمد و همه معادلات را بر هم زد. او همه چیز را خراب کرد. او چلسی را به تیمی که شکست دادن آن بسیار سخت بود، تبدیل کرد. مورینیو همه کارها را درست انجام داد. او حتی گفت که آمده بود جشن ما را خراب کند. بعدش هم که پای من در زمان بدی سر خورد و آن اتفاق بیرحمانه برایم رخ داد.
کاپیتان پیشین قرمزپوشان مرسیساید تأکید کرد: روزی نیست که بگذرد و من به این فکر نکنم که اگر پایم سر نمیخورد چه اتفاقی رخ میداد و آیا اوضاع فرق میکرد. شاید. نمیدانم. اما آن اتفاق بعد از یک ساعت رخ داد و ما هنوز میتوانستیم به تساوی که نیاز داشتیم، برسیم. ما راهمان را گم کردیم و به جای اینکه بازی را کنترل کنیم، آشفته شدیم. باید در شیوه بازیمان برای رسیدن به گل تساوی حساب شدهتر عمل میکردیم. باید پوست کلفت باشید تا بتوانید انتقاداتی را که در تمام طول مسیر از شما میشود، تحمل کنید. من از هیچ انتقاد یا بیرحمی نمیترسم و درک میکنم که چرا این انتقادات صورت میگیرد اما تأثیری که آن اتفاق روی من گذاشت، مرا کشت. آن اتفاق مرا کشت و تا مدتها در یاد و خاطرهام خواهد ماند. بعضی وقتها با خودم فکر میکنم که اگر آن فصل قهرمان لیگ میشدیم چه پایانی برای کارمان رقم میخورد. اتفاقی که افتاد واقعاً دردآور بود و تا آخر عمر با من خواهد ماند، چون اگر رخ نمیداد من با لیورپول به همه رویاهایم رسیده بودم.
مورینیو چندی پیش اعتراف کرد که دو بار قصد داشته است جرارد را به چلسی ببرد اما هر دو بار از این بازیکن انگلیسی پاسخ منفی شنیده است. جرارد در پاسخ به این سؤال فردیناند که آیا از تصمیم خود برای رد کردن پیشنهاد آقای خاص پیشیمان نیست، عنوان کرد: من عاشق تواناییهای فنی مورینیو هستم. از این حیث که نتوانستم برای ژوزه بازی کنم افسوس میخورم، چون میدانم که او میتوانست مرا به بازیکنی بهتر تبدیل کند اما از بابت قرارداد نبستن با چلسی پیشمان نیستم، در واقع اصلاً پشیمان نیستم و از تصمیمم راضیام.
هافبک پیشین سهشیر اضافه کرد: رابطهای که من با لیورپول دارم مثل رابطهای است که با خانهام دارم. من در برخی سالها به چیزهایی که حقم بود با لیورپول ببرم نرسیدم اما برای من کسب جام همه چیز نیست. من در لیورپول خاطراتی دارم که عاشقشان هستم و همان خاطرات است که برایم اهمیت دارند. برای من همان چهار پنج جامی که با لیورپول کسب کردم به مراتب بامعناتر از 10 ، 11 جامی است که میتوانستم با چلسی ببرم.
یکی دیگر از تلخترین خاطرات جرارد در لیورپول نیمکتنشین شدن در بازی برگشت برابر رئال مادرید در مرحله گروهی لیگ قهرمانان اروپا بود. جرارد اعتراف کرد که تصمیم برندان راجرز برای نیمکتنشین کردن او یکی از دلایلش برای مصممتر شدن به ترک آنفیلد بوده است.
وی اذعان داشت: آن زمان، تقریباً همان مقطعی بود که من داشتم به اینکه بعداً میخواهم چه کاری انجام دهم فکر میکردم و طی چند جلسه هم با برندان راجرز حرف زده بودم. برندان گفت که میخواهد بازیهای مرا مدیریت کند، چون میخواهد مراقب من باشد و مرا سرحال نگه دارد. او میگفت نمیخواهد هفتهای سه بار مرا به میدان بفرستد، چون ممکن است خسته شوم. شرایط من اما بینظیر بود، چون حریف رئال مادرید بود و من واقعاً میخواستم بازی کنم. زمانی که راجرز به من گفت به خاطر منافع تیم قرار نیست بازی کنم، به خاطر رابطهای که با او داشتم حرفش را پذیرفتم اما با حالی ویران شده روی نیمکت نشستم، چون واقعاً میخواستم بازی کنم. آن اتفاق مرا برای گرفتن تصمیم ترک لیورپول متقاعدتر کرد.
یکی از مهمترین دلایل ناکامی لیورپول در فصل اخیر، از دست دادن مهاجمی مانند لوئیز سوارز بود که به نظر جرارد لیورپول هنوز نتوانسته برایاش جانشین مناسبی پیدا کند و شاید اصلاً نتواند چنین کاری را انجام دهد.
جرارد در پاسخ به این سؤال فردیناند که آیا لیورپول توانسته جای خالی سوارز را پر کند، گفت: خیر اما پر کردن جای سوارز برای من هم یک مأموریت غیرممکن بود. حتی پس از رفتن فرناندو تورس نیز پر کردن جای او سخت بود. سوارز هم در لیورپول خوش درخشید. من واقعاً چیزهای زیادی درباره او نمیدانستم اما فقط میتوانم بگویم که یک پدیده بود. چه کسی خواهد آمد و جایش را در لیورپول پر میکند؟ برای این کار بینهایت پول میخواهید. تازه در آن صورت هم باید کسی را پیدا کنید که حاضر شود برای تیمی که سهمیه لیگ قهرمانان ندارد، بازی کند. برای همین پیدا کردن جانشین برای سوارز سخت است. استوریج هم البته بازیکنی باورنکردنی است. او هم تواناییهای تورس و سوارز را دارد اما ما به طور ثابت نمیتوانیم روی او حساب کنیم.