گفت‌وگو با عصبانی‌ترين چهره مهدی طارمی: خداحافظ هواداران پرسپولیس، حلالم کنید! / جوانمردی در فوتبال مُرد!

به گزارش متافوتبال، مهدی طارمی یک بازیکن سر به زیر و بااخلاق است که کمتر عصبانیت او را دیده‌ایم اما دیروز که خبرورزشی با این جوان ملی‌پوش پرسپولیس تماس گرفت، بسیار برآشفته و ناراحت بود. به قول قدیمی‌ها کارد می‌زدی خونش درنمی‌آمد و... باور نمی‌کنید تا انتهای این مصاحبه ما را همراهی کنید.

دو هفته‌‌ای می‌شود مصاحبه نکردی. ماجرا چیست؟
(با ناراحتی) مصاحبه کنم که چه بشود؟ شما وضعیت احمد نوراللهی را می‌دانید؟

داستان مشکل مالی او برای عمل جراحی را می‌گویی؟
بله، واقعاً ناراحتم. باتوجه به اینکه از نزدیک در جریان مشکلات احمد بودم از هر چه فوتبال است بیزار شدم. فردا روز ممکن است همین مشکل برای من پیش بیاید. آن وقت چه خاکی باید بر سر بریزم؟!

عجیب است. ندیده بودیم این قدر عصبانی باشی؟
آخر یک بازیکن جوان با هزار امید و آرزو از شهر و خانواده‌اش دل کنده و به تهران آمده تا برای پرسپولیس بازی کند. در همین تیم هم مصدوم شده اما به امان خدا رها می‌شود. احمد می‌توانست به خودش فشار نیاورد و در روزهایی که پرسپولیس با کمبود بازیکن مواجه بود، مصدومیت کتف خود را بیشتر نکند اما همه ما دیدیم نوراللهی با چه دردی به میدان رفت.

حق باتوست. چرا باشگاه پرسپولیس هزینه عمل جراحی نوراللهی را پرداخت نکرد؟
می‌گویند چون احمد پول توجیبی گرفته، هزینه درمان نمی‌دهیم!

یعنی چه؟!
ما هم متوجه نشدیم! کدام حقوق هفتگی، قرارداد احمد 140 میلیون تومان بوده ولی حدود 80 میلیون تومان گرفته است. حالا شما هزینه رهن و کرایه خانه، خورد و خوراک و... را حساب کنید. آیا چیزی می‌ماند؟ حقوق هفتگی احمد نوراللهی یک میلیون تومان بوده که مرتب و منظم هم پرداخت نمی‌شد. واقعاً این حرف‌ها دردآور است. با این نگاه دیگر انگیزه‌ای برای بازیکن نمی‌ماند.

به نظر می‌رسد دلت حسابی پر باشد؟
به خدا خودم و جایگاهم را فراموش نکرده‌ام. خاک پای همه هواداران پرسپولیس هستم. پرسپولیس چیزهایی به من داده که در خواب هم نمی‌دیدم اما تکلیف معرفت و جوانمردی چه می‌شود؟

شنیدیم محمد رویانیان به ملاقات نوراللهی آمده است. این موضوع صحت دارد؟
سردار رویانیان تا به حال احمد نوراللهی را ندیده اما 10 بار حداقل به تلفن همراهش زنگ زد. خودش هم به بیمارستان آمد که دستش درد نکند.

دیگر چه کسانی جویای احوال نوراللهی شدند؟
آقای علی دایی شمال بود، بهمن دهقان را فرستاد بیمارستان و نماینده دایی با اصرار می‌گفت علی‌آقا مرا فرستاده تا هزینه عمل جراحی را حساب کنم. همین طور محمودخان خوردبین که از اول بستری شدن احمد در بیمارستان کنار ما بود. این‌ها نیازی به احمد نوراللهی ندارند اما معرفت دارند و مثل آقایان احمد را به امان خدا رها نکردند (بغض می‌کند) نمی دانم چه بگویم (لحظه‌ای سکوت می‌کند)

چرا سکوت کردی؟
باورم نمی‌شد مصاحبه کنند و بگویند چون احمد حقوق هفتگی گرفته خرج عملش با ما نیست. آنهایی که یک‌شنبه شب بیمارستان بودند اشک‌های احمد را دیدند. جایی که داود کاشانی تدارکات تیم آمده بود بیمارستان گریه می‌کرد و می‌گفت هرکمکی از دستم بربیاید بگویند تا انجام بدهم. (با همان لحن ادامه می‌دهد) یک لحظه خودتان را جای پدر و مادر احمد بگذارید. بچه‌شان در یک شهر غریب زیر تیغ جراحی است بعد این حرف‌ها را بخوانند. شما عکس احمد نوراللهی با کتف مصدوم را دیدید؟

همان عکسی که کتفش را با یخ بسته بود؟
بله، آن عکس برای بعد از بازی برگشت با گسترش فولاد تبریز است. احمد کتفش دررفته و از درد مچاله شده بود...

بالاخره هزینه عمل جراحی نوراللهی چگونه جور شد؟
نمی‌دانم، بگذریم! (هرقدر اصرار می‌کنیم که می‌گویند تو سکه‌هایت را به نوراللهی بخشیدی، فایده ندارد و حرفی نمی‌زند!)

بگذریم! مصاحبه محسن بنگر با خبرورشی را خواندی؟
بله و بابت تمام لطف و محبت‌هایش ممنون هستم. او همیشه به من لطف دارد. بزرگان تیم مثل محمدآقا نوری، آقا محسن، آقا رضا نورمحمدی و... همیشه راهنمای من بوده‌اند و از آنها ممنونم.

بنگر می‌گفت به تو گفته کمتر مصاحبه کن و جالب اینکه تو هم به حرف او گوش کردی؟
آقا محسن قطعاً خیر و صلاح مرا می‌خواهد. دلیلی نداشت حرفش را گوش نکنم. بله به من گفت و با افتخار هم به این توصیه‌اش عمل کرده و می‌کنم.

راستی بعد از اهدای ماشین به محرمی با او تماس داشتی؟
یکی، دو بار به صورت تلفنی با هم صحبت کردیم. آقامجتبی یک تکه جواهر است. از اینکه هدیه ناقابل مرا قبول کرد تا آخر عمر بر سر من منت گذاشت.

حرف خاصی در این گفت‌وگوی تلفنی رد و بدل نشد؟
اتفاقاً در یکی از تماس‌ها آقامجتبی به شوخی به من گفت مهدی اگر پشیمان شده‌ای حاضرم ماشین را به خودت برگردانم. تو هم لطف کن چکی را که حسین هدایتی به تو داد به من بده (بالاخره می‌خندد)، البته از شوخی گذشته این پیشکسوتان تاج سر ما هستند. بهترین لحظه عمر فوتبالی‌ام ایستادن کنار مجتبی محرمی و تقدیم هدیه ناقابلم به او بود.

راستی چک هدایتی پاس شد؟
(با مکث) بله، فکر کنم پاس شد!

چرا با تردید جواب دادی؟
با تردید جواب ندادم. چک پیش من نبود. اگر پاس نمی‌شد طرف با من تماس می‌گرفت. حاج‌حسین هدایتی به من لطف داشت و این چک‌ها درمقابل هزینه‌ای که او برای پرسپولیس انجام داده مبلغی نبود که بخواهد پاس نشود.

راستی پیگیر مطالبات خود و 250 میلیون تومانی که به دیگران بخشیدی، هستی؟
آن پول دیگر متعلق به من نیست. وکیلم پیگیر آن است و ان‌شاءا... که به دست صاحبانش برسد.

تکلیف ماندن تو در پرسپولیس چه شد؟
نماینده القادسیه کویت هفته قبل در تهران بود. برگه قرارداد هم آورده بود. یک روز هم ماند اما به او گفتم الان فقط به پرسپولیس فکر می‌کنم. برگه قرارداد را تحویل نماینده‌شان در تهران داد و رفت.

این حرف به معنای ماندن توست یا اینکه...
من دوست داشتم در پرسپولیس بمانم. برای رسیدن به پیراهن این تیم بزرگ زحمت کشیدم. نمی‌خواهم بازارگرمی کنم. دلیلی هم برای این کار وجود ندارد. نهایتش یک امضا پای قرارداد القادسیه می‌زنم و تمام!

پیشنهاد داخلی هم داری؟
بله، همین الان چند پیشنهاد خوب داخلی دارم. یک تیم داخلی رقم بالایی پیشنهاد داده و 50 درصد هم پیش می‌دهد اما فکر اینکه در ایران بخواهم در تیمی غیر از پرسپولیس بازی کنم هم برایم غیرممکن است. من هر چه دارم از پرسپولیس است و تا حالا هم به خاطر این تیم صبر کرده‌ام. تا آخر همین هفته تصمیم خودم را می‌گیرم.

متوجه نشدیم! بالاخره در پرسپولیس می‌مانی یا نه؟
اگر شرایط برای ماندنم فراهم نبود امیدوارم هواداران حلالم کنند. از همه طرفداران پرسپولیس خداحافظی می‌کنم و تا آخر عمر خودم را مدیون آنها می‌دانم. اگر هم اوضاع مناسب بود که با افتخار در پرسپولیس می‌مانم.

ولی حرف‌هایت بوی رفتن می‌دهد؟
دروغ چرا؟! وضعیت احمد را که دیدم از آینده خودم ترسیدم. این وضعیت آیینه فردای ماست. من در این فصل یک بار هم حرفی از پول نزدم. الان هم منت سر پرسپولیس نمی‌گذارم. بزرگانی در این تیم بوده‌اند که من انگشت کوچک آنها هم نمی‌شوم، فقط باید وضعیت زندگی‌ام را هم در نظر بگیرم.

پرسپولیس با رفتن تو دچار مشکل نمی‌شود؟
نه، چه مشکلی؟ همین تیم فعلی خودمان هم کم بازیکن خوب در خط حمله ندارد. رضا نوروزی هم خدا را شکر آماده شده و می‌توان با کمی مدارا پیام صادقیان را هم نگه داشت. محمد عباس‌زاده هم سر تا پا انگیزه است. قطعاً بازیکن جدید هم جذب می‌کنند. پرسپولیس بزرگ‌تر از آن است که با رفتن امثال طارمی آسیب ببیند.

از تیم ملی برایمان بگو.
حضور در تیم ملی افتخار بزرگی است که نصیب من شده است. کار کردن زیرنظر مربی بزرگی مثل کارلوس کروش هم می‌تواند درس‌های زیادی برایم دربرداشته باشد. خوشحالم که این روزها را در جوانی تجربه می‌کنم و امیدوارم مهره مؤثری برای کشورم باشم.

راستی شنیده‌ای که انگار محمد نوری در لیست برانکو نیست؟
محمدآقا بزرگ ماست. چیزهای زیادی از او یاد گرفتم. پرسپولیس باید قدر امثال او را بداند. شما به جایگاه محرم نویدکیا در سپاهان نگاه کنید. نمی‌شود قید بزرگ‌ترهای تیم را زد. قطعاً نوری بدون تیم نمی‌ماند ولی کاش رفتار خوبی با او شود تا باعث دلگرمی جوان‌ترها باشد.