متافوتبال - جدیدترین پیوند ایران و افغانستان در فوتبال رخ داد؛ وقتی فروردین امسال، دو کشور در بازی مقدماتی المپیک به میزبانی ایران به مصاف هم رفتند. اگر حوالی عصر یکی از روزهای تعطیلی عید نوروز ٩٤، به ایستگاههای متروی پایتخت میرفتید از حجم پرشده ایستگاهها توسط انسانهایی با کشیدگی بیشتر چشم نسبت به ایرانیها متعجب میشدید
به گزارش متافوتبال و به نقل از شهروند، جنگ و صلح ... نسخه بدلی عنوان داستان شاهکار «تولستوی» بسیار واقعیتر و ملموستر از آن رمان جادویی جلوه میکند؛ وقتی شما نگاهتان را از کشاکش برجام، بمبگذاری گسترده در ترکیه، زرق و برقهای کریس رونالدو و روزهای پرهیاهوی ورزش داخلی به سمت نقطهای محروم در دنیا منحرف کنید؛ به همسایه ایران، به افغانستان.
جایی وسط شلوغیهای مترو جدیدترین پیوند ایران و افغانستان در فوتبال رخ داد؛ وقتی فروردین امسال، دو کشور در بازی مقدماتی المپیک به میزبانی ایران به مصاف هم رفتند. اگر حوالی عصر یکی از روزهای تعطیلی عید نوروز ٩٤، به ایستگاههای متروی پایتخت میرفتید از حجم پرشده ایستگاهها توسط انسانهایی با کشیدگی بیشتر چشم نسبت به ایرانیها متعجب میشدید! این تعجب، هنگام شنیدن خبر حضور صد هزار تبعه افغانستانی در ورزشگاه برای تشویق کشورمان بیشتر هم شد. ایران، میزبانی بود که به شکل خودخواسته ورزشگاه را در انحصار هواداران میدید. این گردهمایی نوعی به
رخ کشیدن غرور ملی کشوری بود که در سالهای اخیر طعم دوری از جنگ و غارت مستقیم را میچشید؛ فراری از جنگ به صلح و یادآوری روزهای خوش گذشته به کمک فوتبال.
٦ گل و کلی افتخار
انگار فقط برای سرمربی آلمانی و برخلاف انتظار ما خوشاخلاق تیمملی افغانستان مهم بود که تیمش در میزبانی محول شده از سوی افغانستان به ایران، ٦ گل از ژاپن خورده و بازی مقدماتی جامجهانی ٢٠١٨ و جامملتهای آسیا در سال ٢٠١٩ را با سرافکندگی به پایان برده است! وقتی با گذر از خیابانهای شلوغ وسط شهر پس از دوره اوج ترافیک موسوم به «سرچراغی»، به پارکینگ بیجاذبه هتل انقلاب رسیدیم، تصور خاصی از مصاحبه با همزبانان غیرمشهورمان نداشتیم. ورود به هتلی معمولی اما با جلوههای نسبتا زیبا هم هیچگونه آشناییزدایی در پی نداشت. بازیکنانی که به هوای جنگ افغانستان در روزهای نوجوانی ترک وطن کرده بودند، پس از صرف غذا از سالن به سمت پلههای تعبیه شده در روبهروی رستوران میرفتند اما یک نفر درست مثل جریان بازی، خلاف جهت حرکت میکرد. او بهترین فرد ممکن برای شروع مصاحبه بود. انگار میدانست باید چگونه مصاحبه را شروع کند: «فردین کوهستانی هستم، دروازهبان اول تیمملی افغانستان. در تمرین روز قبل از بازی با ژاپن در تمرینات از ناحیه شانه مصدوم شدم و نتوانستم به تیمم کمک کنم.» دست و بال آویزان گردن شده او، خوشزبانیاش را منقطع نمیکرد. انگار توانایی غنا دادن به مصاحبه را داشت چون وقتی با سوالی درباره دلایل استقبال از میزبانی ایران برای افغانستان مواجه شد، از همان چیزهایی حرف زد که آرمان مولفههای شهروندی در ایران است: «ایرانیها همزبان و برادر ما هستند. از اینکه در کشور ما هستید، لذت میبریم.» فردین به همین نسبت از هموطنانش دل خونی داشت: «لابد مردم سرزمین من، کشورشان را دوست نداشتند که برای تشویق ما مقابل ژاپن به ورزشگاه نیامدند.» شوخیهای قبل از حضور در هتل محل اقامت تیمملی افغانستان درباره میزان سرمایه افاغنه انگار اشتباه بود چون ما در جواب این سوال که شاید بلیت ٥٠ هزارتومانی بازی مانع استقبال هموطنان کوهستانی شد با جملات کمتر قابل انتظاری مواجه شدیم: «اگر لازم باشد برای حمایت از تیمملی کشورم، نه ٥٠هزار که یکمیلیون هم پول بلیت میدهم!» اگر او در دروازه بود، افغانستان کمتر گل میخورد؟ پاسخ فردین، جبر و اختیار را به مبارزه دعوت کرد: «فکر نمیکنم ٦ گل میخوردم اما به هرحال نمیدانم چند توپ را میگرفتم چون این گونه مسائل، دست خدا و تقدیر است!» بههرحال در این کشور هنوز بسیاری از اتفاقات منفی نه نتیجه انفعال مردم، بلکه نتیجه تقدیر تلقی میشود؛ تقدیری که در فوتبال، رویای رسیدن به استانداردهای فوتبال ایران و راهیابی به دور بعد مقدماتی جامجهانی را تا حدودی ناممکن جلوه میدهد. کوهستانی در ترکیب تیمی که در بازیهای آسیایی ٢٠٠٢ بوسان ١١ گل از ایران خورد، حضور نداشت اما اعتقاد دارد ایران فعلی نسبت به آن دوران قویتر شده؛ همانطور که فوتبال افغانستان به قول خودش«اندکی» بهتر نشان میدهد؛ آنچه ارمغان صلح در این کشور طی سالهای اخیر است.
داستان محمدظاهر شاه
جلالالدین شریعتیار، کاپیتان تیم که به زبانهای پشتو، آلمانی و انگلیسی صحبت میکند، در پاسخ به سوالی درباره اینکه چقدر تاریخ افغانستان را میشناسد، چشمهایش را ریز میکند و به نامی خاص میپردازد؛ محمدظاهرشاه. آخرین پادشاه افغانستان و راقم آخرین روزهای خوب این کشور تا دوران فعلی. او اعتقاد داشت اگر جنگ شوروی و پدیده شوم طالبان به وجود نمیآمد، افغانستان در امتداد عصر ظاهرشاه حرکت میکرد و حال و روزی متفاوت داشت. پس از پایان داد و بیدادهای سرمربی آلمانی بر سر بازیکنانش در جلسه توجیهی طبقه بالای همکف هتل، چند بازیکن مقیم آلمان افغانستان برای مصاحبه از سوی تنها خبرنگار اعزامی این کشور به ایران گلچین شدند. اولی«فیصل شایسته» مهاجم تیم بود. او با یک ضربه، مصاحبه را شروع میکند: «دوست داشتم بازی در کشور خودمان انجام میشد. متاسفانه برخلاف همیشه، اینبار رفتار خوبی با ما و هوادارانمان نشد. پیش از این همیشه از ایرانیها خوبی دیده بودیم اما نمیدانم چرا اینگونه شد! گفته شده بود تنها ٣٥ هزارنفر از مردم افغانستان حق حضور در استادیوم را دارند. مردم ما توانایی پُرکردن استادیوم را داشتند اما قیمت بالای بلیت که از سوی فدراسیون فوتبال کشورمان اعلام شد هم در استقبال کم مردم افغانستان تأثیر داشت.»احمد آرش عاطفی، دیگر بازیکن تیم اجبار به حضور در ایران را آنچه «برخی محدودیتها برای تماشاگران افغانستانی» نامید، ضرر بزرگی برای کشورش دانست و در ادامه «عباسین علیخیر» به نکته دیگری میپردازد: «به هر حال در ایران، مردم ما توان به دست گرفتن مناصب و مشاغل پردرآمد را بهدست نمیآورند و به همین دلیل پرداخت ٥٠هزار تومان پول برای بلیت و پر کردن استادیوم از سوی آنها مقدور نیست.»
درد جنگ
خیبر، عضو تیم دسته چهارم فوتبال آلمان و ملیپوش افغانستان ناخودآگاه در صحبتهایش از پدیده مهاجرت و دلایل آن به زبان فوتبالی سخن میگوید: «از برخورد بد ایرانیها گله داریم اما شاید تقصیر شما نباشد. جنگ، مهاجرت را برای ما الزامی کرد و ناخودآگاه وقتی به کشور دیگری پا میگذاریم، به ما احترام کافی گذاشته نمیشود. این از بلایای جنگ است. شما راحتتر از ما پذیرفته میشوید، در کشورتان جنگ نیست و از طرفی چون در دوران صلح هستید، به راحتی در کشورهای مهاجرپذیر، پذیرفته میشوید اما ما...»
گذشتهها، گذشته
آیا مردم ایران به خاطر حمله دار و دسته محمود افغان در دوران گذشته از افاغنه کینه به دل دارند؟ زبیر امیری، بازیکن شاغل در لیگ دسته پنجم آلمان به تاریخ کاری ندارد و اعتقاد دارد اگر هم اتفاقی رخ داده، باید فراموش شده و به ملیت همه انسانهای کرهزمین احترام گذاشته شود. از تاریخ به زمان حال برمیگردیم. با این سوال؛ شما مدتی به هوای دگرگون کردن ساختار فوتبالتان را تعطیل کردید. آیا از آن زمان واقعا پیشرفتی حاصل شد؟ زیبر جواب داد: « بله. فدراسیون بازیکنان زیادی را به خارج از کشور فرستاد و خیلی از ما به کشورهای آلمان و آمریکا رفتیم و چیزهای جدیدی آموختیم. در سوی مقابل مربیان خارجی به کشور ما آمدند و خواب، خوراک و بازی ما را متعادل کردند. حالا در سطح سوم فوتبال آسیا حرفهای زیادی برای گفتن داریم. سرمربی فعلی، خیلی خوب به پیشرفت ما کمک کرده است.» این تعامل فرهنگی، میتواند بزرگترین پیغام فوتبال به جهان باشد؛ اینکه کشوری تازه
رها شده از جنگ با همه توان و اتکا به تاریخ غنیاش، آغوش خود را به سوی جهانیان دراز کرده و در حال تبادل فرهنگی به مثبتترین شکل است. آیا مربی خارجی صرفا به قصد حضور در افغانستان دیده میشود؟ پاسخ زبیر منفی است: « مربیان خارجی، علم روز را آوردهاند. از سوی دیگر مربیان افغانستانی هم به انگلیس و کشورهای پیشرفته فوتبال میروند و مدارکشان را از کشورهای صاحب فوتبال میگیرند.»
فاصلهها
پس با این اوصاف فوتبال افغانستان روزی به استانداردهای ما میرسد؟ پاسخ متواضعانه بازیکنان با مدل خاص تلفظ کلمه «نه» به زبان افغانی شروع میشود؟ مصطفی حداد به زبان انگلیسی مثالی از تبادل دانش در فوتبال میزند: «شما در تیمملی کشورتان یک مربی درجه یک جهانی دارید و برای ما هنوز زود است که ادعا کنیم در کوتاهمدت به استانداردهای شما دست مییابیم.» زیبر در ادامه به ٤٠سال جنگی که کشورش را به عقب راند و فوتبال را در افغانستان تعطیل کرد، پرداخت و گفت که تیم به لطف برپایی صلح در حدود یک دهه اخیر، طی برنامهای ١٢ ساله در رقابتهای جنوب آسیا قهرمان شد. البته زیبر بیشتر دوست دارد تیم در محدوده جغرافیایی خود(مرکز آسیا) با قدرتهایی مثل ایران و ازبکستان روبهرو شود!
روزهای خوب
سوالات به اندازه خستگی بازیکنان، زیاد بود. عکس دستهجمعی با بازیکنان و سرمربی که در بحث ما نبود با خداحافظی گرم آنها و خروج ما در اولین ساعت آماده شدن شهر برای خواب شبانه همراه شد. چکر(به زبان پشتو یعنی گشت و گذار) در اردوی افغانستان ما را با فوتبالیستهای ترک وطن کردهای مواجه کرد که رویای صلح دارند و با وجود برخی ناملایمتیها از برادری با ایران حرف میزنند؛ آنهایی که تقدیرگرایی را با ضمیمه کردن کلمه «انشاءالله» به جملات امیدوارکننده به آینده به رخ میکشند؛ نوعی تقدیرگرایی انساندوستانه و نه منفعلانه.
متافوتبال - بعد از کش و قوسهای فراوان در نهایت روز گذشته کارلوس کیروش اعلام کرد که برای هدایت تیم ملی فوتبال ایران در رقابتهای جام ملتهای آسیای ۲۰۱۹ با فدراسیون فوتبال ایران به توافق رسیده
متافوتبال - روز گذشته تیم ملی اسپانیا در دومین مسابقه خود از مرحله گروهی جام جهانی تیم ملی ایران را با نتیجه یک بر صفر شکست داد.
از نگاه یک سایت انگلیسی، شوتهای تیم ملی فوتبال اسپانیا و آمادگی بالای دیگو کاستا دو دغدغه تیم ملی ایران برای بازی با این تیم خواهد بود.
تیم ملی فوتبال که تا حدود یک ماه آینده به مصاف حریفان قدرتمندی در جام جهانی روسیه خواهد رفت، امروز به حمایت همگانی نیاز دارد.