افشاگری جنجالی سیدصالحی در گفت‌وگو با «متافوتبال»: به من گفتند پول بده تا در جام‌ملت‌ها بازی کنی! / مطمئن باشید دوباره به لیگ برتر برمی‌گردم / کسی که باعث شد از سپاهان دوربمانم را به جدم واگذار می‌کنم


چهارشنبه ۱۱ شهریور ۱۳۹۴ ۰ ۲۷۰۸
اختصاصی متافوتبال - مهدی سیدصالحی که در حال حاضر بدون تیم مانده، اختصاصی تمرین می‌کند و معتقد است با این شرایط و وضعیت، حال و هوای فوتبال ایران هر روز بدتر از دیروز خواهد شد. اینکه با هر شرایطی بخواهی پا به توپ بشی، چیزی نیست که ایده آل سید باشد و برای همین است که تن به هرکاری نمیدهد. او می‌خواهد شان و جایگاهش حفظ شود.

به گزارش متافوتبال، بازی در تیم های بزرگ و لیگ برتری سپاهان، تراکتورسازی، پیکان، استقلال و پرسپولیس و درخشش در استقلال خوزستان قطعا برای هر بازیکنی می‌تواند کارنامه درخشانی را رقم بزند. اما اینکه بعد از حضور در همه این تیم‌ها، گلزنی در آسیا و دعوت به تیم ملی و رقابت با بهترین مهاجمان لیگ به یکباره در فصل پانزدهم لیگ برتر بیرون بنشینی و مجبور باشی مسابقات را فقط از طریق تلویزیون پیگیری کنی، داستان خیلی عجیبی است اما غیرممکن نیست چون نمونه وطنی‌اش جلوی چشمان‌مان قرار دارد؛ سیدمهدی سیدصالحی. گفت‌وگوی متافوتبال با این مهاجم گلزن را از دست ندهید:

 

- چرا این فصل در لیگ برتر بازی نمی‌کنی؟

من ۳ تا پیشنهاد داشتم  از تیم های لیگ برتری ولی با هر کدام به دلایلی قسمت نشد به توافق نهایی برسم چون اخلاق و رفتار و کردار من جوری است که با هر شرایطی فوتبال بازی نمی‌کنم. اگر قرار باشد جایی باشم که عزتم حفظ نشود اصلا حاضر نیستم خودم را به هر قیمتی در لیگ قرار بدهم. قسمت من این بود. ببینید فوتبال ما در راهی افتاده که اصلا راه قشنگی نیست. من واقعا ماندم چرا عملکرد یک فوتبالیست در تیم عوض کردنش یا ماندن و رفتنش اصلا به حساب نمی‌آید. در فوتبال ایران  همه چیز به اتفاقات پیشت پرده بستگی دارد. البته من اصلا فوتبال بلد نیستم و هرچی بدست آوردم لطف خدا بوده. به هر حال هرکسی برای خودش اعتقادات خاصی دارد و من هم با اینکه پیشنهاداتی داشتم هرچه دو دو تا ۴ تا کردم دیدم شرایط اصلا شرایط مطلوبی برای من نیست که تن به بازی در لیگ برتر بدهم.

- یعنی از لحاظ شرایط و پیشنهادات مالی؟

نه واقعا مسئله مالی برای من مهم نبود چون من همیشه حاضرم پول با عزت بدست بیارم حتی کم تا اینکه بخوام پول زیاد بگیرم ولی با خفت.همیشه این موضوع را گفتم و تا جائی هم که شده عمل کردم.

- از چه تیم‌هایی پیشنهاد داشتی؟

فولاد گسترش تبریز، استقلال اهواز و راه آهن تهران. حتی در سایت‌ها و اخبار تلویزیون هم اعلام شد که من با استقلال اهواز تمام کردم. ولی باتوجه به بدقولی که خودشان انجام دادند و اینکه من به اهواز رفته بودم و توافق ما انجام شده بود، هیچ تماسی با من گرفته نشد تا به تمرینات‌شان اضافه شوم.

-  تیم سال گذشته‌ات چه؟ در آنجا که خوب کار کرده بودی.

از طرف آقای عبدالله ویسی هیچ تماسی گرفته نشد و من اصلا هم ناراحت نیستم چون من به همه احترام می‌گذارم.

-  بد نیست گذشته را هم مرور کنیم. چه شد که از سپاهان جدا شدی؟

خیلی‌ها به من می‌گویند مارکوپولوی فوتبال ایران. در صورتی که اینجوری نیست. من نه به خاطر پول تیم عوض کردم و نه مشکلی داشتم. فقط این را یاد گرفتم که حضرت رسول(ص) می‌فرمایند جایی‌که عزت شما حفظ نمی‌شود هجرت کن. وقتی من دیدم در سپاهانی که برایش از جان مایه گذاشته‌ام، فوتبال من از این تیم شروع شده، کاپیتان دوم تیم به حساب می‌آیم و تازه قرارداد هم دارم آنگونه با من برخورد کرد، جدا شدم. تمرینات تیم شروع شده بود و لابد آقای بصیرت یادش هست که تماس گرفتند که هشتم تمرین شروع می‌شود و من هم به دلیل بیماری پدرم فقط ۱ روز دیرتر رفتم. اطلاع هم داده بودم. اما به من گفتند فیرات شما رو نمی خواهد! مگر می‌شود؟ من قرارداد دارم، کاپیتان دوم تیم هستم! ولی انگار داستان جای دیگری رقم می‌خورد.

- پیگیری نکردی؟ اینکه چرا اینگونه شد؟

داشتم می رفتم دلیجان که مترجم آقای فیرات را دیدم. گفت به‌خاطر بازوبند نمی‌خواستند شما بمانی. و البته برخی موضوعات دیگر. بعد هم گفت تیم را یک سری افرادی خاصی می‌بندند که اصلا واقعا نمیشود خیلی چیزها را گفت. آقای رجایی مدیرعامل وقت کارخانه سپاهان که خدا رحمتش کند به من گفت همه میگویند سید فوتبالش تمام شده. آن‌هم چه سالی؟ سال ۸۷! من گفتم همه چیز دست خداست. من از سپاهان رفتم به پیکان که واقعا مدیون اصغر مدیروستا هستم. اصلا همه جوره با من کار کرد و روحی روانی هم خیلی خوب بودم. با سپاهان تو آسیا بازی کرده بودم، عالی بودم. جز بهترین ها بودم اما به تیم ملی دعوت نشدم. با این همه در پیکان که بازی کردم به تیم ملی دعوت شدم. مدیروستا من را احیاء کرد. حتی من به سپاهان هم گل زدم. بعد از پیکان استقلال بعد تراکتور و پرسپولیس و استقلال خوزستان. اصلا یک چرخه است که تا اون بالائی نخواهد کسی داخلش قرار نمی‌گیرد.

- و بعد از پیکان؟

بزرگترین اشتباه من جدایی از تراکتورسازی بود.همه جا و همیشه گفتم. عزتی که در تراکتور داشتم هیچ جا نداشتم.  واقعا هم ناخواسته بود و به خاطر خانواده‌ام بود. بگذار از استقلال بگویم. ۲ سال آمدم به استقلال با این همه بازیکن مثل عنایتی، برهانی، مجیدی و اکبرپور. آقای مظلومی با اینکه من مصدوم بودم، نگهم داشت که بعد از مصدومیت هم خیلی عالی بودم. هم گل می‌زدم  و هم پاس گل می‌دادم اما در پایان فصل هیچ کس من را تحویل نمی‌گرفت. اینکه بگویند بیا قراردادت را تمدید کن. یا اینکه اصلا بپرسند چکار میکنی؟ تا اینکه لوکا بوناچیچ شد سرمربی سپاهان. هواداران استقلال توقع داشتند من بمانم ولی کسی مرا نخواست. هیچ کس با من از استقلال صحبت نکرد و اصلا از استقلال هم پولی نگرفتم. من رفتم سپاهان و با لوکا که خیلی هم دوستش دارم قهرمان ایران شدیم. بعد از لوکا کرانچار آمد و آقای رحیمی هم مدیرعامل بود. رفتم با کرانچار صحبت کردم و خیلی راحت جواب منو داد و گفت اولویت اصلی من مهاجمان خارجی هستند که قرار است بیارم.پرسیدم حتی اگر خوب هم باشم باز اولویت شما نیستم؟  گفتند نه. آقای رحیمی گفت بمان ولی گفتم وقتی مربی شما من را نمی‌خواهد کجا بمانم؟ از سپاهان با اینکه پول طلب داشتم، جدا شدم. رفتم تراکتور که اولش خیلی برایم سخت بود ولی بعدش همه چی عالی شد تا اینکه به تیم ملی دعوت شدم.

مصاحبه اختصاصی متافوتبال با سید مهدی سید صالحی/ بخش اول


seyed3.jpg

- راستی چرا از تیم ملی انصراف دادی؟

ببینید فشار روی من خیلی زیاد بود. بازی های لیگ و حذفی و جام باشگاه های آسیا و مسائل خانوادگی. احساس کردم اگر  یک ماه با تیم ملی باشم، همسرم ضربه می‌خورد. احساس خوبی نداشتم که بروم تیم ملی. خیلی برایم سخت بود. احساس می کردم اگر به تیم ملی بروم شاید توریست باشم و بازی نکنم. بازهم می‌گم من به خاطر مشکل خانوادگی از تراکتور جدا شدم.

 

- راحت راضی شدی از تراکتور بروی؟

نه اصلا.آقای زینی زاده، سردار جعفری و آقای آذرنیا و مردم تبریز که دست تک تک آنها را می‌بوسم - چون خیلی من را حمایت کردند- بدانند که من هم به راحتی نمی‌خواستم جدا شوم. ولی یکبار به حرف همسرم و خانواده گوش کردم و  آمدم پرسپولیس. ادعایی ندارم ولی من واقعا خودم را وقف پرسپولیس کردم. فقط فکر بردن تیم بودم. خداییش من بهترین گلزن پرسپولیس بودم. خیلی هم تلاش کردم. تازه اصلا موقعیت گیر من نمی‌آمد. با ۱ موقعیت ۱ گل می‌زدم. همه چیز خوب بود ولی آخرش جوری شد که با نظر آقای دایی من بازی نکردم. با اینکه قرارداد من ۲ ساله بود. با اتمام سال اول با اینکه قرارداد من با باشگاه هم خیلی خوب بود، باشگاه گفت آقای دایی شما را نمی‌خواهد. نشد که با ایشان تماس بگیرم ولی آقای رحیمی با من صحبت کرد که در لیست آقای دایی نیستی. جالب اینجاست من هنوز از پرسپولیس طلب دارم. رفتم سایپا که آقای جلالی گفت بیا آقایی کن. ولی صبر و تحمل آقامجید و مسائل سایپا جوری شد که نشد با سایپا بمانم. این اولین جائی است که دارم این را می‌گویم،کار به جایی رسیده بود که آقامجید منو بازی نمی داد و می‌گفت تو بازیکن بزرگی هستی که هرجا بروی گل میزنی و آقایی می‌کنی ولی من نمی‌توانم تورا بازی بدهم. این عین حرفی بود که به من زد. ۳ هفته مانده بود به نیم فصل. از سایپا جدا شدم چون حاضر نبودم عزت و آبرویم برای بازی کردن از بین برود.

 

- خودت فکر میکنی این همه داستان یعنی چی؟ یعنی همه با سید صالحی بد هستند؟

نه...من خیلی راحت حرف می‌زنم و صادقانه حرف میزنم. من اگر قرار بود حرف حق نزنم و راحت از موضوعات بگذرم باور کنید هنوز داشتم در سپاهان بازی می‌کردم. روزی کتابی چاپ می‌کنم و همه اتفاقات فوتبال ایران را می نویسم.

مصاحبه اختصاصی متافوتبال با سید مهدی سید صالحی/ بخش دوم

 

- بد نیست یادی هم از بازی پرسپولیس – سپاهان زمان افشین قطبی داشته باشیم. هنوز هم معتقدی جام را به پرسپولیس دادند؟

نه من نمیخواستم هواداران پرسپولیس را ناراحت کنم. من  به همه خیلی احترام می‌گذارم. من می‌گویم بازی ما ۷ دقیقه وقت اضافه نمی‌خواست. اگر می‌خواست پس داور بازی ایران – استرالیا باید ۲۵ دقیقه وقت اضافه می‌گرفت. ما گل خوردیم، جمعیت ریخت وسط زمین و اصلا شرایط و جو تغییر کرد. ما وقتی گل خوردیم من گفتم انگار ما از جای دیگری آمدیم و همه ایران با پرسپولیس هستند. باور کنید پای بازیکنان جوان ما می‌لرزید.من فقط گفتم چه اتفاقی افتاد که داور ۷ دقیقه وقت اضافه گرفت؟

- در این سال‌ها پیشنهاد خارجی هم داشتی؟

از عربستان پیشنهاد داشتم. از الشباب که سپاهان نگذاشت بروم. پیکان هم که بودم لوکا بوناچیچ سرمربی النصر بود که من را می خواست. چون عنایتی هم مصدوم بود ولی پیکان نگذاشت بروم. الشعب امارات هم من را می‌خواست و خیلی هم پافشاری می‌کردند که چون مدیر باشگاه عوض شد نرفتم. قسمت نبود که بروم.

- به نظر خودت در این فوتبال چه کسی به تو ضربه زد؟

من دوست داشتم در سپاهان بمانم ولی خودم هم نفهمیدم چی شد که همه دست به دست هم دادند تا از سپاهان دور  شوم. چیزی نمی‌گویم ولی اگر کسی من را دور کرد از سپاهان واگذار می‌کنم به جدم. من با پوشیدن پیراهن سپاهان واقعا عشق می کردم. من همیشه پاک فوتبال بازی کردم. با این همه خیلی اتفاقات پشت پرده می‌ افتاد. مثلا به من زنگ زدند و گفتند پول بده تا در ملی بازی کنی.

- یعنی واقعا تیم ملی با پول؟

بله خیلی صادقانه بگویم به من گفتد اگر میخواهی در جام ملتها باشی، پول بده تا اعزام شوی.

seyed2.jpg

- از طرف سرمربی تیم ملی؟

نه. من نمی‌دانم از طرف کی بود ولی پیشنهاد دادند.

- صحبت دیگری هم داری؟

دلم میخواهد از لوکا بوناچیچ و معرفت یک مربی خارجی برای‌تان  بگویم. من مصدوم بودم و پایم %۳۰ خم می‌شد. عروسی دختر لوکا بود و زانوی من متورم بود، درد داشتم. تیم هم مهاجم نداشت.حمید شفیعی محروم بود و عمادرضا کمر درد داشت و حاج محمود کریمی هم بازی نمی‌کرد. پام آب آورده بود شدید.بازی با صبا با پای مصدوم به خاطر حرف لوکا بازی کردم و خداروشکر قهرمان شدیم. سال بعد همچنان مصدوم بودم و باشگاه خیلی علاقه‌ای برای ماندن من نداشت.لوکا بوناچیچ به مسئولین گفته بود سیدصالحی هروقت قرارداد بست من هم قرارداد می بندم و باید کامل هم پولش را بگیرد. بوناچیچ پشت من ایستاد و گفت سید با قلبش برای تیم ما بازی کرد و ما هم با قلب‌مان منتظرش می‌مانیم.خیلی مرد بود.

مصاحبه اختصاصی متافوتبال با سید مهدی سید صالحی/ بخش سوم

 

- و  صحبت پایانی ؟

سید صالحی برمی‌گردد. با مربی خودم اختصاصی تمرین می‌کنم. من به همه احترام گذاشتم و یاد گرفتم به بزرگترها احترام بگذارم. من زحمت کشیدم و از همه بزرگترها چیز یاد گرفتم. فوتبال یک روز تمام می‌شود و می‌گذرد. می‌گویند درخت هرچه پربارتر سر به زیرتر، ولی واقعا خیلی از جوان‌ها فکر می‌کنند در این فوتبال همه چیز دارند، اما بدانند حفظ جایگاه خیلی سخت است. خدا به هر کسی نظر دارد و برایش اتفاقی را رقم زده، باید قدرش را بدانیم.


برچسب ها

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

اشتراک گذاری این صفحه در شبکه های اجتماعی

نظرها