متافوتبال – مهدی امیرآبادی٬ کاپیتان سابق تیم استقلال حرفهای زیادی از دلایل جداییاش از استقلال دارد. اینکه امیرقلعهنویی به صورت غیرمستقیم عذر او را خواسته و بازوبند کاپیتانی را ازش گرفته.
به گزارش متافوتبال٬ مهدی امیرآبادی که ۸ سال آزگار برای تیم سایپا بازی کرد و قابلیت بازی در هر دو سمت زمین را داشت، این روزها در شهرداری تهران کار میکند. او که از فضای موجود در فوتبال ایران حسابی ناراضی بهنظر میرسد٬ حرفهای زیادی از بازی در استقلال دارد. امیرآبادی البته مدرسه فوتبالی را هم در منطقه ۱۸ تهران دایر کرده تا اینگونه ارتباطش با فوتبال را حفظ کند. گفتوگوی «متافوتبال» با امیرآبادی را از دست ندهید.
آقای امیرآبادی از شهرداری چه خبر؟
خوب است. خدا را شکر.
الان جزء کارشناسهای شهرداری هستی؟
بله در سازمان ورزش شهرداری. آقای رضایی مدیر سازمان ورزش شهرداری است و معاونشان آقای سیدجلال عسگری است. در سازمان ما خیلی از ورزشکارها حضور دارند مثل صادق گودرزی، رضا حسن زاده، بهنام ابوالقاسم پور، آقای فنایی و سید علی از داوران خوبمان که مدیر بازرگانی سازمان ورزش هم هستند. موضوع جالب اینجاست که تعداد ورزشکاران در سازمان ورزش شهرداری از سازمان ورزش کشور بیشتر است.
آقا خیلی زود از فوتبال بیرون رفتی!
نه خیلی هم زود نبود. من بر عکس چهرهام زود به فوتبال آمدم ولی در ۳۴ سالگی از فوتبال جدا شدم. آنهم بخاطر اینکه دیگر پیشنهادی نداشتم. متاسفانه فوتبال توسط قشر خاصی اداره میشود و چیزهای خاصی در آن ردوبدل میشود تا به تیمی بروی که در خون من نیست. من بچه جنوب شهر تهران هستم. با افتخار به فوتبال آمدم و کسی پشتم نبود. توکلم به خدا و دعای پدر و مادرم بود. 18-19 سالم بود که تیم ملی بزرگسالان دعوت شدم. الان جوان داریم 25 ساله تازه نیمکت بزرگسالان میشیند و خیلی هم خوشحال است. به او گفتم شما باید الان زمین و زمان را بترکانی و جلو برای. بهاین بسنده نکن. فکر میکنی فوتبالمان برای چه راز به راز ضعیفتر میشود؟ بخاطر همین که انگیزهها پایین آمده است.
به نظرت پول فوتبال را خراب کرده است؟
نه پول حق ورزشکار است. حالا دوران ما زیاد نبود و دوران قبل تر از ما که خیلی مهرهها سوختن. یعنی مثلا دوران ما یک ذره بهتر بود. البته الان هم بنظرم فوتبالیست حقش را میگیرد. من خودم در 20 سالی که بازی کردم مسافرتی نداشتم
با تیمهایی که همکاری میکردی که مسافرت میرفتی
آفرین نکته جالبی گفتید. اتفاقا پریراز یه بحثی شد که شما اینهمه کشور خارجی رفتید، عشق و حال هم کردید؟ گفتم اگر منظورتان جاهای تفریحی است نخیر. مثلا با السد قطر در جام باشگاهها بازی داریم؛ راز اول که می رسیم ریکاوری می کنیم و استراحت در هتل. فردا تمرین میکنیم و استراحت. مربی و حراست هم همیشه در لابی مینشینند تا کسی سرخود بیران نراد. اول اینکه بازیکن حرفهای و باید برای بازی فردا استراحت کنی. دوم اینکه به هیچ عنوان نمی توانی بیران برای. فردا هم که بازی میکنی همان شب یا صبح زود پرااز می گیرند تا برگردیم. وقتهایی هم که بلیط نیست و یک راز تاخیر دارند برای خرید و اینجور مسائل با خود تیم هماهنگ میکنند. آنجوری هم نیست که همش دنبال تفریح باشی. چون نمایندهایران و آبرای ایران هستی.
فکر می کنی اشکال این که پیشنهاد نداشتی از کجاست؟ اشکال از مهدی امیر آبادی بود یا از فوتبال ما کهاین اتفاق افتاد؟
اشکال از فوتبال ماست کهاین اتفاق میافتد برای همه فوتبالیست ها هم هست نه فقط برای مهدی امیرآبادی. خیلی از بازیکنان دیگر هم بیران ماندهاند. حالا آن دوران که من را گذاشتند بیران بهاین علت بود که آقای تاج قانونی گذاشتن که بازیکنان سهمیه تیمها زیر 23 سال 10 نفر و بالای 23 سال 18 نفر. ما هم گفتیم اگر قسمت ما نیست کنار میرایم. چون خدار را شکر من همه افتخاراتی را در فوتبال بدست آوردم. به غیر از حضور در جامجهانی که خط خوردم در سال ۲۰۰۶. قهرمانی تیم المپیک آسیایی پوسان را داشتم. با تیم ملی سومی جام ملتها که با ضربات پنالتی اتفاق افتاد را تجربه کردم. در تیم ملی نوجوانان، جوانان، امید و بزرگسالان که در هر چهار رده بودم و تا همین جا هم خدا را شکر می کنم و زیاد ناراحت نیستم. اتفاقا خیلیها میگویند چرا مربیگری نمیکنی؟ ولی مربیگری هم عین همین فوتبال خودمان است و قشر خاصی در آن فعالیت میکنند. هرکسی نمیتواند وارد شود.
اگر در همان تیم سایپا میماندی بهتر نبود؟ چرا تیم عوض کردی؟
نه من 8 سال سایپا بودم و یکی دو سال آخر به بازوبند کاپیتانی رسیدم و دیگر انگیزهای برای پیشرفت نداشتم. رفتم پیش مدیرعامل و گفتم میخواهم بروم. چون هم استقلال من را میخواهد هم پرسپولیس. گفت خب بگو جلو بیایند. ولی من که دوست ندارم بروی. گفتم من دیگر اینجا انگیزهای ندارم چون هم از اینجا تیم ملی رفتم هم بازوبند کاپیتانی را بستم. باید بروم جایی که بیشتر پیشرفت کنم و مشورتهایی که کردم صلاح این بوده تا به تیم بزرگی مثل استقلال و پرسپولیس بروم. شبانه ساعت ۱۱ آقای نظری جویباری رضایتنامه من را گرفتند و اینجوری شد که آمدم استقلال. 8 سال هم در این تیم بودم. کاپیتان استقلال هم شدم ولی تیم ملی را دیگر از دست دادم. بعدش هم سر بازوبند کاپیتانی، استقلال را هم از دست دادم.
من با همه مربی ها کار کردم. مثل آقای مرفاوی، قلعه نوعی و همه آنهایی که در این چند سال بودن ولی آقای قلعهنویی که برگشت به من گفت اگر می خواهی بمانی باید بدانی که بازوبند مال شما نیست. اگر هم گذاشتمت روی سکو صحبتی نکن. گفتم شما چه زمانی دیدی من در دوران مربیگری شما و یا اشخاص دیگر برای بازی کردند سر و صدا کنم؟ من رقابت میکنم و هرکسی خوب بود به زمین میرود. دوم اینکه بخاطر بحث بازوبند کاپیتانی من میٰروم. چون حق من است. 8 سال آب و خاک اینجا را خوردم و باید مال من باشد. کسی که از بیرون بیاید، میلیارد بگیرد و بازوبند را هم ببندد؟ من نیستم، خداحافظ. خدا را هم شکر می کنم که با عزت رفتم و سرم بالاست. تو همین تیم پشت خیلیها ایستادک و گفتم هرکسی پیشکسوت است باید بازوبند را ببندد. من هم رفتم فولاد و 1 سال فولاد بودم که بعد از سالهای سال فولاد رفت جام باشگاه های آسیا. از آنجا هم آمدم بیرون و 1 سال رفتم پیکان که لیگ یک بود و پیکان آمد لیگ برتر. من نیامدم چون آقایانی آمدن روی کار که بازیکنان خودشان را آوردند. از 24-25 بازیکن فکر میکنم 2 تا از بازیکنانی که تیم را قهرمان کردند و به لیگ برتر آوردند را نگه داشتند. همه را رد کردند و بازیکنان میلیاردی گرفتند. بعد همان تیمی که میلیارد خرج کرد، باز هم رفت لیگ یک. در نتیجه باشگاه ضرر کرد.
بعد داشت ناراحتیهایی برای خودم بوجود میآمد مثل افسردگی. چون میگویند فوتبالیست مرگش 2بار بوجود میآید. یک بار وقتی دوران قهرمانی را کنار میگذارد و یک بارهم وقتی فوت میکند. ولی خدا را شکر به این کاری هم که انجام میدهم هم علاقه دارم، هم ذوق و شوق. در کنارش درسم را هم میخوانم که خودش دنیایی ارزش دارد.
خیلی از فوتبالیست ها آمدند جای تو نشستند و در مورد مسائل مختلف فوتبال صحبت کردند. گفتند متاسفانه در فوتبال ما بیاخلاقی خیلی زیاد شده. برای حل این مساله چه کار باید کرد و از کجا باید شروع کرد؟
من از خودم شروع می کنم. من 3 سال با آقای قنبروی کار کردم که مربی اخلاق در جنوب شهر تهران بود. الان در مجموعه ایت ا.. سعیدی مدرسه فوتبال دارند. خودم از طرف شهرداری کمکش کردم و واقعا از مربیهایی بود که اخلاق برایش اولویت اول بود. من هم از همان بچگی یاد گرفتم. بعدش با آقای مایلیکهن که به جوانها بها می داد و به آنها گیر میداد. من خودم مدرسه فوتبال زدم منطقه 18 یافت آباد. همهچی را گذاشتم کنار و جمعشان کردم که از سن 6-7 سال تا 13 سال هستند. گفتم برای من هیچی مهم نیست جز اخلاق. اگر کسی به کسی بی ادبی کند یا به پدر و مادرش احترام نگذارد٬ اخراج است. آنها هم گفتن چشم و من هم اول این را جا انداختم و بعد گفتم کارهای فنی انجام شود.
به نظرت ماندن در استقلال و پرسپولیس٬ سکوی پرتاب است یا بودن در تیمهایی مثل سایپا، فولاد و نفت؟
هیچ کدام. چون خود بازیکن باید طوری رفتار کند که در هر تیمی رفت بزرگ باشد. خیلی بازیکنها بودند در تیمهای دیگر که اسطوره هم بودند ولی وقتی آمدند استقلال و پرسپولیس محو شدند. چون شرایطش خیلی سختتر است و باید حرفهای تر زندگی کرد.
نظرت درمورد تیم ملی چیست؟ کی روش و نسل جدید؟
زمان می برد و خدا کند صبر و حوصله مردم و مسئولین فدراسیون زیاد باشد. بگذارند کارش را کند. الان نباید قهرمانی بخواهیم از تیم ملی و باید صبر کنیم. مثل تیم ملی آلمان که قهرمان جام جهانی شد. ولی ما ایرانی ها خیلی صبور نیستیم.
در فوتبال از چه چیزی بیشتر از ضربه خوردی؟ غیر از حنیف عمران زاده که به تو زیاد ضربه زده.
آنکه عددی نیست که بخواهد به من ضربه بزند. اشتباهم این بود که به مربیها زنگ نزدم. من همیشه آدم رکی بودم و حرفم را زدهام. الان کارهایی که نکردم را به بازیکنان جوان میگویم انجام دهند. زنگ بزنید. تسلیت بگویید. تولد را تبریک بگویید. یک سری کارهایی که ما نمیکردیم را باید انجام داد. چون فوتبال ما این چیزها را میخواهد.
جو سکوها در مورد تو چگونه بود؟
خدا را شکر من را دوست داشتند. وقتی می گفتند الکس استقلالی، روحیه من دوچندان میشد. یک شعری هم داشتند که میگفت مهدی موتوری که خیلی حال میکردم.
چرا انقدر به موتور علاقمند بودی؟
من بچه جنوب شهرم و از همان اول موتور سوار بودم. با موتور میرفتم سر تمرین. موتور بابام را بر میداشتم و میرفتم به تمرین. از همان موقع این افتاد در جونم تا بعد موتور سنگین خریدم. آن تصادف هم که برایم رخ داد٬ خدا خیلی دوستم داشت که چیزی نشد. به پدر و مادرم نگاه کرد و زندگی دوباره به من بخشید. از آن به بعد پدر و مادرم قسمم دادند که دیگر سوار نشوم. سوار هم نشدم.
الان وضعیت استقلال و پرسپولیس و تیمهای دیگر را در لیگ چطور میبینی؟
بازی این دو تیم را نگاه کردم. هم استقلال تیم خوبی دارد هم پرسپولیس. در دوران بدنسازی استقلال سری به آنها زدم. حتی آقای مظلومی هم زنگ می زنند که به تیم سر بزن. منم میگویم دورادور هستیم و انتقادمان را می کنیم. آقای برانکو هم مربی بزرگی است ولی کار کردن در پرسپولیس کمی سخت تر است. پرسپولیس هم نسبت به قدیم جوانتر شده. در حال پوستاندازی است. اگر هوادارانشان کمی حوصله داشته باشن٬ تیم خوبی خواهد شد. الان استقلال و پرسپولیس از سر زبانها افتاده است. فوتبال دست اصفهان افتاده و البته نفت تهران. قدیم می گفتند به استقلال و پرسپولیس بایید تا به تیم ملی بروی. الان برعکس شده. هرکی استقلال و پرسپولیس باشد به تیم ملی دعوت نمیشود. از تیمهای دیگر دعوت میشوند. در صورتی که مردم استقلال و پرسپولیس را دوست دارند.
در پایان هرچه دلت میخواهد بگو.
تشکر از شما و سایت متافوتبال. امیدوارم هم جوانها هم با اخلاقها و هم بیاخلاقها را بیاورید. حنیف هم بیاورید تا گنده شود. مهدی رحمتی هم بیاورید تا بزرگ شود. اینها کنار من بزرگ شدند ولی حالا بزرگتر میشوند. ایدهی خوبی دارید چون فیلمبرداری می کنید و دیگر کسی نمیتواند زیر حرفش بزند. امیدوارم همه موفق باشند و فوتبالمان روز به روز پیشرفت کند. چون فوتبال امید و خوشحالی مردم یه است. یادم میآید با برق شیراز بازی داشتیم. باید میبردیم. 120000 نفر نشسته بودند. الان استقلال و پرسپولیس بازی دارند٬ تعداد تماشاچیها به 20000 نفر هم نمیرسد. مردم از فوتبال زده شدهاند و این برای فوتبال ما خیلی بد است.
متافوتبال - بعد از کش و قوسهای فراوان در نهایت روز گذشته کارلوس کیروش اعلام کرد که برای هدایت تیم ملی فوتبال ایران در رقابتهای جام ملتهای آسیای ۲۰۱۹ با فدراسیون فوتبال ایران به توافق رسیده
متافوتبال - روز گذشته تیم ملی اسپانیا در دومین مسابقه خود از مرحله گروهی جام جهانی تیم ملی ایران را با نتیجه یک بر صفر شکست داد.
از نگاه یک سایت انگلیسی، شوتهای تیم ملی فوتبال اسپانیا و آمادگی بالای دیگو کاستا دو دغدغه تیم ملی ایران برای بازی با این تیم خواهد بود.
تیم ملی فوتبال که تا حدود یک ماه آینده به مصاف حریفان قدرتمندی در جام جهانی روسیه خواهد رفت، امروز به حمایت همگانی نیاز دارد.