گفت‌وگوی متافوتبال با «جواد کاظمیان»: دلال ها باعث تمام شدن فوتبال من شدند / پدیده من را می‌خواست اما در یک روز همه چیز عوض شد / ایده‌های شادی پس از گلم را خانواده‌ام می‌دادند / با قرعه خوبی که آوردیم رفتن‌مان به جام جهانی مسجل شد


یکشنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۵ ۳ ۵۲۰۴
متافوتبال – هافبک محبوب سابق تیم پرسپولیس از دلایل عدم حضورش در فوتبال ایران می‌گوید.

به گزارش متافوتبال، جواد کاظمیان، هافبک محبوب فوتبال ایران که زمانی ستاره بی‌چون و چرای پرسپولیس تهران بود، در شرایطی که هنوز توانایی بازی در سطح اول فوتبال ایران را دارد، خانه نشین شده. او که روزگاری با گل‌هایش شادی را به ورزشگاه‌های ایران هدیه می‌کرد، در مصاحبه با متافوتبال از دلایل جدایی‌اش از لیگ برتر می‌گوید. او به محمدرضا احمدی، گزارشگر معروف فوتبال ایران حرف‌هایی زده که پیشنهاد می‌کنیم آن‌ها را از دست ندهید:

مصاحبه اختصاصی متافوتبال با جواد کاظمیان

این روزها خبری از جواد کاظمیان نیست...

نه هیچ خبری نیست. من می‌تونستم هم لیگ برتر بازی کنم هم لیگ یک. پیشنهادهای مالی خوبی داشتم ولی واقعا دیگه نمی‌تونم چون من تو تیمهای بزرگ ایران بازی کردم. پرسپولیس که بزرگترین تیم آسیاست و سپاهان و تراکتور هم بودم که تیم های بزرگ و باشخصیتی بودن و باهاشون قهرمان شدم. به خاطر همین تیم های ضعیف تر نمی‌تونم بازی کنم. سعی می‌کنم همینجوری تمرین کنم و ادامه بدم و کلاس مربیگری هم شروع می‌کنم. بالاخره مدرک C,B و A و بگیرم ببینم خدا چی می‌خواد.

 

گفتی نمیتونم! این نمیتونم بیشتر جنبه روانی داره؟

بله.

 

یعنی الان با فوتبال خیلی حال نمیکنی؟

نه اینکه حال نکنم بازی های پرسپولیس و تیم ملی رو دنبال می‎کنم ولی فوتبال برای من مثل سابق نیست.

 

چی تو فوتبال دلت رو زده؟

اتفاقاتی که تو این چند سال تو فوتبال افتاد و مافیایی که تو فوتبال هست و کارهایی که انجام میشه! هرچی سنمون رفته بالاتر بیشتر این چیزها رو دیدیم. البته الان نسبت به قبل مافیای فوتبال خیلی بیشتر شده بخاطر همین دل‌زده شدم ولی این وجود داره چه بخوایم چه نخوایم.

 

مهدی طارمی هم که به رکورد 26 گلت تو پرسپولیس رسید بالاخره.

من 33 گل زدم که تو آمار 31 گل ثبت شده. من الان نفر اول هستم و بعد آقای کریم باقری 30 گل زده. بالاخره آقای طارمی جوونه و فکر کنم خیلی بیشتر از اینها بزنه. امیدوارم برای تیم بزرگی مثل پرسپولیس رکورد گلزنی 31 نباشه و بره بالای 100 گل.

 

پرسپولیس برانکو میتونه قهرمان بشه؟

پارسال که تو روز آخر قهرمانی رو از دست دادن امسال لیگ رو خوب شروع کردن. به نظر من تیمی که می‌خواد قهرمان بشه نیم فصل اول باید امتیازها رو جمع کنه و پرسپولیس داره این کار و می‌کنه و نیم فصل دوم اگه اتفاقی امتیازها رو از دست داد اتفاق خاصی نمیافته. به نظر من با بازی‌هایی که الان انجام شده پرسپولیس و تراکتور شلتس بیشتری دارند. 100% بین این دو تا یکی قهرمان میشه و 60 به 40 شانس برای پرسپولیسه.

 

درمورد تیم ملی کارلوس کیروش نظرت چیه؟

به نظرم در بازی جلوی قطر و چین خیلی خوب نبودیم ولی 4 امتیازِ خوب گرفتیم. کی‌روش کارش رو بلده. از نظر من همون موقع که قرعه کشی شد ما رفتیم جام‌جهانی. شما دو تا تیم عربی اون گروه رو نگاه کنید؛ امارات و عراق و دو تا تیم عربی گروه ما قطر و سوریه. خب ببینید چقدر فرق هست. عراق اکثرا ما رو اذیت کرده امارات هم که ژاپن رو تو خود کشور ژاپن زده. من به نظرم ما می ریم جام جهانی.

 

بعد از اتفاقاتی که برای هادی نوروزی و مهرداد اولادی افتاد مصاحبههای تندی کرده بودی به دفاع از هادی و مهرداد.

من با هادی دو سال هم بازی بودم خیلی دوست داشتنی بود. خاطرات خوب از هادی زیاد دارم. برای من باتوجه به این که برادر من هم فوت کرده خیلی مرگ سختی بود. ولی مهرداد دوست صمیمی من بود و مرگ مهرداد کمرم رو شکوند. چیزهایی که گفتم حرف دلم رو زدم شاید نباید می‌گفتم. مهرداد خیلی بهش ظلم شد. تو 30 سالگی تیم نداشت در صورتی که از لحاظ فنی همون مهردادی بود که کی‌روش سال قبلش می‌خواست ببرتش جام جهانی ولی یک اشتباه بد باشگاهی کرد و اون اتفاقات افتاد ولی متاسفانه تو فوتبال بهش ظلم شد. بعد از مرگش هم بهش ظلم شد همین الان هم که سنگ قبر می‌خوان براش بذارن اجاره نمی دن سنگ قبرش با بقیه تفاوت داشته باشه. مهم جوونیش بود که رفت زیر خاک این مسائل حاشیه‌ایه. ایشالا که روحش در آرامش باشه.

 

هنوز از دست مهدی تارتار ناراحتی؟

نه ناراحت نیستم. اتفاقا دو سه ماهی تو صبا با هم بودیم. اوایل همه چی خوب بود و من برای تیم گل زدم و حتی آقای تارتار می گفت جواد باید تیم ملی دعوت بشه ولی اواخر یک سری اتفاقات افتاد که تو فوتبال طبیعی هست. یه سوتفاهمی بود در مورد یه مصاحبه که از ایشون نبود و من هم چون سریع جوش میارم یه حرفی زدم که اگر ایشون از دست من ناراحت شدن همینجا ازشون عذرخواهی می کنم.

 

یک مصاحبه کرده بودی که با خداحافظی از فوتبال نمیتونم کنار بیام، الان کنار اومدی؟

خیلی سخته از قبل هم شنیده بودم که ورزشکارها و فوتبالیست هایی که در سطح اول بازی می‌کنن دو تا مرگ دارن یک مرگ طبیعی و یکی وقتی فوتبال رو می‌ذارن کنار. من فکر می‌کردم شعاره ولی وقتی نشستم خونه و فوتبال رو از تلویزیون دیدم فهمیدم خیلی سخته. آدم واقعا تا مرز افسردگی میره شاید افسرده هم بشی ولی مهم اینه که چه جوری خودت رو حفظ کنی. من خدا رو شکر با تمرین کردن و فوتبال بازی کردن تا حالا تونستم خودم رو حفظ کنم.

 

هنوزم گل می زنی اون روبان قرمزِ رو داری؟ (با خنده)

اون یه چشم بند زورو بود که خدا رحمت کنه دادشم برام تهیه کرده بود. توی بازی پگاه و سپاهان استفاده کرده بودم.

 

ایکیوسان هم میشدی!

آره. ایکیوسان هم نظر خواهر کوچیکم بود. دیگه یه کارایی می کردیم بعد از گل (با خنده)

 

پس شادی های بعد از گلت تصمیم گیری خانوادگی بوده. (با خنده)

دیگه یکیش رو داداشم گفت یکی رو خواهرم گفت. خودم هم یه فکرایی می کردم. ولی باورتون نمیشه الان شب ها که میریم با دوستام کاشانک و نیاوران فوتبال بازی می کنیم وقتیکه گل می زنم لباسم رو از فرط خوشحالی درمیارم. لذت بخش ترین چیزی که در دنیا برای من وجود داره گل زدن بود. مخصوصا با لباس پرسپولیس. مطمئنا بعدها اگر مربی بشم برنامه خاصی برای بعد از گلزنی تیمم دارم.

 

4 تا گل ملیت درسته دیگه؟

من پنجاه و هفت هشت تا بازی ملی دارم. البته یه جا خوندم 48 تا! موقعی که من در فوتبال ملی بودم تو پست من آقای مهدی مهدوی کیا بود. من 10 سال ذخیره آقا مهدی بودم. جلو هم آقای دایی بازی می کرد و وحید هاشمیان. پشت فوروارد هم آقای علی کریمی. سمت چپ هم آقای نیکبخت. یعنی یه جوری بود که نمیشد بازی کنی. ولی الان فوتبال ملی ما رو شما ببینید، بازیکن یه بازی خوب تو لیگ می کنه بعدش میاد تیم ملی! موقع ما به خاطر اسطوره هایی که بودن که خیلی سخت بود. من 4 ماه تو اردو تمرین می کردم ولی شب مسابقه آقا مهدی از هامبورگ میومد فیکس میرفت تو زمین. من اصلا هیچ گله ای ندارم. مهدوی کیا اسطوره بوده ولی می خوام بگم اگر بازی ملی کمی دارم یا کم گل زدم به خاطر این بوده که خیلی سخت بود.

 

پس معتقدی که اون موقع ستاره زیاد بوده و الان که مردم می گم ستاره نیست درست می گن.

شما ببینید اون موقع می بایست 3 سال خوب بودی تا بتونی تیم ملی دعوت بشی ولی الان بازیکن داریم یه بازی می کنه میاد تو تیم ملی.  

 

روابط مردم با فوتبالیست ها شکرآب شده. معتقدن فوتبالیستها با ظرفیتهایی که در اختیارشون قرار گرفته با مردم خوب برخورد نمی‌کنن! زمان شما انگار فوتبالیستها با مردم خونگرم تر رفتار میکردن.

زمان ما یا قبل تر از ما مردم می‌اومدن استادیوم درفشی فر جایی که ما تمرین می‌کردیم. نهایتا دو تا روزنامه بود. ارتباط ها خیلی کم بود و احترام ها بیشتر حفظ می‌شد. ولی الان شبکه‌های مجازی هست مردم راحت درمورد بازیکن نظر می‌دن. بازیکن اگر روز خوبش بوده روز بدش بوده انواع و اقسام کامنت ها رو دریافت می کنه.

 

راستی شما هم چقدر طرفدار داری در این شبکه ها!
بالاخره من 5 سال در پرسپولیس بودم و مردم بهم خیلی لطف دارن. روزای خوب و بد با پرسپولیس زیاد داشتم.

 

عکسات روی جلد روزنامه ها که می رفت خوب میفروخت!

(خنده) خب اون موقع تب فوتبال خاص تر و داغ تر بود.

اون موقع ها چقدر پوستر بازیکنان در خیابون ها فرخته می شد ولی الان اصلا شما پوستری نمی بینید! این همه طرفدارای مسی و رونالدو یه پوستر توی اتاقشون ندارن.

شاید جالب باشه براتون من پوستر 3 تا فوتبالیست تو اتاقم بوده. آقای عابدزاده، آقای پیوس و آقای رضا شاهرودی. من این 3 نفر رو خیلی دوست داشتم. پشت پیرهن مدرسه م شماره 17 آقای پیوس رو نوشته بودم که چندباری هم به خاطر این کارام از مادرم کتک خوردم.

 

اون سگات رو داری هنوز؟

مال من نبودن. (با خنده) من آرایشگاه دوستم میرم که ایشون یکی دو تا سگ داشت. سگ های مهربونی هستن و من می رم نمیدونم چه جوری متوجه می شن فوتبالیستم! توپ رو میارن جلوی پام که بشوتم و اونها بپرن بگیرن. یه بار باهاشون عکس گرفتم که اینقدر کامنت های بد گذاشتن که پاکش کردم.

 

به عنوان سوال آخر، نظرت رو درمورد اسم هایی که میگم بگو.

علی کریمی  

دوست و رفیق خوب، تو الاهلی و پرسپولیس و تراکتور سه تیم قرمز با هم، همبازی بودیم و خاطرات خوب و بد زیاد داریم.

ایمان مبعلی  

من از بچگی باهاش بزرگ شدم. تو اردوی تیم ملی جوانان بهترین رفیق فوتبالی من بودن ایمان و مهرداد اولادی. فوتبالیستی که هیچوقت به حقش نرسید و به نظر من یک تکنسین وسط زمین هست و خوشحالم 2-3 سال آخر رو تو سطح خوبی بازی می‌کنه.

 

از تراکتور به بعد مثل اینکه سر نخواستنت دعوا بود. (با خنده)

بذارید یه نکته در مورد پدیده بگم. من تو خونه خوابیده بودم که آقا رضا عنایتی زنگ زد گفت جواد چطوری؟ بدنت آماده ست؟ گفتم آره. گفت گوشی رو نگه دار با آقای مرزبان صحبت کن. آقای مرزبان با اون لحن خاصش گفت جواد جان خوبی؟ ما الان تبریزیم بازی داریم. فردا بیا مشهد سر تمرین تیم بعدش هم قرارداد امضا می کنیم. من رفتم مشهد به آقای عنایتی گفتم من شخصیتم رو از سر راه نیاوردم بیام تست بدم. گفت نه بیا خیالت راحت. روز اول که تمرین خاصی نبود و ریکاوری بعد از بازی بود، روز دوم دیگه آقای مرزبان رو سر تمرین ندیدم. بعد به گمانم حسین بادامکی گفت اخبار رو خوندی؟ آقای مرزبان گفتن ما به کاظمیان احتیاجی نداریم. بعدش من تلفن آقای مرزبان رو گرفتم که یه مکالمه بد هم بینمون رد و بدل شد. البته تقصیر من بود و من حرفای بدی زدم. من هم پاشدم اومدم تهران. من که نفهمیدم چی شد ولی پای دلال ها و مدیر برنامه ها وسط بود.

 

همیشه هم رک گو بودی...

از بچه گی اینطوری بودم. من تو مکتب علی دوستی و محمد مایلی کهن بزرگ شدم. آقای مایلی کهن همیشه حرف حق رو زده ولی متاسفانه به عنوان آدم بده جا افتاده. من اینکه در صحبت هام واقعیت رو بگم و کاری به آینده و سیاست بازی نداشته باشم رو از آقای مایلی کهن یاد گرفتم. خیلی هم خوشحالم.

 

گویا با جدیت هم داری تمرین می‌کنی؟

تو فوتبال ایران اتفاقات زیاد میوفته. دیدیم بازیکنایی بودن که شش هفت سال از استقلال و پرسپولیس رفتن و در تیم های پایینی بازی کردن ولی یه دفعه دوباره برگشتن استقلال پرسپولیس! تو فوتبال ما اتفاقات عجیب زیاد میوفته! چه از لحاظ بازیکن چه از لحاظ مربی. تو فوتبال اروپا بزرگتری مربیا از قبیل فیلیکس ماگات و ... اگر دو سال نتیجه نگیرن از دور خارج می شن. ولی ما مربی داریم تو ایران که نتیجه نمیگیره و 40 سال هم کار می کنه! بازیکنایی داریم که همیشه هستن! اتفاقات زیاد میوفته. من هم خداحافظی رسمی نکردم. تمرینم رو هم مستمر انجام می دم. البته یه مقدار از این فوتبال دلزده شدم ولی من عاشق فوتبالم.

I23A6395.jpg

I23A6392.jpg

I23A6389.jpg

I23A6382.jpg


برچسب ها

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

اشتراک گذاری این صفحه در شبکه های اجتماعی

نظرها