نگاه روز | پورحیدری دیپلمات بود، نه انقلابی!


شنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۵ ۰ ۷۲۲
متافوتبال – منصور پورحیدری برخلاف دوستش ناصرحجازی که عصیانگر بود، شخصیتی صلح‌جو داشت.

به گزارش متافوتبال،‌  از صبح دیروز تمام اینستاگرام و تلگرام و اخبار و تلویزیون تبدیل شده به محلی برای ابراز ارادت به «پدر استقلال». به خداحافظی کردن با منصورخان.
البته پورحیدری که حالا محبوب استقلال و پرسپولیس است همیشه انقدر مورد توجه نبوده. اگر از سال‌های آخر که سرطان امانش را بریده بود صرفه‌نظر کنیم، او سال‌ها سرمربی یکی از بزرگ‌ترین تیم‌های ایران بود و بالطبع هواداران رقیب دل خوشی ازش نداشتند. بله؛ می‌دانم که تماشاگران ایران بهترین تماشاگران دنیا هستند و چه و چه... اما به شخصه یکی از اولین(و شاید اولین) فحش‌هایی که در ورزشگاه(و درواقع از طریق گیرنده‌های تلویزیونی) شنیدم، شعاری بود که با آهنگ خاصی درباره موهای فرفری مرحوم خوانده می‌شد.
پورحیدری  البته از اول استقلالی نبود. او با «دارایی» در فوتبال ایران مطرح شد. تیم بزرگی که ستاره‌های فراوانی داشت؛  پرویز قلیچ‌خانی، حسین فکری، محراب شاهرخی، جلال طالبی، عزیز اصلی، اکبر افتخاری، مصطفی عرب، ناصر نوآموز، حمید علیدوستی البته منصورخان قصه ما. 
برخی از قدیمی‌ها تعریف می‌کنند که دارایی در زمان زیست خود از تاج و شاهین هم هواداران بیشتری داشته. اما هرچه که بود،‌ تیم دارایی به دلیل مسائل سیاسی(فشار تیمسار خسروانی، رییس وقت سازمان تربیت‌بدنی و البته مدیرعامل باشگاه تاج) منحل شد و اکثر ستاره‌های این دو تیم بین تیم هایی همچون تاج، راه‌آهن،‌ هما و پرسپولیس تازه متولد شده و... تقسیم شدند. انتخاب منصورخان تاج بود. او تا آخرین روزی که فوتبال بازی می‌کرد به این تیم وفادار ماند و سمت راست دفاعش را بیمه کرد. اما ماجرای دوران مربی‌گری او کاملا متفاوت بود. چند سال اول به دستور رایکف مربی جوانان استقلال و بعدها کمک سرمربیانی چون دانایی‌فر، عباس رضوی و  جکیچ شد. این دوران با انقلاب سال ۵۷ یکی شده بود.  جکیچ با رخدادن انقلاب ایران را ترک کرد و به دوبی رفت. سرمربی الاهلی شد و منصورخان را هم با خود به امارات برد. پورحیدری البته در سال ۱۳۵۹ و همزمان با زمزمه شدن انحلال باشگاه تاج به ایران برگشت. به همین خاطر هم هست که او را پدر استقلال می‌نامند. پورحیدری نقش بسزایی در تغییر نام باشگاه به استقلال و حفظ آن داشت. او ستاره‌های قبل از انقلاب تاج را دوباره جمع کرد و در مقام سرمربی آنها را کوچ کرد. البته پورحیدری چند سال بعد دوباره به دوبی برگشت. اینبار در قامت سرمربی الاهلی. با این همه بعد از ۲، ۳ فصل بازهم هدایت استقلال را برعهده گرفت. زندگی او در این سال‌ها مدام بین استقلال، خانه‌نشینی، استقلال و بعضا سایر تیم‌ها می‌چرخید. به غیر از استقلال هدایت تیم‌هایی مثل فجر و صنعت نفت را برعهده گرفت و زمانی هم مدیر فنی تیم صنایع اراک و پاس همدان شد.
با این همه او همیشه به استقلال وفادار بود و هیچوقت آغوش باز استقلال را به دلیل دلخوری‌های گذشته پس نمی‌زد. به همین خاطر هم خیلی‌ها او را «سازشکار» می‌دانستند. مردی که با هر مدیری حاضر است کار کند. مردی که با هر شرایطی کنار می‌آید. پورحیدری البته از زاویه علاقه به استقلال حاضر می‌شد با شرایط کنار بیاید اما برخی خواسته یا ناخواسته او را مقابل ناصرحجازی قرار می‌دادند که تن به هر شرایطی نمی‌داد. پورحیدری البته دوست صمیمی حجازی بود اما هیچگاه به اندازه او محبوب سکوها نشد. دلیلش هم احتمالا به همان روحیه «سرسختانه» حجازی و مود «سازشکار» پورحیدری باز می‌گشت. حجازی یک عصیانگر(انقلابی) بود و پورحیدری یک صلح‌جو(دیپلمات).


برچسب ها

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

اشتراک گذاری این صفحه در شبکه های اجتماعی

نظرها