متافوتبال - روزنامه دیلیمیل انگلستان که بیشتر به عنوان یک روزنامه زرد و عامهپسند در بین مردم شناخته میشود، ماه گذشته دست به ابتکار جالبی زد. این روزنامه دو مدافع سالهای نه چندان دور تیم ملی انگلیس را به دفترش دعوت کرد و آنها را مقابل هم نشاند. یکی سوال پرسید و دیگری جوابهای جالبی داد.
به گزارش متافوتبال، روزنامه دیلیمیل انگلستان که بیشتر به عنوان یک روزنامه زرد و عامهپسند در بین مردم شناخته میشود، ماه گذشته دست به ابتکار جالبی زد. این روزنامه دو مدافع سالهای نه چندان دور تیم ملی انگلیس را به دفترش دعوت کرد و آنها را مقابل هم نشاند. یکی سوال پرسید و دیگری جوابهای جالبی داد. مصاحبه کننده جیمیکاراگر بود و مصاحبه شونده جان تری. این دو در دهه گذشته نقش بسزایی در جذابیت لیگ برتر انگلیس داشتند. جدالهای آنها در دیدارهای نفسگیر چلسی و لیورپول هرگز از یاد هواداران فوتبال جزیره نمیرود و حالا نشتن آنها رو به روی هم میتواند جالب باشد. کاراگر و تری هردو ازجمله مدافعان بامنطق سالیان دور بوده اند. مدافعانی که حالا در این مصاحبه هم سطح بالای شعور خود را به رخ بقیه میکشند. تری در این مصاحبه حرفهای جالبی زده است و از حواشی تیم ملی انگلیس و رابطه خاصش با ژوزه مورینیو پرده برداشته است.
باهم این مصاحبه را به صورت کامل میخوانیم.
جدالهایشان
کاراگر: «جان تری بهترین مدافع میانی تاریخ لیگ برتر انگلیس است». چه کسی این جمله را گفته است؟
تری: (پس از مکثی طولانی) احتمالا مادرم.
کاراگر: من گفتهام! اما تو هیچ چیزی راجع به نخبهها نگفتهای. گفتهای؟!
اما برگردیم به سال ۲۰۰۵، آن سال تو از سوی PFA (سازمان فوتبالیستهای حرفهای)به عنوان بهترین بازیکن سال انتخاب شدی. به یاد داری وقتی همدیگر را در انگلستان دیدیم و تو فهمیدی من و استیوی (جرارد) به تو رای دادهایم، شگفت زده شدی؟ عکس العملت واقعی بود؟
تری: بله، البته. اصلا فکرش را هم نمیکردم. خندهدار بود به خاطر این که بعد از آن به بابی بارنز از PFA زنگ زدم و در مورد این موضوع سوال کردم. او به من گفت در حال حاضر مقداری رای آوردهام و تعدادش هم در حال بالا رفتن است. اما همان موقع هم فکرش را نمیکردم برنده این عنوان شوم. پائول مکگرث در سال ۱۹۹۳ و گری پالیستر در سال ۱۹۹۲ تنها مدافعان تاریخ بودند که موفق به کسب این عنوان شده بودند. آن سال از ناحیه شصت پایم مشکل داشتم. در چنین مراسمی، معمولا به این صورت است که اگر شانسی برای کسب این عنوان داشته باشی آن وقت در صورت نیاز میگویند به آن جا بروی. به بابی گفتم من باید بدانم که انتخاب خواهم شد یا نه چرا که من نمیتوانم با این شرایطم کفش بپوشم! آن زمان قبل از هر جلسه تمرین و هر بازی، باید آمپول تزریق میکردم. آن شب هم دکتر ما به هتل آمد و آمپولی زد که تا ۳ ساعت اثر داشت و در نتیجه میتوانستم کفشم را بپوشم تا بتوانم روی صحنه بروم. آن شب و بعد از گرفتن جایزه، درست وقتی که از صحنه به پایین آمدم، کمکم اثر دارو داشت از بین میرفت و من به این فکر میکردم که هر چه زودتر باید از آنجا خارج شوم.
کاراگر: من برای تو به عنوان یک بازیکن احترام بسیار زیادی قائلم اما صادقانه بگویم، آن زمان نمیتوانستیم تیم چلسی را در لیورپول تحمل کنیم. شما هم در مورد ما همین حس را داشتید؟ در پایان دوران فوتبالیام، من ۴۵ بار مقابل چلسی به میدان رفته بودم. تو هم همین طور؛ خوب میدانم چرا که تو هم در همه آن بازیها حضور داشتی…
تری: یک چیز را میدانی، هر وقت که مقابل هم قرار میگرفتیم، ما به این فکر میکردیم که ٰباید برویم و بر آنها فائق بیاییم. رقابت میان هواداران هم بود و ما عاشق این بودیم که مقابل شما و استیوی قرار بگیریم. بازی نیمهنهایی لیگ قهرمانان در سال ۲۰۰۵، اتفاق بزرگی بود. ما یک ۳۰ امتیازی بالاتر از شما در جدول لیگ بودیم. باید شما را حذف میکردیم. اما چیزی که همیشه در مورد لیورپول وجود داشت همان عطش و جنگندگی بالا، هواداران، شور و اشتیاق، تو و استیوی خلاصه همه چیز دست به دست هم داد تا آن شب آن گونه رقم بخورد.
کاراگر: چه چیزی را بیشتر از همه از آن شب به یاد داری؟ مسلما گل مشکوک لوییس گارسیا اما…
تری: (با قیاقه خشک و بیروح) کدوم گل؟ کدوم گل؟
کاراگر: گل مشکوک! گل مشکوک مال چلسی بود نه مال ما! اما در پایان بازی، اولین کاری که میخواستم بکنم این بود که به آن سوی زمین بیایم و تو را ببینم. میدانستم تو چه قدر تلاش کرده بودی. هر بازی که با هم کرده بودیم یا تساوی بدون گل بود یا یک بر صفر. به عنوان یک مدافع، به این فکر میکردم اگر کسی بهتر از من عمل کند، تویی.
تری: هیچ وقت لحظات این چنینی را نمیتوان فراموش کرد. اما تو به عنوان یک مدافع فکر نمیکنی که چرا هافبکها و مهاجمان به اندازه ما عصبی نمیشوند؟ به عنوان یک مدافع تو باید از لحاظ ذهنی قوی باشی. تو اگر در گل خوردن مقصر باشی دو یا سه بازی پشت سر هم بیشتر نمیتوانی بازی کنی اما اگر هافبک باشی و ناگهان توپ را از دست بدهی، هیچ کسی اهمیت نمیدهد، میدهد؟ اما اگر مدافع میانی باشی و یاری که باید بگیری را گم کنی، تماما تقصیر توست.
کاراگر: میزان تمرکز و فشار در این بازیها بسیار زیاد است. آن زمان تنها به کارت ادامه میدهی اما الان وقتی به آن نگاه میاندازی و فکر میکنی چلسی؟ نیمه نهایی لیگ قهرمانان؟
تری: میتوانم تصور کنم رافا بنیتز روزهای قبل از بازی با ما چه کارهایی کرده است، من هم در چلسی آن را تجربه کردهام. ما در تمرینات آمادگی سازی شبیه به هم هستیم. بعد از هر بازی تو مردهای، این طور نیست؟ تو نابود میشوی.
کاراگر: من فکر میکنم ما در آن بازی شما را تحت کنترلمان داشتیم چون ما به روش خودتان شما را بازی دادیم. آرسنال و منچستر یونایتد تلاش کردند مقابل شما فوتبال بازی کنند. ما رویای آن را هم نداشتیم، ما آن قدر خوب نبودیم. ما به پیتر کراوچ و دیرت کویت امید بسته بودیم تا اشلی کول را تحت فشار بگذارند…
تری: کویت در آن بازیها چه قدر خوب بود؟ اگر بازیاش را هفته به هفته تماشا میکردی آن وقت با خودت فکر میکردی، چه بازیکن ضعیفی است، اما وقتی مقابل ما بازی کرد انگار مثل بقیه هم تیمیهایتان سطح بازیاش بالا رفته بود.
پرسش و پاسخ سریع
بهترین مدافعی که در چلسی با او بازی کردی؟
(با ۲۰ ثانیه مکث) ریکاردو کاروالیو
بهترین مهاجمی که مقابلش بازی کردی؟
تیری آنری
خاطره انگیزترین مسابقهای که با چلسی داشتهای؟
فینال لیگ قهرمانان ۲۰۱۲، علیرغم این که در آن بازی نکردم.
بدترین لحظه فوتبالیات؟
فینال لیگ قهرمانان ۲۰۰۸
تیمی که بیشتر از بقیه دوست داری شکستش دهی؟
تاتنهام
تیم ملی انگلستان
کاراگر: کارنامهات در تیم ملی انگلستان را چه طور میدانی؟
تری: میدانی من تا زمان مشخصی عاشق آن بودم، تا وقتی که همه چیز ادامه داشت. اما بیشتر از هر چیز دیگری ناامیدم کرد. من به ۷۸ بازی ملیام نگاه میاندازم و به شکل غیرقابل باوری به آن افتخار میکنم. در دو دوره کاپیتان بودم. این بزرگترین افتخاری است که در فوتبال میتوانی به دست آوری. از نظر یک کودک، این چیزی است که هر کسی آن را میخواهد. اما من فقط از نحوه پایان یافتنش ناامید شدم. هیچ وقت فکرش را هم نمیکردم که بگذارم و برم. به مرحلهای رسیدم که بگویم دیگر کافیست. زمانی شما به ۵۰ بازی ملی سپس به ۶۰ و بعد به ۷۰ میرسید… اما من هدفم ۱۰۰ بازی ملی بود. این چیزی بود که همیشه میخواستم. چیزهایی که میخواستم، اول بازی در تیم ملی انگلیس بود، دوم کاپیتانی در این تیم و سومی ۱۰۰ بازی ملی در کارنامهام. الان وقتی بازیها را نگاه میکنم واقعا اذیت میشوم. البته دلم برای نبودنم تنگ نمیشود. به هیچ وجه. الان فرصت آن را دارم تا وقتم را با فرزندانم بگذارنم، فرصت آن را دارم بازی کردنشان را ببینم. چند روز تعطیلی دارم و میتوانم وقتم را صرف خانوادهام بکنم. اما وقتی بازیهای انگلیس را میبینم به این فکر میکنم که ٰمن هم میتوانستم اینجا بازی کنمٰ. من تابستان گذشته میتوانستم آنجا باشم. وقتی از تیم ملی کنار گذاشته شدم فقط یک بازی بیشتر از وازا (وین رونی) داشتم. من میتوانستم آنجا و یا حوالی تیم باشم و این افکار، من را از درون میخورد.
کاراگر: فابیو کاپلو سال ۲۰۱۲ زمانی که با تصمیم فدراسیون مبنی بر گرفتن کاپیتانی از تو مخالفت کرد، استعفا داد. از آن زمان با او صحبت کردهای؟
تری: من هنوز با او در ارتباطم. خیلی عجیب است. وقتی کاپیتان بودم چنین رابطهای با او نداشتم. میدانی او چه شخصیتی دارد، آدم سرسختی است. اما ما هنوز با هم صحبت میکنیم و یا برای هم پیغام میفرستیم. عجیب است. این که چطور از من حمایت کرد و شخصیت واقعیاش را بروز داد، برای من خیلی ارزش داشت. من همه چیزم را فدای تیم ملی کردم. در پرتغال در سال ۲۰۰۴، من لحظه به دنیا آمدن فرزندانم را از دست دادم چرا که همراه تیم ملی بودم. بهترین روز زندگیام را از دست دادم. به همین دلیل اگر بخواهم صادق باشم، شیوه پایان گرفتن دورانم در تیم ملی من را ناراحت میکند. با این حال بهترین چیز دنیا رفتن به تیم ملی و بازی با پیراهن انگلستان بود.
کاراگر: چگونه با این قضیه کنار آمدی؟ چه طور با علم به این موضوع که همه در فصل گذشته میگفتند تو بهترین مدافع میانی انگلستان هستی و باید بازی کنی، با آن کنار آمدی؟ همه آنها را نادیده گرفتی؟
تری: قطعا همین کار را کردم. در پستوی ذهنم یک چیزی میگفت ٰبرگرد و به ۱۰۰ بازی ملی برس، تو قدم پیش بگذارٰ. این همان شخصیتم است که همیشه میگوید ٰهیچ وقت تسلیم نشوٰ. به خاطر همین اخلاقمم بود که وقتی در تیم ملی بازی میکردم گفتم هیچ وقت کنار نخواهم کشید. ماندن بر سر چنین حرفی کاری بسیار بزرگ است. وقتی تو به عنوان یک بازیکن همه چیز را به جان میخری، از خانهات دور میشوی، با تزریق آمپول بازی میکنی تا بازیها را به پایان برسانی و اختیاراتت را از دست دهی واقعا غمانگیز است. یک حسی درون من، میخواست که بازگردم و بازی کنم. میخواستم به ۱۰۰ بازی ملی برسم چرا که میتوانستم دوباره کاپیتان شوم. آنها به من گفته بودند که هیچ وقت دوباره بازوبند کاپیتانی را به من نخواهند داد اما اگر به ۱۰۰ بازی ملی برسم دوباره میتوانم کاپیتان میشوم. این ذهنیتی بود که در هر بازی ملی که نگاه میکردم، داشتم.
فصل جاری
کاراگر: من انتظار داشتم در این فصل چلسی قدرت اول لیگ باشد. به خاطر همین هم هست که الان همه شوکه شدهاند. هیچ کس نمیتواند باور کند تیمی با هدایت ژوزه به این وضعیت افتاده باشد.
تری: ما فصل پیش آن قدر خوب بودیم که همه تیمها عقب کشیدند. اما در دومین بازی این فصل ما برابر منچستر سیتی شکست خوردیم. همه آن بازی را دیدند و به این فکر کردند که «پس ما هم میتوانیم آنها را شکست دهیم». بعد وقتی در چنین شرایطی دوباره شکست بخوری ذهنیت همه بیشتر تغییر میکند. تیمها میآیند و میخواهند برابر تو خودی نشان دهند.
کاراگر: در بازی برابر منسیتی بین دو نیمه تعویض شدی. نظرت در باره این تعویض چیست؟
تری: گوش کن، یک بازیکن همیشه باید با شرایط کنار بیاید. من بیشتر از هر کس دیگری شوکه شده بودم. اما قبول کردم و نیمه دوم را از روی نیمکت تماشا کردم. من این ذهنیت را دارم که فردای چنین اتفاقاتی بیشتر تلاش کنم و به خودم بگویم ٰباشه، بهت نشان میدهمٰ. ناله کردن، قهر کردن و یا ماندن در رختکن هیچ فایدهای نداشت. من همچنین آدمی نیستم. من با مواجهه شدن با مشکلاتم توانستهام به اینجا برسم. پس میدانستم دیر یا زود سرمربی دوباره من را در ترکیب قرار خواهد داد.
کاراگر: حتی در این مرحله از فوتبالت، چنین اتفاقی باعث شد به همه چیز شک کنی؟
تری: بله، البته. در این فصل بازیهای غافلگیر کنندهای داشتیم. در بازی هفته اول برابر سوانسی فکر میکردم خوب بازی کردم. اما برابر سرجیو آگوئرو که یکی از بهترین مهاجمان دنیاست ۴۵ دقیقه ضعیفی داشتم. اما اگر به هفت، هشت بازی قبلی که من مقابلش بازی کردم، نگاه کنی میبینی که او در آن بازیها حتی فرصت نفس کشیدن هم نیافته بود. شاید حقم بود که در آن بازی تعویض شوم. اما اگر این کار را هم درست بدانی، مسلما کمی اعتماد به نفست را از دست میدهی. فکر میکنم آدم بیشتر به نقدها توجه میکند تا هر چیز دیگری.
کاراگر: مردم امسال میگویند «جان تری دیگر به خوبی سابق نیست» اما اینگونه نیست، تو همیشه مثل سابق بودهای! من هم همین طور بودم.
تری: منظورشون این است که من تنبل شدهام، نه؟ آدم در دوران حرفهایاش ناگهان به مرحلهای میرسد که مردم میگویند «کارت اشتباه است» و دیگر از تو حمایت نمیکنند. تو هم در این وضعیت بودهای. تو هم بازی کردهای. میدانی که هنوز هم به خوبی قبل هستی. اندکی زمان میبرد تا کاملا ریکاور شوی اما وقتی آماده باشی و آدرنالین در خونهایت جاری شود، به خوبی سابقت میشوی. من هیچ وقت بازیکن تند و تیزی نبودهام.
کاراگر: دقیقا! تو همیشه انگار یک کاروان]ماشینهای مخصوص مسافرت[ دنبالت میکشی!
تری: (با خنده فراوان) ممنون!
کاراگر: تو به نقطهای رسیدی که برای انجام هرکاری که قبلا به جای فکر کردن به سرعت انجامش میدادی، حالا دو برابر فکر میکنی…
تری: بله. قضیه این نیست که به غرایزت اعتماد نداری، غرایزی که تو را به اینجا رسانده. بلکه این اضطراب است که در اعماق وجودت رسوخ میکند اما در نهایت به خودت میآیی، چند پیروزی به دست میآوری و دوباره حالت خوب میشود. البته این اتفاق در دوران بازیام برای من زیاد رخ نداده با این حال باز هم تاثیر زیادی بر من گذاشته است. من اهمیتی نمیدهم دیگران چه میگویند. اما اندکی تاثیر هم میپذیرم.
کاراگر:از یک بازیکن فیکس تبدیل به بازیکنی شدی که حضورت در ترکیب اصلی قطعی نیست، چطور با این قضیه کنار آمدی؟
تری: برای مدافعان میانی همیشه همه چیز فرق دارد. من نمیدانم تو در این مورد چه فکری میکنی اما یک هافبک میتواند یک بازی را از دست بدهد و دوباره بازگردد. اما یک مدافع میانی یا بازی خواهی کرد یا نه.
کاراگر: همین است، به عنوان یک مدافع میانی تو هیچ وقت تعویض نخواهی شد و اگر ذخیره شوی هیچ وقت به زمین فرستاده نخواهی شد. وقتی تحت هدایت کنی(دالگلیش) نیمکت نشین بودم، با خودم فکر میکردم ٰاینجا، احتمالا ماهها نیمکتنشین خواهم بودٰ. اما، گوش کن، این فصل تیمتان خوب بازی نکرده، چه اتفاقی پیش آمده که این قدر با فصل پیش فاصله گرفتهاید؟
تری: ما با فصل پیش فرقی نکردهایم. جدول لیگ میگوید ما تغییر کردهایم اما این گونه نیست. اگر به دنبال بهانه باشید مطمئنا آن را پیدا خواهید کرد. شما میتوانید بعد از هر بازی بنشینید و میلیونها دلیل بیابید. من ترجیح میدهم بگویم بیخیال نتایج، ما به تلاشمان ادامه دهیم. من مدیربرنامههایی داشتم که همه چیز را بیش از حد آنالیز میکردند اما هیچ فایدهای ندارد. برخی با آنالیز به این نتیجه میرسند که فلان تیم از ضربات ایستگاهی گل میخورد پس، از ۲۰ زاویه تمرین ضربات ایستگاهی میکنند. هیچ فایدهای ندارد. اگر هم فایدهای داشته باشد دقیقا نتیجه عکس آن است. این کار تنها اتفاقات را پراهمیت جلوه میدهد و مردم را نگران میکند. پس سرمربی ما(مورینیو) هم این گونه است و میگوید ٰبا اتفاقات کنار بیاییم و بیشتر تلاش کنیمٰ. ما کیفیت لازم را داریم، همه چیز در اختیار داریم.
کاراگر: تنها تفاوت این است که سرمربیتان هنوز اخراج نشده است!
تری: گوش کن، ثبات او برای گذر باشگاه از بحران بسیار حیاتی است. کاری که باشگاه کرد این بود که یک سیاست در پیش گرفت و گفت تنها این مرد است که میتواند ما را به جلو ببرد. او این کار را خواهد کرد. این تیم و این بازیکنان، فصل گذشته قهرمان لیگ شدند. هیچ چیز فرقی نکرده است. فقط الان روی فرم نیستند. خیلی شرایط بدی دارند. زمانی که شما مدتها در صدر باشید و ناگهان این اتفاقها بیفتد، وحشتناک است. دلت نمیخواهد بعد از بازیها بیرون بروی و نمیخواهی در مکانهای عمومی دیده شوی. الان همه این احساس را دارند.
آینده
کاراگر: قرارداد تو تا تابستان است. اگر چلسی به تو پیشنهادی ندهد، میدانی مقصد بعدیات کجاست؟ یا صبر میکنی تا ببینی چه اتفاقی خواهد افتاد؟
تری: فکر میکنم صبر کنم. الان هیچ ایدهای ندارم. وقتی سنات بالا میرود، شروع میکنی به نگاه کردن مسیری که طی کردی. الان در حال کار کردن بر مدرک مربیگریام هستم. تلویزیون تماشا میکنم و برنامههای Sky و BT را دنبال میکنم.
کاراگر: ما به دنبال یک نفر هستیم! برای این دوشنبه برنامهای داری؟!
تری: (میخندد) وقتی تو یکی از آن قراردادهای تضمینی چهار، پنج ساله را داری، کاملا بر روی همان تمرکز میکنی. اما وقتی این قراردادها مدتاش یک سال به یک سال میشود… راستی میخواستم از تو یک سوال بپرسم. کی فهمیدی که میخواهی فوتبال را کنار بگذاری؟
کاراگر: من از ۱۸ ماه قبلش میدانستم. درست از زمانی که دیگر بازیکن ثابت نشدم و ۱۸ ماه به پایان قراردادم باقی مانده بود. همان زمان میدانستم که میخواهم بروم. من در یورو ۲۰۱۲ برای ITV کار میکردم. کلاسهای مربیگریام را آغاز کردم، نمیگویم عاشق کار در تلویزیون شدم اما دوستش داشتم. وقتی برای اولین بار با برندن راجرز ملاقات کردم به او گفتم ۱۲ ماه تا پایان قراردادم باقیست و بعد از آن میخواهم خداحافظی کنم. تمرین کردن و بازی نکردن من را دیوانه میکرد…
تری: این همیشه ذهنیت من بوده است. من نمیدانم بقیه بازیکنان چطور میتوانند تحمل کنند هفتهها پشت سر هم بازی نکنند. این اولین بار در طول دوران بازیام است که بازیکن ثابت نیستم. میدانم که نمیتوانم این موضوع را یک یا دو سال تحمل کنم. اما در عین حال حتی نمیتوانم تصور کنم جای دیگری و برای کس دیگری بازی کنم. چلسی باشگاه من است. من ۲۰ سال است که اینجا هستم. نیم نگاهی به مربیگری دارم. اما اگر یک درصد هم بخواهم بازی کنم مطمئنا اینجا نخواهد بود.
کاراگر: پس یعنی برای هیچ تیم انگلیسی دیگری بازی نخواهی کرد؟
تری: بله. قطعا همین طور است. شاید آمریکا بروم. از لحاظ فیزیکی احساس میکنم هنوز میتوانم بازی کنم. اصلا من میخواهم بازی کنم؟ بله البته. اما بعد از من این تصمیم به خانوادهام بستگی دارد. اگر به جای دیگری بروی و همه چیز درست پیش نرود؟ آن وقت همه چیز به بازی گرفته میشود، این طور نیست؟
کاراگر: در آپریل ۲۰۰۰ به صورت قرضی به نایتینگهام فارست فرستاده شدی، هنوز هم از آن دوران پشیمانی؟ تو ۶ بازی برای تیمی به جز چلسی بازی کردی. اگر آن دوره نبود آن وقت تو میتوانستی کسی مثل مالدینی، بارسی، گیگز و یا کاراگر شوی! میدانی چه میگویم، مرد یک باشگاهی…
تری: (میخندد) در واقع داستان خندهداری است. آن زمان چلسی میخواست من را بفروشد. آنها حتی با هادرزفیلد هم به توافق رسیده بودند. بعد از قرض دادن من به فارست قرار بود به هادرزفیلد بروم. استیو بروس سرمربی آن تیم بود. جیانلوکا ویالی سرمربی چلسی بود و دیوید پلت را در فارست میشناخت. من در بازیهای فارست خوب ظاهر شدم و در ۶ بازی آنها از همان ابتدا به زمین رفتم. چلسی پول بیشتری درخواست کرد، سپس به خاطر بازی خوبم از فروش من منصرف شد. من بازگشتم و برای فینال جام حذفی روی نیمکت نشستم.
کاراگر: از آن زمان تا به حال اتفاق افتاده که در آستانه رفتن از چلسی باشی؟ تا به حال این فکر به ذهنت خطور کرده؟
تری: نه. صحبتهایی با منچستر سیتی بود. آنها در سال ۲۰۰۹ به من ۲۹ میلیون یورو پیشنهاد دادند و چلسی پیشنهاد آنها را رد کرد. من حتی راجع به آن با رومان (آبراموویچ) ملاقات کردم. به او گفتم اگر باشگاه این پیشنهاد را قبول کند به این معناست که شما من را نمیخواهید. اما اگر آنها پیشنهاد را قبول نمیکردند این برای من به معنای هر آن چه که میخواستم بدانم، بود. چلسی پیشنهاد را رد کرد و این گونه شد.
کاراگر: یک چیز در آخر، یازده نفر منتخبات در تاریخ چلسی را بگو…
تری: راستش تا به حال من هیچ وقت این کار را نکرده بودم! من با سیستم۳-۳-۴ بازی میکنم. خب: چک، ایوانوویچ، کاروالیو، اشلی کول. (پس از مکث نسبتا طولانی) خودم را هم در زمین میگذارم. حالا اینجاست که سخت میشود… لمپس… دیدیه دروگبا… روبن(آه میکشد)، دیمین داف خوب بود، نه؟ اما آزار رو در این پست بگذاریم. سپس ماکلهله به اضافه زولا. او حتما باید باشد، نه؟
متافوتبال - استیون جرارد با قراردادی چهار ساله سرمربی باشگاه گلاسکو رنجرز اسکاتلند شد در حالی که جان تری اسطوره باشگاه چلسی هم قصد دارد راهِ او را برود.
متافوتبال - قرارداد جان تری با آبی های لندن در ماه تابستان به پایان می رسد و وست بروموویچ در ماه تابستان برای جذب او اقدام خواهد کرد.
متافوتبال - جان تری در جدیدترین مصاحبه خود از رد پیشنهاد یک باشگاه چینی برای آخر فصل و همچنین ماجرای پیشنهاد سابق منچستر سیتی خبر داد.
متافوتبال - با وجود آنکه از لیگ چین پیشنهادهای نجومی داشتند اما تصمیم گرفتند که در فوتبال اروپا به کار خود ادامه دهند.در این گزارش از 7 بازیکنی که برابر رقم های وسوسه انگیز چینی ها مقاومت کردند سخن به میان می آوریم.