متافوتبال - لیگ پانزدهم برای همه ما متفاوت از لیگ های حرفه ای قبلی است. به شکلی که هیچ گاه عادتش را نداشتیم.
محمدحسین عباسی :
یک/ اردیبهشت ماهِ 94، وقتی آخرین ثانیههای لیگِ برتر چهاردهم با جنجالهای فاجعهبار استادیوم تبریز سپری شدند، تصور میشد فوتبال باشگاهی در ایران به بن بست رسیده است. فصلِ گذشته لیگ برتر مخاطبان پرشمارش را ناامید کرده بود، پای تماشاگران را از استادیومها بریده بود، نمایشهای جذاب و به یادماندنی زیادی نداشت و نتوانسته بود پدیدههای خاصی را به فوتبال ایران معرفی کند. در آغاز فصل تازه، نه اثری از تحول در امکانات باشگاهها دیده میشد و نه خبری از تزریق بیشتر پول و حضور پررنگتر حامیان مالی در کنار تیمها بود اما ناگهان فوتبال باشگاهی ایران در مسیر خلق یکی از تاریخیترین فصلهایش قرار گرفت. یک فصل جذاب و فراموشنشدنی که با هر نتیجه و هر قهرمانی، به عنوان یکی از استانداردترین ادوار پانزدهگانه لیگ برتر به یاد آورده خواهد شد. فصلی که در آن مربیان باشگاهها از ارائه نمایشهای هجومی واهمه نداشتند و به جای جنجال و حاشیه، این آوردههای تاکتیک بودند که روز به روز پررنگتر جلوه میکردند.
دو/ سالها بعد از رقابت شانه به شانه سرخابیهای پایتخت در اولین دوره لیگ حرفهای، این دو تیم دوباره در کنار هم زوجِ مدعیان اصلی قهرمانی لیگ پانزدهم را شکل دادند. در این مدت طولانی، تضعیفِ دو تیم پرهوادار تهرانی، اصلیترین و تنهاترین برنامه برای مقابله با فوتبال دوقطبی به شمار میرفت و زمان زیادی صرف شد تا مدیران فوتبال و ورزش ایران به این نتیجه برسند که راهِ منطقیتر تضاد با فوتبال دوقطبی، تقویتِ همزمان شهرستانیها در کنار قدرتنمایی دو تیم پرهوادار است. پرسپولیسیها بعد از فصلِ کابوسوار گذشته، با فوتبالِ حسابیِ پرفسور جان تازهای گرفتند و استقلالیها با شخصیتی که برای موفقیت در تیم مظلومی وجود داشت، درصد زیادی از انتظار هوادارانشان را برآورده کردند. نتیجه نمایشهای درخشان این دو باشگاه بزرگ در کنار دستاوردهای قابلتوجه ذوبآهن، استقلال خوزستان و تراکتورسازی، خلقِ پرگلترین دربی تاریخ تهران از شهریور 52 به بعد بود. سرخها و آبیها، اشتیاقِ و حرارت را به فوتبال ایران برگرداندند تا این رشته ورزشی، دوباره نبض جامعه را در دست بگیرد و ژستهای کممحلی و بیتوجهی به فوتبال در ایران، سستتر از همیشه باشند. پرهوادارهای سرحال، فضای رقابت باشگاهی در ایران را دوباره با رنگهایشان تزئین کردند.
سه/ رایگان شدن بلیت بسیاری از مسابقههای این فصل لیگ برتر، شاید نسبتی با حرفهایگری نداشت و در مقابل یکی از معدود راههای باقیمانده برای درآمدزایی در فوتبال ایران ایستاد اما حداقل برای مدتی تماشاگرها را با عادت حضور در ورزشگاهها و تماشای بازیها از نزدیک آشتی داد تا آمار ناامیدکننده بازدید از نبردهای لیگ پانزدهم تا حدودی اصلاح شوند. به نظر میرسد لیگ برتر به چنین تلنگری نیاز داشت و بازگشت هوادارها دوباره روح واقعی فوتبال را در کالبد لیگ دمید. در درجه اول، این وسوسه بلیتهای رایگان بودند که تماشاگران را به ورزشگاه کشاندند اما بازیهای جذاب و رقابت نزدیک بین تیمها، تماشاگران را در استادیومها حفظ کردند. تا امروز چیزی در حدود یک و نیم میلیون نفر از مسابقات لیگ پانزدهم استقبال کردهاند. این عدد اگرچه هنوز با میزان استاندارد فاصله دارد اما در مقایسه با فصول گذشته امیدوارکننده به نظر میرسد و یکی از اصلیترین دلایل تفاوت لیگ پانزدهم به شمار میرود. فوتبال بدون حضور تماشاگر معنای واقعیاش را از دست میدهد و واضح است که ماموریت مجاب کردن طرفداران تیمها برای تسخیر صندلیهای استادیومی، با موفقیت همراه شده است. گاهی با بلیتهای رایگان، گاهی با مسابقههای پرهیجان.
چهار/ استفاده از مهرههای کلیدیِ کمسنوسال در باشگاههای مختلف، یکی دیگر از ویژگیهای استثنایی لیگ برتر پانزدهم محسوب میشود. در طول چند سال گذشته، جوانگرایی از اجبار به ضرورت تغییرشکل داده و حالا نه تنها آقای گل لیگ برتر، بلکه بسیاری از مهرههای مهم فصل بازیکنانِ جوانی هستند که شاید تا مدتی قبل در باشگاهها تنها به عنوان نیمکتنشین پذیرفته میشدند. تیمهای ایرانی حالا دست بازتری برای بهرهبردن از مهرههای جوان دارند و همزمان با این روند مثبت، ثباتِ نسبی نیز در باشگاهها برقرار شده و با محکمترین جایگاه سرمربیها، آنها شهامت بیشتری در انتخاب ترکیب اصلی به خرج میدهند. از طرفی کارلوس کیروش نیز در ماههای گذشته نامهای غیرمنتظره زیادی را از بین بازیکنان جوان به تیم ملی فراخوانده و در مقطع تغییر نسل این تیم، انگیزه درخشش را برای همه بازیکنان فوتبال ایران فراهم آورده است. جوانشدن ترکیبها و اصلاح سیاستهای باشگاهها در امضای قرارداد با چهرههای شناختهشده، برای مهرههای که قصد ورود به فوتبال حرفهای را دارند اما هنوز کشفنشدهاند نیز الهامبخش به نظر میرسد. در کنار سرگرم کردن جامعه، تزریق امیدواری به آن نیز یکی از اهداف اصلی یک فوتبال سالم تلقی میشود و فوتبال ایران با همه مشکلات ریز و درشت، حالا دوباره تبدیل به یک کالایِ اساسی و امیدبخش در سبد زندگی روزمره ایرانی شده است. بدون تردید لیگ برتر پانزدهم، یکی از نقاط عطف تاریخ رقابتهای باشگاهی در ایران به شمار میرود. لیگی با نبردهای جذاب، تماشاگران زیاد، سرخابیهای قدرتمند و ستارههای جوان که به زودی به پایان راه خواهد رسید. تصمیمسازان فوتبال ایران از همین حالا باید نهایت استفاده را از زمان برای حفظ ویژگیهای مثبت پرشمار این لیگ و بهبودِ نقاط ضعفِ باقیمانده آن ببرند. در مقایسه با ادوار گذشته لیگ، این دوره بیشتر به اتفاق و تصادف شباهت دارد و برای تبدیل کردن آن به یک روند ثابت، هنوز کارهای زیادی باید صورت بگیرند. فعالیتهایی که لیگِ دوستداشتنی و فراایرانی پانزدهم را از معجزه به عادت تبدیل کنند.
متافوتبال - مهاجم تیم فوتبال پرسپولیس تا کنون نتوانسته است عملکرد خوب خودش در فصل گذشته را در فصل جدید تکرار کند.
متافوتبال - فصل گذشته در این مقطع ٦ تیم لیگ برتری مربی خود را تغییر داده بودند
آمار و ارقام عملکرد فصل 94/95 کاوه رضایی در ذوب آهن