متافوتبال – بخش دوم مصاحبه جذاب و دیدنی با پسر دوست داشتنی استقلال
متاگپ | حنیف عمرانزاده :به خاطر منشوری بودن به تیم ملی دعوت نمی شدم
خبری شنیدم که وقتی تو و سوشا مکانی از همدان اومدید، مردم همدان خیلی خوشحال شدن! میگفتن تو و سوشا مکانی همدان رو به هم ریخته بودید.
نه من اتفاقهایی که برام افتاد فقط برای موندنم تو پاس همدان بود. برای من یک چهار برگ آوردن گفتن امضا کن. آقای رمضانی میتونه شهادت بده. من اون سال از سپاهان، استقلال، پرسپولیس و ذوب آهن پیشنهاد داشتم. حتی ذوب آهن دو تا بازیکنش و میداد 100 تومن هم میداد که من جلو جلو قرارداد ببندم. آقای آذری هم با من خیلی خوب بود. یه مقطع با وینگو به مشکل خوردم که سپاهان هم گفت پول میدیم بیاد قرارداد ببنده. این داستانایی بود که اونجا داشتم ولی مردم همدان با من خیلی خوب بودن واقعا دوسم داشتن.
بازی با پرسپولیس جام حذفی که 3-0 بردیم به خاطر یکسری مسائل که پیش اومده بود گفتم من شرایطم خوب نیست بازی نمیکنم حتی گفتم اسمم رو تو لیست نذارید ولی وینگو گفت بازی کن. حتی تو رختکن رفتیم بازم گفتم شرایط روحیم خوب نیست و اگر بازی کنم بازی رو خراب میکنم. تیم رفت گرم کرد من تو رختکن نشسته بودم که لوکا اومد جو میداد چلنگر هم دو برابرش میکرد و جو میداد که نهایتا به چلنگر گفتم بازی میکنم. اون موقع یه بدنساز داشتیم به اسم لوکا رادمن، خیلی با من خوب بود. یکی از کسانی هست که خیلی رو من کار کرد توی اون بازی هم شدم بهترین بازیکن زمین. زمانی که رفتم گرم کنم، تو استادیوم کامل هوادارای پاس همدان بود و تیم داشت گرم میکرد که من بعد از 5 دقیقه رفتم تو زمین، بلند شدن برام دست میزدن با این که اون اتفاق برام افتاد. حالا آخرش تلخ کردن و خاطره بدی برامون گذاشتن که اومدیم بیرون و تیم و انداختن پایین.
تو کلا از فوتبال و استقلال خوب پول گرفتی؟
پول بد نگرفتم ولی نسبت به حقم خیلی کم گرفتم ولی پولی که گرفتم از طریق پدرم تونستم جمع کنم و تبدیل کنم.
توی یه مقطعی من دیگه با استقلال قرارداد نداشتم و بازیکن آزاد شده بودم فقط برای اینکه مظنه بازار چیه رفتم با یه تیم مطرح برای مذاکره که پول خوبی میدادن. همون پای مذاکره 750 میخواستن بدن. از طرف باشگاه استقلال هم هیچ خبری نبود که بگن بیا برای تمدید قرارداد و خب این حقم بود ولی هنوز دلم با استقلال بود برای همین با اون تیم امضا نکردم و اومدم بیرون. این موضوع به گوش امیرخان رسید و گفت هرکی دیگه از بازیکنای استقلال بود ناراحت نمیشدم ولی از حنیف این انتظار رو نداشتم. همون فرداش رفتم با استقلال و با نصف قیمت قرارداد دو ساله بستم اونم فقط به خاطر امیرخان.
از استقلال طلب داری؟
یک میلیارد و دویست و پنجاه میلیون طلب دارم. پنج سال هم مالیاتم باهاشونه. یک بار پام و گذاشتم تو باشگاه اون هم چون حسابم و بسته بودن. به افتخاری گفتم هر وقت پول اومد، پول من هم بدید. الان من ممنوع الخروجم، حسابهام بسته شده و حدود هشتصد و پنجاه میلیون مالیات دارم.
هنوز پلی استیشن بازی میکنی؟
آره هنوز بازی میکنم.
چه تیمی رو برمیداری؟
بایرن یا رئال. من خودم رئالیام ولی بایرن بهتره.
تیمت کی مشخص میشه؟ با میثم مجیدی نرفتی قطر؟
تا نیم فصل تیم جدیدم رو مشخص می کنم. مدیر برنامه های میثم مجیدی داشت کارای من رو هم ردیف می کرد ولی این دو سه سال آخر رو میخوام ایران باشم. میثم حیف شد و می تونست استقلال بمونه ولی خوبی جایی که رفته اینه که اون پولی رو که میگن کامل میگیره، مجبور نیست 7 درصد به سازمان لیگ بده و خیلی جاهای دیگه. من از خونه به خونه اومدم آبادان مجبور شدم 25 میلیون به هیئت فوتبال مازندران بدم! آخه شما برای من چیکار کردید که این پول رو باید بهتون بدم! من 15 درصد مالیات باید بدم، 7 درصد هیئت فوتبال، اونم از اصل قرار داد که هیچ وقت حتی نصفش رو هم نمیگیریم. خب این پولِ زوره دیگه!
بعدش یه نکته دیگه حاشیه هایی هست که توی فوتبال مازندرانه، یعنی حاشیه های اونجا از استقلال پرسپولیس بیشتره. با این وضعیت کی کشته بده خدا میدونه، به قول عادل فردوسی پور حتما یه کشته باید بده که شما یه تکونی بخورید! استادیوم ها اصلا امنیت نداره، یه فنس قدیمی حائل بین زمین و تماشاگرا هست. اون تماشاگر هم با خودش نمیگه این مشتی که میزنم یا سنگی که پرت می کنم بابا اگر به جای حساس توی سر بخوره احتمال کشتن طرف وجود داره!
تو با سکوها خیلی خوب بودی، اصطلاحا دم سکوها و لیدرها رو میدیدی؟
من توی تمام دربیها بهترین بازیم رو برای استقلال انجام دادم، چه فوتبالی چه حاشیهای!(با خنده) ولی من خدا به سر شاهده تا حالا نرفتم سمت یه لیدری بگم این پول رو بگیر. من رو دلی دوست داشتن. من به خاطر استقلال 58 تا منگنه خوردم، منگنه با بخیه فرق میکنه، دم زمین فرصت این نیست که بخوان با نخ سوزن بیان بدوزن، اونجا منگنه می زنن! مخصوصا دکتر سوده توی استقلال که به بی حسی هم اعتقادی نداشت و همونجا منگنه میکرد و دوباره میفرستادتمون توی زمین! باور کنید اون تماشاگرایی که بالا نشستن میفهمن کی دلی بازی می کنه کی نقش بازی میکنه. من و آرش برهانی فکر میکنید با استقلال چطوری قرارداد میبستیم؟ من میرفتم پیش حاحی فتحاللهزاده برای دعوا اما یه جوجه کباب بهم میداد تازه ما یه چیزی هم دستی میدادیم برمیگشتیم!
برای آخرین سوال، تو خوب بودی ولی تیم ملی دعوت نمیشدی، چرا؟
یک مسئله پیش اومد، زمان افشین قطبی بود که خود افشین قطبی گفت یک عده نمیذارن که یک بازیکن باشه که من بودم چون بعد از منشوری من بود. بعدها تونست من و دعوت کرد. زمان آقای کیروش هم 3-4 بار دعوت شدم بعد خودم یک اشتباهی داشتم که تیم ملی رو از دست دادم. اما سال 2013 جزء 11 بازیکن برتر آسیا شدم. برای استقلال جام حذفی، جام باشگاهها و لیگ 11 گل زدم، 2 تا پنالتی و 3 تا پاس گل، یعنی بهترین سال فوتبالیم قبل از جام جهانی بود. حالا دیگه تصمیم سرمربی بود. اون زمان ازش ناراحت بودم ولی الان خوشحالم.
راستی یه گل توی جام حذفی از وسط زمین زدی، اون عجب گلی بود!
بازی با شهرداری بود که گره خورده بود، فرهاد مجیدی هم هفته قبلش رفته بود و یه مقدار تیم پاشیده بود، در واقع بازیکنا تو شوک بودن بالاخره آقا فرهاد خیلی محبوب بود مخصوصا خودم که براش میمردم و دوسش داشتم. خودم جزو کسایی بودم که به پاش افتادم و گفتم نرو ولی واقعا به خاطر بچه ش راه دیگه ای نداشت. تو اون بازی هم فریدون زندی توپ رو که بهم داد یه ذره رفتم جلو که توپ یه کوچولو پله شد و اومد بالا که گفتم بذار بزنم که توپ اونجوری رفت توی دروازه.
متافوتبال - دو بازیکن استقلال دیدار برابر العین را از دست دادند.
متافوتبال - خرید جدید استقلال ،مجوز بازی دریافت میکند.
متافوتبال - بازی رفت استقلال و پیکان را به یاد بیاورید؟ استقلال تیمی بود گویا هنوز شکل نگرفته، با لشکری از مصدومان و تمرین نکردهها، تمریناتی که دیر شد، سوپرجامی که برگزار نکرد.
متافوتبال - پاتوسی، وینگر اهل آفریقای جنوبی استقلال که به تازگی به این تیم پیوسته باید با ۹ بازیکن استقلال برای حضور در ترکیب اصلی رقابت کند.