متاگپ | داوود حقی: به خاطر خصوصیات اخلاقیم به استقلال و پرسپولیس نرفتم/ فقط زمان آقای قلعه نویی به تیم ملی دعوت شدم/ با شرایطی مشکوک قهرمانی رو به سایپای علی دایی واگذار کردیم

آقای حقی خیلی خوش آمدید به برنامه متاگپ.

سلام و خسته نباشید می‌گم و خیلی خوشحالم که اینجا هستم.

لیست تیم‌هایی که بازی کردی رو نگاه می‌کردم، دیدم تیم‌هات تو یک خط بوده و انتخاب¬های تقریبا درستی داشتی. راه‌آهن، صبا، پیکان و ذوب‌آهن. انتخاب‌های معقولی که نشون میده کلا تصمیم‌گیری‌هات خوب بوده.

از نظر خودم خوب بوده ولی عوام که باهاشون صحبت می‌کنم، میگن چرا استقلال یا پرسپولیس نیومدی با این که پیشنهاد داشتی، میگم شاید شرایط طوری بوده که اون موقع با توجه به خصوصیات اخلاقی خودم و چیزهایی که بوده دوست نداشتم اونجا برم.

یعنی از اول هدف گذاریت این بوده که استقلال یا پرسپولیس نری؟

نه هدف گذاریم این نبوده. فکر می‌کنم تصمیم‌هام درست بوده فقط یک اشتباه بوده که سال 81 آقای قلعه نوعی از استقلال اهواز که من بودم، اومد استقلال تهران به من گفت بیا من هم اومدم صحبت کردم ولی چون با استقلال اهواز قرارداد داشتم مسائلی شد که رضایتنامه من رو ندادن چون قراردادها یک ساله نبود، سه ساله بود که من از لیگ یک با استقلال اهواز اومدم لیگ برتر و بعد آقای قلعه نوعی اومد استقلال تهران به من هم پیشنهاد دادن. فقط اون دوره بود که فکر می‌کنم اشتباه کردم.

6-7 بازی ملی تو کارنامه‌ات داری، چرا بیشتر نشد؟

ترافیک تو خط میانی زیاد بود ولی متاسفانه من رو هم اصلا دعوت نمی‌کردن، برام جای سوال بود. آقای قلعه نوعی به من همیشه محبت داشت و از بازیم خوشش می‌اومد. ایشون من رو دعوت کرد ولی بقیه هیچ کدوم من رو دعوت نکردن.

مصاحبه‌ای کرده بودی که گفتی خیلی اهل فوتبال نبودی، یعنی اتفاقی فوتبالیست شدی و اهل درس بودی ولی به دیپلم رسیدی ول کردی. درسته این موضوع؟

به جز اینکه تو مدرسه فوتبال بازی می‌کردیم بعد از برگشت به محل هم باز هم مشغول فوتبال بازی کردن بودیم. شور و اشتیاق تو بچه ها بیشتر بود تا الان. با توپ پلاستیکی بازی می‌کردیم و هرچی هم داریم فکر می‌کنم از اون باشه چون تکنیک و ضربه به توپ زدن خیلی تاثیر می‌ذاشت چون هم زمین خاکی نزدیک محلمون بود تو خزانه که الان شده چمن مصنوعی دورش هم حصار کشیدن کسی نمی-تونه بره و باید هزینه پرداخت کنه که تو اون محله شرایط سخته. من اون موقع که خیلی¬ها می‌گفتن بیا باشگاه بازی کن اصلا دنبالش نبودم و دنبال درس بودم. و همین کوچه و خیابون برام در حد تیم ملی بود. یک بچه محل داریم گفت بیا برای تیم مدرسه بازی کن، جثه¬ام هم کوچیک بود ولی رفتم بازی کنم. معلم ورزشم با تعجب گفت از این فوتبالیست درمیاد؟ گفتم حالا امتحانش ضرر نداره من هم رگ فوتبال کردنم گرفت، اومدم بیرون گفت این یه چیزی میشه.

بهترین دوره به نظرت کی بود؟

بهترین زمانم فکر کنم با استقلال اهواز بود سال 86 که یکی از بهترین تیم‌ها رو داشتیم. سال قبلش هم با اون گل مشکوک سایپای علی دایی قهرمانی از دستمون رفت.

هنوز از عبدلله ویسی دلخوری؟

نه دلخور نیستم.

 من دوست نداشتم اون سال از صبا برم بهم پیشنهاد هم ندادن، گفتن داوود پول زیاد می‌خواد. اون موقع که ما بودیم قانون سقف قرارداد وجود داشت. اگه بالای سقف قرارداد هم باهاشون می‌بستی پول رو ازشون نمی‌تونستی بگیری.

نمی‌خواستی لژیونر بشی؟ پیشنهاد نداشتی؟

چرا. اتفاقا سال 86 یک پیشنهاد از دبی داشتم اسم تیم هم یادم نیست که می‌گفت اعتقاد دارم سه بازیکن خارجی باید از یک کشور باشن. قرار بود من و هادی اصغری و احمد تقوی بریم. هادی اصغری آقای گل بود با آقای خلیلی که همون زمان آقای گل شده بودن، من هم تو استقلال اهواز بودم اون سال و بهترین بازیکن لیگ شدم. ولی یک سری مشکلات که بیشتر به نظرم آقای اصغری به وجود آورد باعث شد که این اتفاق نیوفته. هادی اصغری نماینده ما بود که به دبی رفت و آمد داشت ولی نمی-دونم چی شد رفت سپاهان! ما برای اینکه بقیه تیم ها مزاحممون نشن گوشی‌هامون رو خاموش کرده بودیم و نشسته بودیم تو خونه، قشنگ یادم هست که داشتم تلویزیون نگاه می کردم که رسید به اخبار ورزشی و یه دفعه اعلام کرد که هادی اصغری به سپاهان پیوست! اون لحظه انگار بهم برق وصل کردن.

تو همیشه شیطون تیم بودی، چرا؟

شیطنت تو وجودمون بود الان هم پسر کوچیکم مثل خودمه، می‌بینمش یاد خودم می‌افتم.

دوست داره فوتبالیست بشه؟

اوایل با من نمی‌اومد سمت زمین ولی الان از وقتی اومده، خوشش اومده.

یه مصاحبه ازت خوندم که امیر قلعه نویی یه جایی خیلی کمکت کرد و به تمرینات استقلال دعوتت کرد. خیلی هم علیه امیر قلعه‌نویی هجمه ایجاد شد. قضیه چی بود؟

سال 92 یا 93 بود که داشتیم با امیرخان صحبت می‌کردیم که گفت داوود نمی‌بینمت، کدوم تیمی الان؟ که من هم گفتم چون پیشنهادی نداشتم جایی بازی نمی‌کنم. که امیرخان خیلی متعجب شد و گفت بیا تمرین استقلال اما بعدش یه سری اتفاقات افتاد که نتونستم به استقلال برسم. احساس می کنم زیرآبم رو زدن.

خیلی زود رفتی کنار و نخواستی لیگ یک بازی کنی.

می‌تونستم دوباره لیگ برتر بازی کنم ولی خب یک سری گفتن شرایط سنی، بالاخره تو این فوتبال برای هر کسی یک نقطه منفی ایجاد می‌کنن. به من گفتن کم می‌دویی پس اگه کم می‌دوم چه جوری پاس گل میدم.

الان بهترین رفیقت کیه؟

آقای احمد تقوی که از اول هم با اون بودم. از زمانی که اومدم راه آهن با ایشون بودیم.

الان پشیمون نیستی و فکر می‌کنی مسیرت خوب بود؟

بله فقط همون سال 81 به نظرم شاید مسیرم عوض می‌شد و بازی‌های ملیم بیشتر می‌شد و راحت-تر لژونر می‌شدم.

الان از باشگاهی طلبکاری؟

طلب داشتم ولی یک جوری شد که گفتم نمی‌خوام ولی مالیات بدهکارم.

الان به فکر چی هستی؟ می‌خوای مربی بشی؟

بله دوست دارم، چون 14-15 ساله بازی کردم و تجربه¬هایی دارم چون هدفم اینه که فوتبال و وقتی از کوچیکی بازی کردم، دسته یک تهران بودم و پله پله جلو اومدم، فکر می‌کنم مربیگری هم باید همینجوری باشه و اگه بخوای یک دفعه سرمربی بشی احتمال داره همون طوری یک دفعه هم بری.

بهترین گلی که زدی؟

به نظر خودم به جز ضربات ایستگاهی، بازی استقلال اهواز با صبا تو صبا شهر روح‌الله بیگدلی سانتر کرد من هم رو هوا سرضرب زدم.

خیلی متشکرم اومدی متافوتبال و تو متاگپ شرکت کردی. امیدوارم همیشه موفق باشی.

من هم برای شما آرزوی موفقیت می‌کنم. ممنون که من و دعوت کردید برنامه‌تون.