نویسنده
سامان زمان زادهمتافوتبال - آنتونیو کنته در سالهای حضورش در یوونتوس و تیم ملی ایتالیا به عنوان یک مربی انقلابی مطرح شد. کسی که تاکتیک و عرفهای رایج و موجود را به چالش میکشد و طرحی نو در زمین مسابقه ایجاد میکند.
سامان زمان زاده - متافوتبال | حوالی عصر روز شنبه 24 سپتامبر 2016 لندن، ورزشگاه امارات. مرد ایتالیایی در حالی پس از شکست خرد کننده سه برصفر با آرسن ونگر دست میداد که هفته قبل نیز 15 کیلومتر دورتر در استمفوردبریج دیدار خانگی را به لیورپول کلوپ باخته بود. آن هم آنتونیو کنته که به چیزی جز پیروزی عادت نداشت. گرچه حذف در مرحله یک چهارم نهایی جام ملت های اروپا چند ماه قبل از آن، آخرین نتیجه او روی نیمکت یک تیم بود اما حتی آن حذف هم به نوعی پیروزی به حساب میآمد. با بی ستارهترین تیم سالهای اخیر ایتالیا، در حالی در ضربات پنالتی مغلوب قهرمان جهان شد که قبل از آن قهرمان اروپا را حذف کرده بود. چندسال قبل وقتی کنته از سینا به یوونتوس رفت مدیران باشگاه حضور در جمع سه تیم پایانی را هدف آن فصل تعریف کردند، او در پایان فصل تیم را بدون باخت قهرمان کرد.
کنته در سالهای حضورش در یوونتوس و تیم ملی ایتالیا به عنوان یک مربی انقلابی مطرح شد. کسی که تاکتیک و عرفهای رایج و موجود را به چالش میکشد و طرحی نو در زمین مسابقه ایجاد میکند. او با جسارتی مثال زدنی سیستم سه دفاعه را که حدود دو دهه منسوخ به حساب میآمد به فوتبال برگرداند و با آن به موفقیت مثال زدنی رسید. اما قبل از شروع فصل جدید لیگ برتر خیلیها به او هشدار دادند که این سیستم در انگلیس جواب نخواهد داد. فوتبال فوق العاده فیزیکی انگلستان، که حتی بسیاری از مربیان سنتی در آن اعتقادی به پوشش منطقهای ندارند و به دفاع فیزیکی یا تن به تن معتقدند، کار را برای خط دفاعی سه نفره بسیار دشوار خواهد کرد. کنته به نظر قانع شد و بازیهای را با سیستم 4-2-3-1شروع کرد و پس از کسب سه پیروزی به نظر میرسید اوضاع به خوبی پیش میرود اما با شروع بازیهای سخت، تساوی برابر سوانزی و دو شکست پیاپی برابر لیورپول و آرسنال سایه بحران به خوبی احساس میشد.
اکنون اما در پایان هفته بیست و پنجم در حالی که چلسی با نزدیکترین تعقیبکننده صدر جدول 8 امتیاز فاصله دارد، هیچ اثری از آن دیده نمیشود. اما کنته چه کار کرد؟ تغییر تاکتیکی او برای متحول کردن تیم چه بود؟ در این یادداشت نگاهی کوتاه اما دقیق خواهیم داشت به تحول تاکتیکی چلسی آنتونیو کنته، پس از پایان هفته ششم که حاصل آن تاکنون برد، دو مساوی و فقط یک باخت برابر تاتنهام بوده و صدرنشینی لیگ برتر به همراه شکستن رکورد پیروزیهای پیاپی در تاریخ این لیگ به عنوان خامه روی کیک.
نگاهی به ترکیب چلسی در دیدار خانگی برابر لیورپول در هفته پنجم (شکست دو بر یک) تاکتیک کنته در ابتدای فصل را روشنتر میسازد.
ترکیب چلسی در شکست 3-0 برابر آرسنال هفته ششم
خط دفاعی چهارنفره متشکل از ایوانوویچ کیهیل داوید لوییز و آزپلیکوئتا که ممکن بود از جان تری هم در مرکز دفاع استفاده شود. سیستمی کاملا مشابه چهار دو سه یک کلاسیک با تکیه بر توانایی های ماتیچ و کانته در میانه زمین و بازیسازی اسکار پشت سر دیهگو کاستا.
اما کنته پس از شکست سنگین برابر آرسنال دقیقا کاری کرد که از او انتظار میرفت. او مرد کارهای معمولی و تکرار آنچه دیگران انجام دادهاند نیست. او میبایست شیوه مخصوص خودش را پیدا کند. جمله معروفی از او وجود دارد که در دوران یوونتوس مدام بر سر بازیکنان فریاد میزد: «شما یک کار بیشتر ندارید، آن هم اینکه هرچه من گفتم گوش کنید». کنته آماده بود همین رویه را در چلسی اجرایی کند. ماه عسل بازیکنان تمام شده بود وباید برای تمرینات سخت و خو گرفتن به یک تاکتیک جدید آماده میشدند.
بسیاری گمان میکردند او به سه پنج دوی ابداعی خودش در یوونتوس یا مدل پیشرفتهاش در ایتالیا بازخواهد گشت. اما او نشان داد که تعصبی روی عددها ندارد و ذهنش به دنبال خلق یک تاکتیک برنده است. و او این تاکتیک برنده را پیدا کرد، چیزی که حالا در انگلستان به نام 3-4-3 کنته میشناسند.
اولین قربانی سیستم جدید ایوانوویچ بود. تغییر تعداد مدافعان از چهار به سه، او را تقریبا به طور کامل از ترکیب خارج کرد. کانته و ماتیچ بدون تغییر به عنوان کمربند میانی تیم باقی ماندند. انگولو کانته شاید مهمترین بازیکن ترکیب چلسی باشد. دقت در بازیهای او در سیستم جدید نشان میدهد که چقدر حضورش در ترکیب اهمیت دارد و چطور با حرکت عرضی جلوی خط دفاعی تمام حفرههای احتمالی را پوشش میدهد. اسکار هم برای همیشه از ترکیب خارج شد و سرانجام به چین رفت. در عوض دو بازیکن اضافه شدند که قبل از آن کمتر به آنها میدان داده شده بود: ویکتور موزس و داوید آلونسو. بالاخره کنته دو وینگر مورد نیازش را پیدا کرده بود. پستی که خود او دربارهاش چنین گفته: وینگر باید طوری بازی کند که دقیقه شصت جنازهاش را از زمین بیرون بیاورند.
ویلیان هم از ترکیب اصلی بیرون رفت -گرچه همچنان آلترناتیو شماره یک دو بازیکن کناری خط حمله است- و پدرو رودریگز که هرگز در چلسی موفق نبود اضافه شد. دیهگو کاستا در نوک خط حمله دست نخورده ماند و همینطور ادن هازارد در مثلث هجومی.
ترکیب چلسی در بازی هفته هفتم برابر لسترسیتی
اما چطور اعداد و اسامی یک تیم بحران زده را به یک تیم برنده تبدیل میکنند؟ بیایید نگاهی دقیقتر داشته باشیم به اتفاقاتی که در پی این تغییر سیستم در زمین افتاد. تحلیل و بررسی کامل یک سیستم، خط به خط و مهره به مهره نیازمند ساعتها و صفحهها آنالیز است که در یک یادداشت نمیگنجد. بنابراین تنها به چند مورد که به نظر برجستهتر هستند و به مواردی اشاره دارند که با تغییر سیستم به روشنی بهبود و یا پیشرفت داشتهاند بسنده میکنیم.
بهبود مشکل فضا در میانه میدان
یکی از روشهای محبوب آنتونیو کنته در طراحی حملات استفاده از عرض خط میانی است. در ترکیب قبلی، برای تشکیل یک مثلث هجومی در یک سوی زمین یکی از دو بازیکن مرکز خط میانی یعنی کانته یا ماتیچ باید تا حد زیادی به کنارهها متمایل میشدند تا در کنار بال هجومی (ویلیان یا هازارد) و فول بک (آزپلیکوئتا یا ایوانوویچ) طراحی حمله کنند. در چنین شرایطی هافبک دیگر در میانه زمین با فضایی بسیار وسیع تنها میماند. اشغال فضاهای حیاتی در میانه میدان یا central occupation یک نکته کلیدی است که در صورت برآورده نشدن نه تنها به گسست در موج هجومی تیم منجر میشود بلکه خطر ضدحمله نیز چند برابر خواهد شد. چیزی که در بازیهای ابتدای فصل چلسی به دفعات اتفاق افتاد.
مشکل پوشش مرکز زمین در تاکتیک ابتدای فصل
در حالی که حالا چلسی با تکیه بر تواناییهای وینگرهای کناری یعنی موزس و آلونسو در پوشش تمام نواحی کنار زمین به جای تشکیل این مثلثهای هجومی که نیاز به خالی کردن فضای میانه میدان دارد، لوزیهای هجومی در دو سمت میدان میسازد که هم حرکات ترکیبی عریضتر مورد علاقه کنته را قابل اجراتر میکند و مهمتر از آن فاصله میان ماتیچ و کانته طوری زیاد نمیشود که فضای میانه میدان خالی بماند. این دوبازیکن به جای اینکه با تغییر مداوم وضعیت در شکل گیری الگوهای هجومی شرکت کنند، بیشتر به عنوان «نقطه اتصال» میان عقب و جلوی زمین در طراحی حمله کار میکنند. از آنجا که الگوی لوزی نسبت به مثلث انعطاف پذیری بیشتری دارد ماتیچ و کانته آزادی دارند که با درک خود از موقعیت حمله و قرار گرفتن بازیکنان حریف در میانه میدان و فضاهای خالی مانده، نقطه حضور خود را تغییر دهند، در این حالت تهدید ضدحمله با استفاده از فضای خالی میانه میدان هم کاهش مییابد.
لوزی سمت راست زمین در فاز طراحی حمله تاکتیک 3-4-3
همچنین با درگیر شدن چهار بازیکن در طراحی حمله از کنار زمین مدافعان بیشتری برای جلوگیری از شکل گیری حمله پیش میآیند و این کاستا را در نوک حمله آزادتر میکند. در نتیجه امکان ارسال پاس مستقیم از عقب خط هافبک و حتی خط دفاعی برای کاستا فراهم میشود.
نقش مدافعان کناری در طراحی حمله
در سیستم فعلی چیزی به نام فول بک با تعریف کلاسیک وجود ندارد و سه مدافع عرض عقب زمین را تقسیم میکنند و دو بازیکن کناری در تکمیل الگوی هجومی تیم نقش دارند. آنها باید از فضای مابین هافبک دفاعی و وینگر نفوذ کنند، در این حالت وقتی تمرکز مدافعان حریف روی وینگرها و مهاجمان است، یک کانال موازی برای نفوذ ایجاد میشود و همچنین برتری عددی حاصل اجازه میدهد فوروارد آن سمت (پدرو یا هازارد) فرصت آزاد شدن داشته باشند و هدف پاس کلیدی واقع شوند یا بازیسازی کنند. این کانال موازی چیزی است که کنته در تیم ملی ایتالیا به تکامل رساند. در سه پنج دوی او در مسابقات یورو شاهد این بودیم که در فاز هجومی، در فضای کوچکی نزدیک به خط عرضی زمین دو بازیکن به طور موازی حرکت می کنند (مثلا جیاکرینی و فلورنزی) این شیوه علاوه بر ایجاد برتری عددی تمرکز دفاع منطقهای حریف را هم برهم میزند زیرا زیاد مشابه شرایطی که مدافعین به آن عادت دارند نیست. چلسی از این شیوه به عنوان یک تاکتیک فلج کننده استفاده میکند و البته هوشیاری دو مدافع کناری در تشخیص لحظه نفوذ بسیار مهم است. کیهیل و آزپلیکوئتا باید با هماهنگی کامل با خط هافبک نفوذ کنند که هم از فضای خالی هجومی استفاده شود و هم کمترین ریسک را برای ضدحمله داشته باشد. یعنی در صورت لورفتن توپ هافبکها بتوانند فضای خالی پشت سر را پوشش دهند. در چنین شرایطی هوش فوقالعاده کانته در تشخیص و پوشش فضاهای خالی در عرض خط میانی یک فاکتور تعیین کننده است.
آزپلیکوئتا از کانال بین موزس و کانته نفوذ میکند
آزادی عمل هازارد و غلبه بر فشار دفاعی حریف، فرار نفر سوم
یکی از مهمترین مشکلات سیستم اولیه چلسی نحوه قرار گرفتن بازیکنان بالای زمین بود. با توجه به اینکه دو بازیکن کناری خط حمله باید بخش طویلی از کنارههای زمین را پوشش میدادند معمولا فاصله زیادی بین آنها (معمولا هازارد و ویلیان) و همچنین با دیهگو کاستا ایجاد میشد. در حالی که یکی از شیوههای ویژه آنتونیو کنته برای برداشتن و یا در واقع دور زدن فشار مدافعین در زمان مالکیت توپ حرکتی است که به «فرار نفر سوم» معروف است یعنی دور زدن مرکز تجمع بازیکنان و توپ با عبور یک نفر که از پشت سر اضافه شده و مرکز تجمع را دور میزند. در تاکتیک قبلی هازادر و ویلیان نقش نفر سوم را در این حرکت ترکیبی به عهده داشتند. نفر سوم لزوما صاحب توپ نمیشود و کارش فضاسازی است. درگیر کردن هازارد در این الگوی هجومی در کنار شکل طبیعی تاکتیک قبلی که او را از کاستا و ویلیان بسیار دور میکرد باعث میشد که کمتر شاهد بروز قابلیتهای ویژه او باشیم. در حالی که در تاکتیک حاضر نقش «فرار کنارگذر» در سمت هازارد عمدتا به عهده آلونسو و گاه ماتیچ و کیهیل است او در منطقه مورد علاقه خود یعنی سمت چپ هجومی تیم، آزادانه حرکت میکند. پدرو از سوی دیگر وظایف مشابهی به عهده دارد. اما کنته با درک قابلیتهای ویژه هازارد به او آزادی عمل بیشتری داده و این باعث شکل گیری یک حرکت ترکیبی ویرانگر میشود که بارها و بارها در بازیهای چلسی در این فصل دیدهایم:
هازارد در صورتی که فضای کافی برای در دسترس قرار گرفتن و یا طراحی حمله در سمت چپ پیدا نکند با حرکات پا به توپ یا بدون توپ انفجاری از سمت خود فرار کرده و به سمت راست خط هجومی و معمولا فضای پشت فول بک حریف میزند. در این حالت پدرو کمی به چپ حرکت کرده و تقریبا در مرکز خط هجومی قرار میگیرد و کاستا به سمت چپ متمایل میشود تا توجه مدافعان مرکزی حریف را به آن سمت ببرد. همزمان آلونسو هم به سمت جای خالی هازارد حرکت میکند. در واقع الگوی این حرکت به این شکل است که تاکتیک جدید به هازارد در محدوده عرضی جلوی هیجده قدم حریف آزادی کامل میدهد و بقیه بازیکنان با توجه به مسیر حرکت او تغییر پوزیشن میدهند تا پیوستگی خط حمله حفظ شود. اجرای این تاکتیک در زمین نیازمند هماهنگی و تمرین بسیار زیاد است.
حرکت هازارد از سمت چپ خط حمله به سمت راست که نهایتا به پشت فول بک حریف میرسد
دفاع شناور
و اما سئوال اساسی. شاید با توجه به اینکه یک نفر به خط هافبک اضافه شده، موفقیت بیشتر در فاز هجومی دور از انتظار نباشد. اما چطور در فوتبال فیزیکی انگلستان میتوان یک نفر از خط دفاعی کم کرد؟ حقیقت این است که کنته راه حل مناسب این موضوع را سالها پیش موقع طراحی سیستم 3-5-2 اولیهاش پیدا کرد. تاکتیک دفاع شناور او در تیم ملی ایتالیا هم به خوبی جواب داد. در چلسی هم پس از تغییر تاکتیک نه تنها از قدرت دفاعی تیم کم نشده بلکه در حالی که در شش بازی اول چلسی 9 گل خورده بود، در 19 بازی این تیم تا امروز همان تعداد یعنی 9 بار دروازهاش باز شده است. آماری خیره کننده. اساس این دفاع شناور بر توانایی وینگرها استوار شده. به همین دلیل است که کنته میگوید باید طوری بازی کنند که دقیقه شصت آنها را با برانکارد بیرون ببرند! بازیکنان کناری باید مدام در تمام طول زمین حرکت کنند و وظیفه دارند درصورت تغییر مالکیت توپ برگردند و به خط دفاعی نزدیک شوند و در صورت فشار حریف حتی به عنوان فول بک، کنار مدافعان میانی در یک خط قرار بگیرند. این حالت در فاز دفاعی کامل تیم را به ترکیب 5-4-1 نزدیک میکند. مشابه روشی که کنته در یوونتوس با لیخشتاینر و آساموا و یا در تیم ملی با فلورنزی-کاندروا و یا دیشیلیو به عنوان یار کناری انجام میداد. در حالی که هریک از وینگرها به دلیل شرکت در حمله و جاماندن در دسترس نباشد، مدافع کناری آن سمت جای او را پر میکند، در چنین حالتی وظیفه کانته است که به خط دفاعی نزدیک شود و حفره به وجود آمده را ترمیم کند. مشابه این نقش را در تیم ملی ایتالیا دنیله دروسی به عهده داشت. به جرات میتوان گفت در حال حاضر کانته مناسبترین بازیکن جهان برای چنین پستی است. برای اجرای این سیستم دفاعی شناور نیز تمرین و هماهنگی فوقالعاده لازم است.
شکل قرارگیری بازیکنان در 5-4-1 دفاعی، اگر موزس و آلونسو جا بمانند کیهیل و آزپلیکوئتا جای آنها را میگیرند و کانته کمی عقب میآید
از سوی دیگر وقتی تیم در فاز هجومی مطلق است و با توجه به تعدد بازیکنانی که در حمله شرکت میکنند، یک حرکت قابل توجه در چلسی مشاهده میشود. اگر حریف بخواهد از فضای باز خط میانی که در اثر اضافه شدن صد درصد موزس و آلونسو به حمله ایجااد میشود برای طراحی ضدحمله استفاده کند، چلسی برای حمایت از فضای پشت مهاجمان یکی از مدافعان (معمولا آزپلیکوئتا) را به خط میانه میدان کنار کانته و ماتیچ میفرستد. این سه نفر عرض وسیعی را پوشش میدهند و فضای پشت خط هجومی را طوری میبندند که حتی در صورت از دست رفتن توپ در خط حمله، سرعت حریف گرفته شود و زمان لازم برای موزس و آلونسو فراهم میشود تا به موقعیت دفاعی خود برگردند. این شیوه هوشمندانه باعث شده تا چلسی علیرغم هجوم همهجانبه کمتر مورد تهدید ضدحمله حریف قرار گیرد.
از سوی دیگر دفاع شناور با توجه به خلاقیت بازیکنانی مانند هازارد میتواند به ضدحملههای موثر چلسی نیز منجر شود. وقتی 5 مدافع منطقه زیادی از زمین را پوشش میدهند، این باعث جذب تعداد بیشتر بازیکنان میانی حریف به سمت جلوی زمین میشود و فضا برای ارسال یک پاس کلیدی توسط بازیکنانی مانند هازارد، یا حتی فابرگاس که معمولا جانشین ماتیچ در دقایق پایانی است (به دلیل جلو بودن چلسی معمولا تیم حریف حمله میکند) مهیا میشود. چلسی از همین روش ضدحمله گلهای زیادی را در دقایق پایانی به ثمر رسانده است.
اضافه شدن آزپلیکوئتا به خط میانی در زمان حمله تیم
جمع بندی
تغییر تاکتیک کنته بعد از بازی آرسنال به وضوح و بدون هیچ تردیدی تغییری شگرف در نتایج و نحوه بازی تیم داشته است. پیروزیهای خیره کننده چلسی در برابر تیمهایی با تاکتیک هجومی و دفاعی متفاوت، مانند منچستر مورینیو یا سیتی گواردیولا و حتی برد پنج بر صفر برابر اورتون رونالد کومان که با تسلط بر میدان به دست آمده تردیدی در این مورد باقی نمیگذارد. به نظر میرسد کنته درست مانند فصل اولی که به سریآ رفت با کسب جام همه را شگفتزده خواهد کرد و امتیاز بزرگ او این است که از معدود مربیانی است که تاکتیک و اندیشههایش مقدم بر مهرههای تیم، حرف آخر را در زمین میزند. او دست به ریسک زد و تا اینجای کار برنده مطلق است. اما باید دید در ادامه ماجرا به کدام سو خواهد رفت. مربیان لیگ برتر مسلما مدام در حال تحلیل تاکتیک او هستند و بالاخره نقاط ضعفی هم در آن خواهند یافت. سئوالات دیگری هم به ذهن خطور میکند، مانند اینکه با توجه به وابستگی زیاد این شیوه بازی به تواناییهای بازیکنان کناری یا انگولو کانته و دشواری یافتن جانشین با همان کیفیت، اگر آنها با مصدومیت طولانی مدت مواجه شوند چه تاثیری در ترکیب و نتایج تیم خواهد داشت.
اما برگ برنده کنته ذهن فعال اوست که در هر شرایطی سعی میکند بهترین راه حل را پیدا و خودش را به شرایط موجود محدود و دلبسته نمیکند. فعلا که با معجزه او، چلسی بیمار فصل گذشته به مدعی تقریبا بی رقیب فتح لیگ برتر تبدیل شده است.
متافوتبال - با تقویت احتمال جدایی کونته از چلسی، آبی های لندن قصد دارند مائوریزیو ساری سرمربی ناپولی را به استمفورد بریج بیاورند.
متافوتبال - بر اساس گزارشات منتشر شده از استمفورد بریج در حالی که بحث جدایی کونته از چلسی در پایان فصل جاری نقل رسانه های ورزشی است، سرمربی ایتالیایی از بانوی پیر خواسته سرمربی آن ها شود.
متافوتبال - در حالی که آنتونیو کونته به احتمال زیاد در پایان فصل جاری از چلسی جدا خواهد شد، نه بازیکن هم متعاقب جدایی سرمربی ایتالیایی, استمفوردبریج را ترک خواهند کرد.
متافوتبال - بر اساس گزارشات منتشر شده از استمفوردبریج، میزان مبلغ نه و نیم میلیون پوند مانع اصلی مذاکرات باشگاه چلسی با جانشینان احتمالی کونته است.