متافوتبال - کوپا لیبرتادورس یا لیگ قهرمانان؟ رابطهاش با مورینیو چگونه بود؟ سوپرکلاسیکو تا چه حد بزرگ است؟
به گزارش متافوتبال و به نقل از دنیای فوتبال، امروز روز خوبیست در مودنا، شهری با جمعیت 180 هزار نفر در شمال ایتالیا جایی که لوسیانو پاواروتی زاده شد، زندگی کرد و از دنیا رفت، و همچنین شهری که ماشینهای اسپورت از لامبورگینی تا مازراتی در آن ساخته شد. اگرچه سروصدای بیرون ورزشگاه 21 هزار نفری آلبرتو برالیا در این روز آفتابی بخاطر ماشینهای گرانقیمت نیست، بلکه هزار نوجوان از مدرسه کناری تعطیل شدند.
ما به اینجا آمدیم تا مربی سابق قناریها (لقب تیم مودنا)، که زمانی گرانترین بازیکن جهان بود را ملاقات کنیم. ما برای هرنان کرسپو اینجاییم. کرسپو با گذراندن دو دهه در بالاترین سطح بیش از 300 گل به ثمر رساند. تنها گابریل باتیستوتا و لیونل مسی برای تیم ملی آرژانتین بیشتر از کرسپو گلزنی کردند. او در 3 جام جهانی حضور داشت، 3 عنوان قهرمانی سری آ کسب کرد و تحت مربیگری مورینیو موفق به گرفتن تاج لیگ برتر هم شد. بازیکن سابق ریورپلاته، پارما، لاتزیو، اینتر، چلسی، میلان و شماره 9 جنوا در ماه جولای 41 ساله شد و در تلاش است تا در عرصه مربیگری هم مانند دوران بازیگریش موفق عمل کند.
آدام لویس، از طریق فیسبوک: به عنوان یک بومی بوینسآیرس حومه فلوریدا، آیا تابحال در ایالاتی که در آمریکا به همین نام است هم حضور داشتهاید؟ آیا فلوریدا را به عنوان جایی برای گذراندن تعطیلات پیشنهاد میکنید؟
من اهل بوینسآیرس هستم و فلوریدا همسایه خوبیست. من زندگی خوبی داشتم. به مدرسه خصوصی میرفتم و بخاطر شرایط اقتصادی خوب خانوادهام بدون داشتن مشکل خاصی بزرگ شدم. بوینسآیرس زیباست. شاید خیلی شبیه به بوینسآیرسی که من در سال 1996 ترک کردم نباشد، خیلی چیزها بخاطر بحرانهای اقتصادی عوض شد. اما در هر صورت این شهر من و آرژانتین کشور من است و از این بابت بسیار خوشحالم. البته من به فلوریدای آمریکا هم رفتهام. کاملاً متفاوت است.
جولیا، از طریق ایمیل: آرژانتین بخاطر عشقش به شماره 10 معروف است، اما شما یک شماره 9 بزرگ بودید، مهاجمانی که شما در نوجوانی دنبالشان میکردید چه کسانی بودند؟
من در سال 1975 متولد شدم و برای پسری به سن من بسیار نرمال بود که چشمش را باز کند و ماریو کمپس بزرگ را ببیند. زمانی که 3 ساله بودم آرژانتین قهرمان جهان شده بود. تصاویر کمرنگی از آن دوران به یاد دارم اما چیزی که بیشتر به یاد میآورم ایتالیای سال 1982 بود، به ویژه پائولو روسی. تمام آن نسل در آن زمان تحت تاثیر دیگو مارادونا بود، او در سطح دیگری بازی میکرد. من نمیتوانستم مارادونا شوم. در عوض، عاشق گری لینکر شدم. او مثل یک شماره 9 بود [اگرچه لینکر در واقع شماره 10 میپوشید] و عجب بازیکنی بود! او عاشق منطقه پنالتی بود. من همیشه او را تحسین میکردم. همیشه گلهای لینکر در جام جهانی 1986 مکزیک و گرفتن کفش طلا را به خاطر میآورم. فوتبال به من چیزهای زیادی داد از جمله ملاقات با لینکر.
گونسالو اورتیس، سانتافه: سوپرکلاسیکو در مقایسه با رقابتهای بزرگ اروپا چگونه است؟ خاطره مورد علاقه شما از آن بازیها چیست؟
زمانیکه بازیکن جوانی در ریورپلاته بودم همیشه مقابل بوکا بازی میکردم. همه چیز از آنجا شروع شد: اولین بازی من در سوپرکلاسیکو در تیم اول در سال 1994 بود، زمانیکه 18 ساله بودم، و آن بازی را 2 بر صفر بردیم. قبل از بازی بسیار عصبی بودم، پاهایم میلرزید و نمیفهمیدم علتش چیست. سپس متوجه شدم که این بخاطر استادیوم پر از تماشاگر است که دارند با صدای بلند تیم را تشویق میکنند! من گل زدم. آریل اورتگا هم همینطور. پنج سال از زمانیکه ریور توانسته بود بوکا را شکست دهد میگذشت، به همین خاطر برنده شدن در لابومبورنا غیرقابل باور بود. هوادارانمان در جایگاهشان ایستاده بودند. اولین باری بود که پدرم به لابومبورنا آمده بود. تصور کنید او از دیدن گلزنی پسرش در بازی مقابل بوکا در ورزشگاه بوکا چه حالی داشت.
مارتین لایت، از طریق فیسبوک: آیا به ثمر رساندن دو گل که باعث قهرمان شدن ریور در کوپا لیبرتادورس در سال 1996 شد بالاترین لذت شما در فوتبال بوده است؟
این تبدیل رویا به واقعیت بود. ریورپلاته اولین پیروزی کوپا لیبرتادورس را در سال 86 بدست آورده بود. در آن زمان من بازیکن جوانی در باشگاه بودم و بازی فینال را از تراس استادیوم مانیومنتال تماشا میکردم. در این زمان آرزوی بردن کوپا لیبرتادورس در من شکل گرفت. ده سال بعد ما با همان رقیب در فینال قرار گرفتیم، آمریکا دِکالی کلمبیا. بله، من دو گل زدم، اما همچنین ده گل در کل لیبرتادورس در آن فصل به ثمر رساندم. آن پیروزی تاثیر بسیار زیادی بر زندگیم گذاشت. من تنها 20 سال داشتم، تمام زندگیم در ریور بودم، پسر بومی بودم و موفق به کسب بزرگترین عنوان شدم.
ریکاردو پوجی، از طریق فیسبوک: وقتی در سال 96 ریور را به قصد پارما ترک کردید فکرش را میکردید که سالهای زیادی در ایتالیا میمانید؟ چه چیزی را در سری آ دوست داشتید و مناسب شما بوده است؟
عشقم به ایتالیا از زمان کودکیم آغاز شد، زمانیکه بازی ایتالیا مقابل آرژانتین و برزیل را در سال 1982 تماشا میکردم. زمانیکه آرژانتین قهرمان جام جهانی 86 شد تنها بازی که ما متوقف شدیم بازی مقابل ایتالیا بود. در سال 1990، رقابتهای جام جهانی در ایتالیا انجام شد و آتزوری در مرحله نیمه نهایی مقابل آرژانتین حضور داشت. بنابراین ایتالیا همیشه در آن سالها برای من جذاب بود. دیگو مارادونا در ایتالیا بازی کرد، بهترین بازیکنان آن دوران در ایتالیا بازی میکردند، من تنها فوتبال ایتالیا را نگاه میکردم. هرگز لیگ انگلیس یا اسپانیا را نگاه نمیکردم. تلویزیون نشان نمیداد. چرا این سبک برای من مناسب است؟ گفتنش سخت است. من 21 ساله بودم که رسیدم و بلافاصله احساس راحتی میکردم. هرکسی بلافاصله به لیگ جدید خو نمیگیرد، اما من گرفتم.
مارتین گیرون، از طریق فیسبوک: تیم پارما تا چه حد خوب بود؟ بازیکنان بزرگ زیادی وجود داشتند، آیا باید پیروزیهای بیشتری بدست میآوردید؟
شما باید در آن زمان موقعیت را درک کنید. پارما تیم بزرگی بود اما به بقیه هم نگاه کنید: یونتوس بهترین تیم جهان بود، میلان واقعاً قوی بود، اینتر رونالدو را داشت. آسان نبود. ما شانس این را نداشتیم که سه یا چهار سال باهم بازی کنیم و به عنوان یک تیم رشد کنیم؛ تغییرات بسیار زیادی به وجود میآمد. اما توانستیم 3 عنوان در عرض 100 روز کسب کنیم: سوپرجام ایتالیا، کوپا ایتالیا و جام یوفا. ما همچنین شایسته لیگ قهرمانان برای اولین بار در تاریخ باشگاه بودیم. اما هنوز هم پارما بودیم، تیمی کوچک در شهری کوچک.
لوسیو، از طریق توییتر: اواخر فصل 1999-1998 چه چیزی در پارما اشتباه بود؟ در اواخر ماه فوریه شما در کورس قهرمانی بودید، سپس 6 بازی از 11 بازی را باختید و چهارم شدید.
ما گروه کوچکی از بازیکنان بودیم، که به این معناست که همه ما در تمام بازیها بازی میکردیم. ما یک بازی مهم را مقابل میلان در سنسیرو از دست دادیم. رویای قهرمانی ما به اتمام رسید، چند روز قبلش، بیشتر این 14 نفر در جام یوفا در مادرید مقابل اتلتیکو بازی کرده بودند. ما بازی رفت را 3 بر یک بردیم، و از آن موقع بر جام یوفا تمرکز کردیم. ما همچنین مرحله نیمه نهایی مقابل اینتر در کوپا ایتالیا را هم داشتیم، سپس فینال مقابل فیورنتینا. ما خسته شده بودیم. نمیتوانستیم در همه رقابتها پیروز شویم، بنابراین بعد از آن بازی مقابل میلان تصمیم گرفتیم بر روی دو جام تمرکز کنیم و هر دو را بردیم.
نیک کای از طریق ایمیل: زمانیکه شما پارما را به مقصد لاتزیو با آن مبلغ قرارداد که رکورد جهانی به شمار میرفت ترک کردید، آیا این قیمت شما را تحت تاثیر قرار داد؟ آیا از این حس زمانیکه لوییس فیگو دو هفته بعد به رئال مادرید رفت و این رکورد را از آن خود کرد خلاص شدید؟
فشار؟ نه اصلاً. میدانستم که این رکورد است، و حتی الان هم این رکوردی بین دو تیم ایتالیایی است [35 میلیون یورو]، اما من هیچوقت به قیمت توجه نکردم و همیشه روی فوتبالم تمرکز کردم. برای اینکه یاد بگیرید چطور از پس فشارها بربیاید باید به گذشته نگاه کنید. بگذارید مثالی بزنم. زمانیکه ریور مقابل امریکا دِکالی در فینال کوپا لیبرتادورس بازی کرد من 20 ساله بودم. دو سال از مرگ پابلو اسکوبار گذشته بود. رفتن به کلمبیا سخت بود. مشکلات امنیتی وجود داشت و ما نمیدانستیم چه اتفاقاتی خواهد افتاد. برای چند هفته قبل از بازی احساس ترس و فشار میکردیم. ولی واقعیت این بود که آنها با من خیلی خوب برخورد کردند. بنابراین مبلغ قرارداد اصلاً مشکل ساز نبود. از اینکه شایسته این مبلغ بودم احساس غرور میکردم. این نقطه مثبتی است.
جانکارلو جنووسی، از طریق فیسبوک: زلاتان ایبراهیموویچ یکی از برجستهترین بازیکنان دنیا شده است. وقتی در اینتر بازی میکردید او چگونه بود؟
او بالغ است. شخصیت قدرتمندی دارد و در عین حال شکننده است. من خاطرات خوشحال کنندهای با او دارم. از نظر من، او بدشانس بوده که همزمان با کریستیانو رونالدو و لیونل مسی بازی میکند. اگرچه احترام بسیار برای او به عنوان بازیکن وجود دارد، او در سطح رونالدو و مسی نیست. بازی مقابل دو اسطوره ماورایی منصفانه نیست.
مایکل برد، از طریق ایمیل: چقدر در مورد اینکه به فصلی بدون شکست با اینتر در 2007-2006 نزدیک بودید فکر میکنید؟ از دست دادن یک بازی مقابل رُم با دو گل دیرهنگام باید آزاردهنده باشد!
نه خیلی. برگشتن به سری آ بعد از قهرمانی با چلسی برایم جالب بود. میتوانستم انگلیس را خوشحال ترک کنم، ما قهرمان لیگ برتر شده بودیم. اما اکنون میخواستم اسکودتو را به افتخاراتم اضافه کنم. به آن نیاز داشتم. آن فصل 20 گل به ثمر رساندم. پایان دادن کار بدون شکست میتوانست بهتر باشد اما بیخیال، ما قهرمان لیگ شدیم.
راب نیدهام، از طریق توییتر: در بازی بین تیم پارمای 1999-1998 و اینتر 2007-2006 کدام برنده میشود؟
پاسخ به این سوال مشکل است. در هر دو تیم بازیکنان بسیار خوبی وجود داشت. و اگر مجبور بودم تیم چلسی 06-2005 را هم اضافه کنم مشکلتر هم میشود. من شانس و قابلیت بودن در تمام این تیمها را داشتم. از این تجربهها بسیار لذت بردم.
دِیو دی، از طریق ایمیل: رابطه شما با ژوزه مورینیو چگونه بود، با این حساب که در بدو ورود او به چلسی شما به میلان قرض داده شدید، اما او در فصل دوم حضورش در استمفوردبریج شما را بازگرداند.
تماشایی. وقتی او به چلسی آمد از من خواست بمانم. من گفتم میمانم اما همچنین گفتم: "اما ژوزه میلان مرا خواسته است". من شانسی برای رفتن به میلان داشتم، تیمی که من با تماشایش بزرگ شدم، به خصوص مارکو فانباستن. پس گفتم: "ببین ژوزه، این خیلی سخت است، اما اگر مجبور باشم بین میلان و چلسی یکی را انتخاب کنم میلان را انتخاب میکنم". او گفت: "بسیار خوب، من یک هفته منتظرت میمانم. اگر در یک هفته قرارداد میلان بسته نشد تو باید در چلسی بمانی. برای اینکه اگر نمانی مجبوریم یک بازیکن دیگر را خریداری و جایگزین کنیم". من به ایتالیا برگشتم. انتخابم بر اساس احساسات و رویاهایم بود. چلسی سپس ماتیا کژمان و آرین روبن را خرید.
دیوید فیشر، از طریق فیسبوک: چرا در چلسی کارها خوب پیش نرفت؟
در زمان حضور در چلسی مشکلات شخصی زیادی داشتم. خانوادهام دو بچه از دست داد. از نظر احساسی، کنار آمدن با این شرایط خیلی خیلی دشوار بود. از نظر حرفهای فوق العاده بود. هواداران باورنکردنی بودند. آنها یکصدا میخواندند: "سلام سلام! هرنان کرسپو! هرنان کرسپو!" وقتی احساس میکردم احترام آنها را دارم دلم میخواستم چیزی به آنها بدهم. من با چلسی اوقات خوشی داشتم. انگلیسیها احترام زیادی برای فوتبالیستها قائلند. من عاشق لندن بودم. اگر شانس برگشتن داشتم تمام راه را میدویدم.
مایکل گیل، از طریق توییتر: بودن در رختکن میلان بعد از نیمه اول فینال لیگ قهرمانان 2005 مقابل لیورپول چگونه بود؟ آیا شما واقعاً در حال جشن گرفتن بودید؟
لعنتی! وقتی جوان هستید به شما یاد میدهند که فوتبال 90 دقیقه است. ما همه این را میدانستیم. همه ما بازیکنان باتجربهای بودیم، کلارنس سیدورف، پائولو مالدینی، الساندرو کاستاکورتا، الساندرو نستا، آندرآ پیرلو، جنارو گتوزو، آندری شوچنکو. آیا فکر میکنید این بازیکنان جشن میگیرند؟ متاسفانه خبرنگارانی این داستان را ساختند تا اتفاقاتی که برایمان افتاد را توجیه کنند. آنها گفتند ما جشن گرفتیم، وقتی در واقع، با وجود 3 بر 0 جلو بودن، ما نشستیم و در مورد اینکه چطور نتیجه را بهبود ببخشیم صحبت کردیم. اتفاقی که در استانبول افتاد سرنوشت بود. این فوتبال است. و آن ناراحتی و زیبایی بازی ما است. اما آن شب، در درجه اول بازی در فینال لیگ قهرمانان با میلان رویا بود. نیمه اول عالی بود. ما خیلی خوب بازی کردیم، و همه چیز همانطور که انتظار داشتیم پیش رفت. من بسیار روی فرم بودم و دو گل زدم. اما نتیجه را باختیم. تا همین الان هم نتوانستم باور کنم. وقتی بازی تمام شد مثل تشییع جنازه بود. کسی حرف نمیزد، نه در رختکن، نه در اتوبوس و نه حتی در هتل. خیلی سخت بود. بعضی بازیکنان گریه میکردند. بقیه همسر و فرزندانشان را در آغوش میگرفتند.
نیکسون بلگرید، از طریق توییتر: سلام هرنان. اینتر یا میلان؟
مردم اغلب در مورد اینکه من طرفدار اینتر یا میلان هستم از من میپرسند. من ایتالیا را به طور کلی دوست دارم. به هر دو باشگاه احترام میگذارم، و همینطور به هواداران هر دو باشگاه. یک روزی من در لندن بودم و سوار تاکسی به مقصد استمفوردبریج شدم. راننده گفت: "کرسپوی بزرگ. شنیدی که ما خیلی دوستت داریم؟" من گفتم: "چرا دوستم دارید؟ چرا اسمم را صدا میزنید؟" راننده گفت: "ما میدانیم که تو میخواستی به ایتالیا برگردی، که قلبت در ایتالیاست، اما وقتی در چلسی هستی با تمام وجود بازی میکنی، به هواداران احترام میگذاری، حتی زمانیکه ما میدانستیم قلبت در ایتالیاست. علتش این است". پس ایتالیا عشق من است؛ برای مردمش و برای باشگاههای بزرگش.
جاناتان ویات، شروزبری: از نظر شما که هم در فینال کوپا لیبرتادورس و هم در لیگ قهرمانان بازی کردید کدام رقابت بزرگتر است؟
سوال خوبیست. نمیدانم کدام بزرگتر است، اما من از آمریکای جنوبی آمدهام بنابراین حس بیشتری به کوپا لیبرتادورس دارم. به عنوان فردی بالغ یاد گرفتم که لیگ قهرمانان را دوست بدارم، اما وقتی بچه بودم رویای قهرمانیاش را در سر نداشتم برای اینکه ما در آرژانتین آن را نمیدیدیم. در نتیجه رویای من همیشه قهرمانی کوپا لیبرتادورس بوده است.
نیل بیکر، ویمبلدون: در جام جهانی 1998 فرانسه در بازی مقابل انگلیس، وقتی کارلوس روآ پنالتی پل اینس را گرفت تنها دقایقی بعد از اینکه دیوید سیمن پنالتی شما را گرفته بود چقدر احساس خلاصی میکردید؟
سخت و پیچیده بود. وقتی سیمون توپ را گرفت فکر میکردم دارم میمیرم. اما وقتی روآ توپ را گرفت تیم ما خیلی خوشحال شد. شخصاً احساس خوبی نداشتم برای اینکه متوجه شده بودم باید خیلی سخت کار کنم تا این اشتباه را دوباره تکرار نکنم. نزدیک بود به خاطر از دست دادن آن پنالتی جام جهانی را از دست بدهم. بنابراین خیلی سخت کار کردم و خوشبختانه شانس حضور در جامهای جهانی بیشتری داشتم.
رایان دیویس، از طریق توییتر: قرار نگرفتن در ترکیب اصلی آرژانتین در جام جهانی 2002 چقدر ناامید کننده بود؟ و چه چیزی برای آرژانتین در آن رقابتها خوب پیش نرفت؟
این یک رسوایی فوتبالی برای ما بود. ما تیمی داشتیم که باید خیلی بیشتر از اینها باید جلو میرفت. اولین بازی مقابل نیجریه را بردیم، اما به انگلیس باختیم. سپس با سوئد مساوی کردیم. اگر ما ده مرتبه با سوئد به آن خوبی بازی میکردیم 9 مرتبه شکستشان میدادیم، اما همه چیز بر ضد ما پیش رفت. دروازبانشان، مگنوس هِدمن همه ضربات را گرفت. سوئد توسط آندرس اِسونسون به گل رسید. من در دقیقه 88 گل زدم وقتیکه هِدمن ضربه پنالتی اورتگا را گرفته بود. حتی پنالتی هم گرفته شد! این بازی خوبی برای ما نبود، و ما برای اولین بار بعد از سال 1962 نتوانستیم از مرحله گروهی بالاتر برویم. این خیلی ناامید کننده بود.
امی، از طریق توییتر: اینکه در مرحله یک چهارم نهایی جام جهانی 2006 در بازی مقابل آلمان تعویض شدید غافلگیرتان کرد؟ فکر میکنید که خوزه پکرمن فکر میکرد بازی را بردهاید؟
نمیدانم پکرمن چه فکری میکرد اما من باید قبول میکردم و به تصمیمش احترام میگذاشتم. میتوانستم موافق یا مخالف باشم اما این بخشی از فوتبال است.
جیمی آلن، از طریق توییتر: چه کسی در دادن پاس گل به شما از همه بهتر بود؟
به کسانی که در کنارشان بازی میکردم نگاه کنید: کریستین ویری، آندری شوچنکو، دیدیه دروگبا، لیونل مسی، سرخیو آگوئرو، کارلوس توز، گابریل باتیستوتا، مارسلو سالاس، آبل بالبو، کلودیو کانیگیا. من با بهترینها بازی میکردم. این غیرممکن است. شما یکی را انتخاب کنید!
استیون جان، از طریق فیسبوک: در بازیهای ملی چه کسی در رختکن از همه دیوانهتر بود؟
در آرژانتین رختکن همیشه پر از افراد دیوانه است، از نظر خوب! اما جرمن بورگس از همه بیشتر. او در حال حاضر دستیار دیگو سیمئونه در اتلتیکو است. کیلی گونزالس هم یکی دیگر از افراد جالب و دیوانه بود.
سیلوا جان، از طریق توییتر: به عنوان شماره 9 سابق آرژانتین، فکر میکنید چه کسی درحال حاضر برای این شماره مناسبتر است؟
بگذارید برای دقایقی لیونل مسی را کنار بگذاریم، برای اینکه او خارقالعاده است. در این صورت شما کارلوس توز، سرخیو آگوئرو، گونزالو ایگواین و بسیاری دیگر را دارید. خدا را شکر آرژانتین گزینههای فوروارد بسیار خوب زیادی دارد.
هنری وادزورث، از طریق توییتر: شما در دوران طلایی مدافعان در سری آ بازی میکردید، اما چه کسی بهترین بود؟
این برای من افتخار بود که فرانکو بارسی من را انتخاب کرد. من او را در تلویزیون تماشا کرده بودم و او فوق العاده بود، یکی از بهترینهایی که تابحال وجود داشته است. سپس خودم را دیدم که توسط او در سنسیرو انتخاب شدم. پیش خودم گفتم: "وای، چطور اتفاق افتاد؟"
توماس پیارایس، از طریق فیسبوک: در چند سال گذشته چگونه با شرایط تیم پارما کنار آمدید؟ آیا فکر میکنید آنها به سری آ برمیگردند؟
این خیلی ناراحت کننده است و امیدوارم آنها بتوانند. دارند خوب پیش میروند. این درد گریبانگیر مردمی شد که برای مدتهای طولانی در باشگاه بودند. خیلی از مردم شغلهایشان را از دست دادند.
جاشوا کینگ، از طریق توییتر: شما استایل مربیگری خود را بر پایه کدامیک از مربیان سابق خود میگذارید؟ اهداف شما در عرصه مربیگری چیست؟
من از بهترینها آموزش دیدم و آرزوها و اهدافم بسیار بزرگ هستند. آرزویم به عنوان مربی این است که برنده لیگ قهرمانان شوم و بعد رویایی که به عنوان بازیکن داشتم را بشناسم. من همیشه رویاهای بزرگ در سر داشتم حتی زمانیکه کودک بودم، وقتی میخواستم گری لینکر شوم، یا مارکو فانباستن، یا دیگو مارادونا، یا پائولو روسی، یا ماریو کمپس. من مربیان بزرگ را دنبال میکنم اما میخواهم خودم باشم. من به کارلو آنچلوتی، ژوزه مورینیو، مارسلو بیلسا و ... نگاه میکنم و درسهایی از آنها میآموزم، اما نمیخواهم مثل آنها باشم. من در سری ب با مودنا بودم و مربیگری را خیلی دوست دارم. امیدوارم این شروع یک سفر عالی باشد، مانند همان راهی که به عنوان بازیکن پیمودم.
متافوتبال - در روز گذشته یعنی یکم آپریل، که به روز شوخی یا «روز شوخیهای احمقانه» معروف است، رسانههای خبرهای دروغین زیادی را منتشر کردند.
متافوتبال - باشگاهی سوئدی با جریمه بازیکن خودی به خاطر دایو، گامی جدید در این زمینه برداشته و امیدوار است با این کار، برای دیگر باشگاهها الگو شود.
متافوتبال - بدون شک شب گذشته برای ورزش زنان یک روز تاریخی بود.
متافوتبال - سیویکمین دوره مسابقات جام ملتهای آفریقا چند روز قبل در گابن آغاز شد.