گزارش ویژه | هرآن‌چیز که باعث جدایی توماس توخل از دورتموند شد؛ از اختلاف با واتسکه، تا فروش ستاره‌ها!


پنجشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۶ ۰ ۵۳۷
پروفایل

نویسنده

علی بابازاده
متافوتبال - چرا دوست‌داران دورتموند به‌اندازه‌ی یورگن کلوپ از توخل حمایت نکردند و مانع‌از جدایی او نشدند؟

قصه‌ی بروسیا دورتموند برای همیشه زیبا و بابِ‌میل هوادران نبوده‌است؛ بعضاً اتفاقاتی در این باشگاه دوست‌داشتنی رخ‌داده که شاید کمتر کسی با آن موافق باشد اما، سرنوشت تقدیر را این‌گونه برای زرد‌های وست‌فالن رقم زده و راهی دیگر را برای مدیران و مسوولان دورتموند باقی نگذاشته‌است. داستانِ جدایی توماس توخل، به شیرینی داستانِ رفتن یورگن کلوپ نبود; هواداران آن‌طور که باید از رفتن او ناراحت نشدند و برای موفقیتش به اندازه‌ی یورگن دعا نکردند! باشگاه عملاً با سیاست‌های خود کاری کرد که دوست‌داران دورتموند از توخل زده شوند و کار به‌جایی برسد که برای اخراجش لحظه شماری بکنند; توخل که زمانی از حمایت‌های بی‌شمار هواداران برخوردار بود، ناگهان چشم باز کرد و دید که دقیقاً در مقابل دیوار زرد معروف، در وست‌فالن قرار گرفته و بازی از پیش‌ساخته را عملاً باخته‌است. دیگر حتی بازیکنان نیز حمایت سابق خود را انجام نمی‌دادند و تنها به نظاره‌نشستند تا کارِ اخراج سرمربی تیم‌شان یکسره شود.

پیتر بوش ۵۳ ساله و هلندی، جایگزین مربی سابق آلمانی شده‌است و می‌خواهد تا راه‌ نیمه تمام همیشگی را طی بکند و زنبور‌ها را به مقام قهرمانی در بوندس‌لیگا برساند; بوش که با قراردادی ۲ ساله راهی آلمان شده‌، پیشتر بر روی نیمکت آژاکس حضور داشت و به طور متوسط در هر بازی، میانگین ۲.۱۳ امتیاز را به‌دست آورد.

dortmundd.jpg

یورگن کلوپ همواره خطاب به هواداران اعلام می‌کرد تا زمانی که واتسکه و میشائیل تِسورگ در صدر باشگاه حضور دارند، دلیلی برای نگرانی وجود ندارد و آن‌ها فقط باید به‌آینده خوش‌بین باشند. ولی آیا واقعاً تصمیم آن‌ها برای اخراج توخل، در جهت پیشرفت باشگاه بود؟ آیا هوادران باید به تیمِ پیتر بوش امیدوار باشند و به مسائل و حواشی پیرامون تیم آلمانی اهمیت ندهند؟ بورسیا فینال جام حذفی در برابر آینتراخت فرانکفورت را برگزار کرد و با نتیجه‌ی ۲بر۱ حریف را شکست داد و به مقام قهرمانی در جام حذفی رسید; توخل ۱۰۷بازی بر روی نیمکت زردها نشست و آمار ۶۹ برد، ۲۰ تساوی و ۱۸ باخت را برای خود به ثبت رساند. او همیشه سعی داشت تا سبک توتال فوتبال ژرمن‌ها را در تیمش پیاده بکند و با استفاده از جوانان مستعد، رقیبی باشد برای غول‌های متمول اروپایی. شاگردان توخل از حیث‌انجام بازی زیبا و کارهای ترکیبی مثال زدنی بودند و توان آن‌را داشتند که هر رقیبی را به چالش بکشانند. با تمام این شرایط خودِ توخل نیز سعی بر ماندن در وست‌فالن داشت ولی دیگر کار از کار گذشته بود و اختلافات او با مدیران باشگاه، باعث جدایی‌اش‌ شد.

باشگاه از اختلافات میان توماس و واتسکه سخنی بر زبان نیاورد اما دیگر همگان می‌دانستند که در دورتموند چه‌اتفاقاتی در حال رقم خوردن است.

روشن بود که اختلاف نظر‌ها کار را به تنگ‌نا کشیده بود و یقیناً همه‌ می‌دانستند که دلیل جدایی توخل از ماینتس نیز به علت همین حرف‌و حدیث‌ها و تفاوت دیدگاه‌ها بود. در واقع جرقه از زمان بازی با موناکو در لیگ‌قهرمانان زده ‌شد: حادثه‌ی تروریستی رخ داده‌ی آن‌شب بازی را یک روز  به‌تاخیر انداخت و همین موضوع باعث ناراحتی مرد آلمانی شده‌بود; توخل بر این باور بود که مسوولان تیم می‌توانستد از یوفا فرصت بیشتری برای آماده‌سازی تیم بگیرند و از روی قصد این‌کار نکرده‌اند تا با حذف زنبورها از UCL عملاً پروژه‌ی تخریب و اخراجش را کلید بزنند! اتفاقاتی که بعد‌ها خودِ واتسکه نیز به‌آن‌ اعتراف کرد ولی دیگر هواداران دلیلی را برای حمایت از توماس نمی‌دیدند; کارشناسان بر این‌باور بودند که تمدید قرارداد توخل یک نوع خود‌زنی به‌حساب می‌آید و آن‌ها باید قبول بکنند که دیگر به آخر راه رسیده‌اند.

سوال اساسی که مطرح می‌شود این‌است که باتوجه به نتایج قابل قبول، چرا دوست‌داران دورتموند به‌اندازه‌ی یورگن کلوپ از توخل حمایت نکردند و مانع‌از جدایی او نشدند؟ در واقع واتسکه سعی‌بر پنهان کاری داشت ولی همگان از جریانات رخ داده با خبر بودند;روزنامه‌های آلمانی مدعی شده بودند توخل دیگر آن‌اثر گذاری سابق در درون ساختار باشگاه و حتی در نقل‌و انتقالات را نیز ندارد.

برای اثبات این امر کافی‌ست به لیست‌ ورودی‌ها و خروجی‌های باشگاه نگاهی بیاندازیم; مدیران سریعاً پس از استخدام توخل با فروش ستارگانی چون متس هوملس، ایلکای گوندوگان و میختاریان برای به‌دست آوردن سود بیشتر موافق کرده بودند و بدتر آنکه حق انتخاب توخل را نیز از بین برده بودند: آن‌ها برای بازگرداندن ماریو گوتسه نظر سرمربی تیم را جویا نشدند و از توخل می‌خواستند با جانشینانی همچون امره مور و دمبله، تیم را به فینال چمپیونز لیگ برساند. یادمان نرود در ماه ژانویه و هنگامی که هانس واتسکه با الکساندر ایساکِ سوئدی قرارداد می‌بست، توماس توخل مدام به رسانه‌ها اعلام می‌کرد که اصلاً بازی این بازیکن را ندیده‌است!

رفتن ستاره‌های اصلی و تقریباً کم‌اثر بودن خرید‌های جدید، شرایط را پیچیده کرد تا جایی‌که اتفاقات امروزی برای باشگاه رخ داد: دعواها و اختلاف‌نظر‌ها تمامی نداشت و حتی توخل با اسون میسلینتات استعداد‌یاب با سابقه‌ی دورتموند نیز به مشکل برخورد و هر چه جلو‌تر می‌رفت، خود را تنها‌تر و کم‌اثرتر می‌دید.

Image result for tuchel dortmund

توماس توخل هیچگاه یورگن کلوپ نشد؛ کلوپ همواره پلی بود بین باشگاه و هواداران. او  رابطه‌اش با تک‌تک مسوولان تیم قوی و بی‌نظیر بود. برخلاف یورگن، توخل نه‌تنها با بازیکنان رابطه‌ی خوبی‌نداشت، بلکه با طرفدارانِ خودی نیز به مشکل برخورده بود؛ شرایط به نحوی بد پیش رفته‌بود که در تمرینات توخل بازیکن جوان تیم خود امره‌مور را احمق خطاب کرده بود و دقیقاً همین‌جا بود که بازیکنان نیز در مقابل او قرار گرفتند. ولی چگونه؟ پس از آن‌که وایگل نتوانست در فینال جام حذفی به میدان برود، همگان از حضور فیکس نوری‌شاهین خبر می‌دادند اما کلوپ چنین نظری نداشت؛ هافبک ترکیه‌ای در فینال به میدان نرفت و مارسل اشملزر کاپیتان تیم تمامی بازیکنان را از حامیان نوری شاهین نخواند نه توخل!

کاسه‌ی صبر همگان لبریز شده بود و دیگر ‌بازیکنان نیز در موارد مختلفی دخالت می‌کردند.گویا دیگر چیزی به اسم مربی بالای سر تیم نبود و هر کس، راه خود را می‌رفت.

 

با این همه دمبله از معدود بازیکنانی بود که به حمایت از مربی سابق خود پرداخت; حمایتی که خیلی‌ها دلیل آن‌را به‌علت تاثیری دانستند که توخل بر روی فوتبال این مهاجم گذاشته است:«نمی‌دانم چه اتفاقی افتاد و چرا توخل از کار برکنار شد. من در مورد مشکلات شخصی که به وجود آمد اطلاعی نداشتم. نا امید هستم، چون او مربی‌ای‌ بود که اعتماد به نفس زیادی به من داد. من برای همه چیز که برای من انجام داد از او بسیار ممنونم. توماس همیشه با من بود و چیزهای زیادی به من یاد داد. او مربی بسیار خوبی است و من لحظات بیسار خوبی را با او داشتم.»

 

حالا دیگر توخل با دورتموند به پایان خط رسید و پیتر بوش و زنبور‌ها تازه در اول راه هستند; با این‌همه پیتر بوش باید سعی کند روابط خود با مسوولان و هوداران را به‌خوبی حفظ کند چرا که در غیر این‌صورت آن‌ها اولین رقیبش در راه کسب موفقیت خواهند بود.

باشگاه با فروش پِیر اوبامیانگ طی مبلغی ۷۰ میلیون یورویی به PSG موافقت کرده و این انتقال به احتمال فراوان طی روزهای آتی نهایی خواهد شد; با این‌حساب کسی چه می‌داند، شاید انتهای راه بوش، همچون سرنوشت توخل باشد; به‌هر حال قصه‌ی تلخ و طولانیِ اخراج توماس، از همین فروش ستاره‌ها شروع شد!


برچسب ها

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

اشتراک گذاری این صفحه در شبکه های اجتماعی

نظرها