متاگپ | وحید طالب‌لو: شاید روزی در مورد جداییم از استقلال کتاب بنویسم/ یک روز به هواداران استقلال می‌گم که چه اتفاقاتی در این تیم افتاد/ به مهدی رحمتی گفتم با دور کردن من از استقلال در واقع به خودتون ضربه زدید

 

 

سلام به همه دوستان و همراهان برنامه متاگپ. ما با وحید طالب‌لو عزیز و دوست داشتنی، مرد جنتلمن و متشخص فوتبال کشورمون می‌خوایم صحبت کنیم.

خیلی خوش اومدین و متشکریم که دعوت ما رو پذیرفتین.

سلام عرض می‌کنم. خوشحالم که در خدمتتونم.

همه مردم می‌دونن که شما الان پدر شدین. حس خوبیه؟

قطعا حس خوبیه و سخت چون مسئولیت‌های آدم بیشتر میشه. دغدغه آینده بچه و خود بچه باعث میشه فکرت مشغول باشه.

اسمش چیه؟

لیام. در لاتین به معنای جنگجو و در فارسی از شجاع و قدرتمند میاد.

حس پدرانه چه جوریه؟ چیزهایی که پدرت بهت می‌گفتن، الان تو ذهنت میاد؟

الان ما تازه کمی از شرایط آب و گل دراومدیم. تازه میگن از 10 ماهگی تا 2سال و 3 سال شیرینیه بچه است و ما از این به بعد می‌خوایم شیرینیش رو حس کنیم.

وحید طالب لو که همیشه تو تیم ملی، استقلال، شاهین و تیم هایی که بوده دنبال آرامش بوده، زندگی با یک فردی که دست به قلم هست این آرامش رو بهت میده.

من فکر می‌کنم آرامشم رو بیشتر مدیون فضای خونه هستم چون اگه خیلی هم بهم ریخته باشم، وقتی برم منزل این آرامش باعث میشه من آروم بشم. طبیعتا تو کارهام تاثیر می‌گذاره و مشاوره‌ها و نظرات مثبت خوب باعث میشه آدم تصمیمات بهتری بگیره و در واقع تو آرامش تصمیم بگیره.

تیم ملی‌مون می‌خواد راهی جام جهانی باشه. شما سال 2006 در قالب جام جهانی تو آلمان بودید. فکر می‌کنم جنس جام جهانی با تمام تورنمنت‌ها فرق می‌کنه.

بالاخره جام جهانی ویترین فوتبال دنیاست. شما می‌بینید هر موقع که جام جهانی تموم میشه، چقدر بازیکن جا به جا میشه. از کشورهایی که فوتبالشون کمتر دیده میشه، بازیکن‌ها مطرح میشن. تیم خودمون بازیکن‌های بزرگی تو سال‌های مختلف رفتن و تونستن موفق بشن. من فکر می‌کنم امسال هم این شانس رو داریم که در تیم‌های بزرگ اروپایی بازیکن خوب داشته باشیم که مردم با جذابیت بیشتربه تیم‌های اروپایی که طرفدارشون هستن و دنبال کنن.

خیلی نمیشه مقایسه کرد ولی تقریبا قرعه‌مون شبیه 2006 هست. با این تفاوت که کمی قد و قواره تیم‌ها بزرگتر و درشت‌تر هستن. وقتی با تیم‌های بزرگ بازی می‌کنی، چه حسی داری؟

زمان ما تیم ما متاسافانه قبل از جام جهانی تو دوره بدنسازی و آماده‌سازی چند تا از بازیکن‌های کلیدی‌مون آسیب دیده بودن و نتونستن تو دوره بدنسازی شرکت کنن. من فکر می‌کنم اون تیم شایستگی این رو داشت که حداقل از گروهش صعود کنه. بازی اول خیلی مهمه از لحاظ روحی و روانی. من فکر می‌کنم تو این دوره جام جهانی که تیممون بخواد حضور پیدا کنه تو روسیه، اولین بازی کلید موفقیت ماست. البته که تفکر آقای کی‌روش تو جام جهانی گذشته هم همین بوده. وقتی به هدف کوچیک‌تر میرسی و موفقیتش رو کسب می‌کنی انرژی و انگیزه دو چندانی پیدا میکنی برای هدف بزرگتر.

پس برای ما بهتره که بازی اولمون با مراکش شده.

قطعا بهتره ولی این که بگیم مراکش تیم راحتیه اصلا اینجوری نیست. همه تیم‌ها برای جام جهانی با تمام وجود میان. بازیکن‌ها به همین دلایلی که عرض کردم، انگیزه‌شون بالاتره. می‌خوان ترانسفر بشن و بحث مبلغ قراردادهاست که باعث انگیزه میشه و ناخودآگاه اون جو باعث میشه شما قد و قواره‌ت بلندتر بشه.

تو تمرین‌ها شما از این ضربه‌های عقربی هیگوئیتایی می‌زدی. همیشه دنبالش بودی که بزنی؟

اول این که برای خودم جذاب بود. دوم این که هوادارها خیلی دوست داشتن این رو من هم سعی می‌کردم قبل از بازی موقع گرم کردن این کارو انجام بدم. ولی تو بازی‌ها فضاش ایجاد نشد و من از اولش هم سعی کردم دروازه‌بانیم جوری باشه که ساده فوتبال بازی کنم. خیلی کارهای عجیب غریب و سخت انجام ندم. من فکر می‌کنم یکی از موفقیت‌هایی که من تونستم به دست بیارم، همین ساده بازی کردنم بود.

میگن حسین حسینی هم مثل طالب لو ساده بازی می‌کنه. شیرجه‌های الکی نمی‌زنه یا کاری بخواد بکنه که جو رو تغییر بده. خودت اعتقاد داری به همچین چیزی؟

پست دروازه‌بانی چندتا فاکتور مهم داره. یکیش اینه که شما آرامش به تیمت بدی و همچنین آرامش بدی به هوادار و بیننده‌ای که داره نگاهت می‌کنه. بعضی از دروازه‌بان‌ها خیلی دروازه بان خوبین ولی نحوه ایستادنشون تو دروازه و حالت صورتشون به بیننده و حتی به تیمش استرس میده. شخصیت دروازه‌بان به لباس پوشیدنشه که تو نگاه اول خیلی به چشم میاد. این‌ها همه تاثیرگذاره و ساده فوتبال بازی کردن دروازه‌بان به دلیل این که باید کمترین ریسک رو داشته باشه، باعث میشه که شما تو طول مسابقات نوسان کمتری داشته باشی.

همه شما رو بازیکن و ستاره استقلال می‌دونن ولی نحوه جداییت و دور شدنت از باشگاه استقلال، نه خوشایند خود شما بود و نه هوادارها. اتفاقی که برای شما افتاد برای خیلی‌های دیگه هم افتاد مثل آرش برهانی و حنیف عمران زاده. ولی تو جنست فرق می‌کرد. آرامشی داشتی که همیشه بدون حرف و حدیث کنار استقلال بودی. هنوز به این داستان‌ها فکر می‌کنی؟

اگر قرار باشه راجع به این داستان حرف بزنم، یک کتاب میشه. خانمم این پیشنهاد رو داد، شاید این کار رو بکنیم. واقعا من خیلی وقت‌ها اومدم یک سری مسائل رو بگم ولی دیدم شرایط تیم استقلال شرایطی هست که مقطع حساسیه. سعی کردیم این سختی رو تو خودمون داشته باشیم ولی شاید تصمیم گرفتم روزی به مردم بگم که چه اتفاقاتی افتاد و چه مسائلی باعث شد که من از استقلال دور بشم. حتی از شرایط آمادگی و شرایط تو اوج بودنم دور بشم.

حرف و حدیث‌ها زیاده چون بعد از این که شما رفتید فولاد، کلین شیت‌هات شروع شد. می‌گفتن اگه آماده نبود پس این آمار و ارقام چیه که از خودش داره به جا می‌ذاره و اگه آماده بود می‌ذاشتید گلر استقلال بمونه.

خداروشکر وقتی اضافه شدم به تیم فولاد، هفته پنجم بود چون با استقلال قرارداد داشتم و اون موقع رضایتنامه گرفتم. فولاد تا هفته پنجم تیم 16 جدول بود و خداروشکر با کمک بقیه بچه‌ها وقتی اضافه شدیم، شرایطی ایجاد شد که تیممون رو به رشد شد. بچه‌ها آرامش بیشتری پیدا کردن و باعث شد اونجا نتیجه بگیریم. طوری شد که نیم فصل اول ما جزء 6 تیم بالای جدول شدیم که این اتفاق خیلی خوبی بود. اونجا ثبات مدیریتی هست و تیم حرفه‌ای که پتانسیل این رو داره که همیشه جایگاه بالایی داشته باشه. من فولاد رو که انتخاب کردم خیلی برام سخت بود چون 1 سال از خانواده‌م دور بودم ولی مردمی که لطف داشتن به ما، سختی‌ها رو خیلی کمتر احساس کردیم. ولی پروازهای رفت و آمد و آب و هوای سختی که برای ورزش حرفه‌ای اونجا هست، طاقت فرسا بود. ولی من رفتم که فقط ثابت کنم اهدافی که تو ذهنم هست و سالم کار کردن، از هر چیزی برای من مهمتره.

خیلی‌ها میگن از زمانی که حضور سید مهدی رحمتی تو باشگاه استقلال قطعی شده بود، خیلی از بازیکن‌های استقلال یک مقطعی دور می‌شدن و اگر سید مهدی رحمتی می‌خواست به استقلال نزدیک می‌شدن. چنین چیزی درمورد تو هم صدق می‌کرد؟

بی تاثیر نبوده ولی اگر می‌خواست یک سری روابط‌ها این خواستن و نخواستن رو تعریف می‌کرد. نمی‌خوام خیلی بازش کنم. وقتی بعد از اون سالی که من جدا شدم مهدی با استقلال اومد اهواز، من در گوشش چیزی گفتم. فکر می‌کنم تازه الان معنی حرف من رو متوجه شده. "بهش گفتم شما با این کاری که کردین و باعث شدین که من جدا بشم، مهدی شاید و برخی از دوستان، فکر کردن که به من ضربه زدن. ولی من رفتم اهواز کارم رو انجام دادم. شما یادت باشه که به خودت ضربه زدی که تو آینده متوجه میشی." سعی کردن حسینی رو حفظ کنن تو استقلال که این حفظ کردن باعث شده سید حسین جای خودشون رو گرفته. کسی که روش حساب نمی‌کردن و می‌گفتن بی‌آزاره. من دوست دارم از آقای مظلومی، افشارزاده و از خود مهدی بپرسین که اون 1 سالی که ما در کنار هم بودیم، من فقط شرایط استقلال رو در نظر گرفتم و اصلا منافع شخصیم رو منظور. یکی از ضربه‌هایی که خوردم همین بوده. من مبلغ قراردادم انقدر کم بود که خود باشگاه خجالت می‌کشید. گفتن ما سقف قرارداد رو هزینه کردیم تو نیم فصل. گفتن من و رضا عنایتی بیایم کمک کنیم و ما هم گفتیم باشه و حداقل قرارداد رو بستیم. من تو اون نیم فصل 30 میلیون گرفتم و رضا عنایتی هم همینطور. ما فقط رفتیم کمک کنیم به تیم. آقای قلعه نوعی بود بعدش آقای مظلومی بود که می‌تونن شهادت بدن چه اتفاقی افتاد تو تیم. حتی سال دوم قرار بود جام حذفی رو من بازی کنم، لیگ رو مهدی بازی کنه ولی وسط کار یک سری تغییرات صورت گرفت. ولی باز من هیچ حرفی نزدم. بازی با پرسپولیس که 4-2 باختیم و اتفاقاتی که برای مهدی افتاد، می‌تونید بپرسید من تو رختکن چی کار کردم. خواه ناخواه اونجا خونه ماست. من جوونیم رو تو این تیم گذروندم. من جوونی نکردم چون تو استقلال بودم و شرایط استقلال همیشه حساس بوده و به خاطر این که یک بار مسئولیتی همیشه رو دوشم احساس می‌کردم که خدایی نکرده من اگه یک کار حاشیه‌ای انجام بدم، تبعاتش یک سری جوون رو درگیر می‌کنه و تو فوتبالم تاثیر بذاره. اگه من گل بد خوردم یا بازی رو واگذار کردیم، وجدانم راحته که من تمام تلاشم رو کردم. ولی من سعی کردم نوسانم همیشه حداقل باشه و تمام تلاشم رو برای تیمم کردم.

چی کار کردی که همه از تو به نیکی یاد می‌کنن؟ وقتی تو شاهین بودی یا حتی مقطعی که خیلی به پرسپولیس نزدیک شده بودی، پرسپولیسی‌ها می‌گفتن کاش بیاد پرسپولیس.

من چند مقطع از پرسپولیس پیشنهاد داشتم حتی جام جهانی 2006 که مدیرعامل وقت آقای انصاری فر بود. آقای رویانیان هم بودن. این اواخر همون سالی که من تو استقلال رو نیمکت نشستم و حداقل دریافتی رو داشتم، من همون سال از پرسپولیس پیشنهاد خیلی جدی داشتم. زمان آقای برانکو بود که پرسپولیس با تفاضل گل نایب قهرمان شد. سال بعدش هم پیشنهاد بود. خیلی‌ها می‌گفتن باید می‌رفتی پرسپولیس و به خاطر این که کانون توجه می‌شدم، شاید طول عمر فوتبالم بیشتر می‌شد. من اهل حاشیه نبودم. هوادارهای پرسپولیس هم همیشه به من لطف داشتن و احترام گذاشتن. تیم من استقلاله همیشه طرفدارشم ولی قرار نیست به کسی بی احترامی کنیم. همیشه طرفدارهای همه تیم‌ها برای من قابل احترام هستن. چیزی تو باور خودم همیشه داشتم که ضرر من به کسی نرسه. می‌خوام بگم تو اون مقطع با اون شرایط و فشاری که من داشتم، استقلال با من بد رفتاری می‌کرد. استقلال که میگم یعنی بعضی از آدم‌هایی که اونجا بودن. خیلی از بازیکن‌های قبل از من وقتی این رفتارها رو دیدن، رفتن پرسپولیس. خیلی چیز جالبیه که شما هر روز رو جلد روزنامه‌ها باشی و باهات حرف بزنن. خیلی از دوستان ما اعتقاد دارن که بدنامی بهتر از بی‌نامیه. ولی من اعتقاد شخصیم طوری بوده که نخواستم به هر قیمتی فوتبال بازی کنم.

اگر پیشنهاد داشته باشی، دوست داری برگردی؟

من سال گذشته به خاطر شرایط خانوادگیم بازی نکردم. واقعا علاقه دارم به فوتبال و شرایط بدنیم هم خوبه. اگر پیشنهاد خوبی باشه کاملا استقبال می‌کنم ولی اگه شرایط با تفکرات من نخونه، به هر قیمتی فوتبال بازی نمی‌کنم.

چرا دروازه‌بان‌ها نمی‌خوان مربی دروازه‌بان‌ها بشن؟

به خاطر این که کمترین اهمیت و کمترین دیده شدن رو دارن که یکی از دلایل مهمشه. نگاهم جوری نیست که بگم اگه تیم قهرمان شد، مربی دروازه‌بان‌ها قهرمانش کرده. ولی از لحاظ امکاناتی و رسیدگی باید خوب باشه. هنوز این مشکل رو تو باشگاه‌ها داریم که اگه توپ کم باشه، میگن حالا توپ دروازه‌بان‌ها رو بگیرین. دروازه‌بان‌ها میان تمرین کنن، تیم میاد اون گوشه زمین و احتیاج دارن. میگن حالا دروازه‌بان‌ها برن جای دیگه. اصلا این نگاه، نگاه قشنگی نیست. در صورتی که از قدیم گفتن 50% یک تیم، دروازه‌بانش هست. همین استقلال این همه شرایطش خوب شد، اصلا از اشکان نامداری که با آقای شفر اومدن استقلال صحبت نکردن. من راجع به اشکان صحبت می‌کنم چون دوستمه و می‌دونم چه کارهایی داره انجام میده برای استقلال. مربی جوونی هست و من اعتقاد دارم یکی از بهترین‌ها تو آینده می‌تونه باشه ولی نه تبلیغاتی نه صحبتی درموردش هست. قراردادش هم خیلی ناچیزه. من نمی‌خوام بگم این پول مهمه یا مهم نیست ولی می‌خوام یک ذره بزرگتر نگاه کنیم. اگه امکانات ندید به مربی دروازه‌بان‌ها، دیده نشه، از لحاظ مالی تامین نشه دیگه تمرکز نداره. اشکان از لحاظ روحی و روانی خیلی خوب داره کار می‌کنه. حفظ کردن 2 تا دروازه‌بان تو یک شرایط ایده‌آل خیلی کار سختیه. اگر اشکان نامداری نبود، سید حسینی هیچوقت نمی‌تونست همچین بازی‌هایی داشته باشه. زمان آقای منصوریان، آقای بابازاده و نامداری در کنار هم بودن. آقای بابازاده طبیعتا تمرکزش رو گلر اول هست. سیدحسین حسینی چون بهش کمتر بازی داده می‌شد، از لحاظ روحی و روانی نوسان پیدا کرد. شرایطش خوب بوده، خوب تمرین می‌کرده ولی یک مقطعی احساس کرده از لحاظ آمادگی ذهنی و بعد تاثیرش روی بدنش، ضعیف شده. کمک‌ها و مشاوره‌های اشکان بوده که این رو نگه داشته. وقتی این آمادگی حفظ شد و بهش فرصت داده شد، تونست فیکس استقلال بشه. نکات خیلی کوچیک هستن که روند بازیکن و حتی یک تیم رو تغییر میده.

چرا تو این سال‌ها استقلال انقدر حاشیه داشته؟

وقتی سلیقه‌ها اعمال میشه، یک عده خوبن و یک عده بد. یک موقع‌هایی مربی‌هایی میان، یکی بازی می‌کنه یا بازی نمی‌کنه ناراحته.نمی دونم چه شرایطی ایجاد میشه تو یک تیم که اینجوری میشه. استقلال چون ثبات نداشت، چه از نظر مدیریت و چه مربی. وقتی ثبات نباشه، بازیکن به خودش اجازه میده خودش رو وارد یک سری مسائل کنه که اصلا بهش ارتباطی نداره. ولی وقتی باشگاه چه از نظر مدیریت و چه از نظر مربی ثبات داشته باشه و سیاست‌های باشگاه مشخص باشه، بازیکن تو چارچوب سیاست‌های باشگاه هر صحبتی بکنه قابل قبول هست. ولی متاسفانه سیاست نامعلوم باشگاه استقلال تو چند سال گذشته باعث شده این تیم ضربه بخوره.

فوتبالیست‌ها پولدارن؟

نسبت به بقیه قشر جامعه، تعداد محدودی از فوتبالیست‌ها بله.

اهل سفر هستین؟

اگر وقت کنیم قطعا اهل سفر هستیم.

از هواپیما نمی‌ترسی؟

نه خیلی راحتم برعکس از ماشین می‌ترسم.

بهترین جایی که تو ایران رفتی و بهت خیلی خوش گذشته، کجا بوده؟

همه جای ایران انقدر لطف دارن، ما اصلا فکر نمی‌کنیم جایی بهمون بد بگذره. از تبریز گرفته تا شیراز و اصفهان و بقیه جاها. ولی من خودم چون 2 سال جنوب زندگی کردم، 1 سال اهواز و 1 سال بوشهر بودم. اهواز که بودم وقتی خانمم اومد پیشم، تقریبا چندتا از شهرهای اطراف رو رفتیم. انقدر مردم لطف دارن و مهمون‌نوازن. چه عرب چه عجم. بوشهر انقدر مردم به ما عزت و احترام گذاشتن که من همیشه شرمندشونم. خیلی دوست دارم روزی یک شرایطی پیش بیاد که من خدمتی به اون مردم بکنم.

می‌ذاری پسرت فوتبالیست بشه؟

اگر خودش دوست داشته باشه قطعا. من وظیفمه یک شرایطی رو براش ایجاد کنم که حق انتخاب داشته باشه.

از امیر قلعه نوعی ناراحتی؟

آقای قلعه نوعی تو زندگی من کاری کرده که من هیچوقت نمی‌تونم از ایشون ناراحت باشم. وقتی من جوون بودم ایشون به من بازی داده و این فرصت رو داده که تو استقلال رشد کنم، قطعا بعدش هر اتفاقی که افتاده باشه من اون لطف‌ها رو فراموش نمی‌کنم.

با فوتبالیست‌های استقلال یا تیم‌های دیگه هم دوره خودت ارتباط خانوادگی دارین؟

بله. با آرش، محسن ایران نژاد، اشکان نامداری و خیلی از بچه‌های دیگه ارتباط خانوادگی دارم. کسانی رو من تو دلم هستن و ازشون یاد می‌کنم و کاراشون رو دنبال می‌کنم که شاید خودشون هم ندونن. مخصوصا جوون‌هایی که تازه دارن اوج می‌گیرن. سعی کردم هیچوقت هیچی رو دریغ نکنم حتی به هم پستی خودم که حتی شاید یک روز هم جای خودم رو بگیره. ولی اصلا برام مهم نیست. من اگه توانایی داشته باشم، خودم رو انقدر قوی می‌کنم که همیشه خودم رو بالا نگه دارم ولی اگه تواناییم انقدر نیست پس یکی دیگه بیاد چون قبل از من بوده و بعد از من هم این اتفاق میفته.

پیش‌بینیت از بازی‌های ایران تو جام جهانی چیه؟

بستگی به آماده سازی قبلش داره. به دلیل این که همیشه ما سال قبل از جام جهانی لیگمون خیلی لیگ پویایی بود و پدیده‌ داشتیم. من فکر می‌کنم این فصل فوتبالی که گذشت، یک همچین شور و هیجانی نداشت. نمی دونم چرا ولی تیمی مثل تراکتور سازی یا سپاهان قدرت سابق رو نداشتن. ذوب‌آهن و استقلال نیم فصل اول رو ضعیف شروع کردن. تیم پرسپولیس برعکس بود. نیم فصل اول نتایج لازم رو گرفت ولی نیم فصل دوم 2-3 تا گاف بد دادن. در مجموع نمی‌تونی بگی همه تاپ ترین توانایی‌شون رو گذاشتن. به خاطر همین میگم که بستگی به آماده سازی قبل از جام جهانی داره.

غیر از تیم خودمون تو جام جهانی طرفدار کدوم تیم هستی؟

من از بچگی آرژانتین رو دوست داشتم.

متشکریم دعوت ما رو پذیرفتی و از وقتت برای ما گذاشتی. ان شاالله همیشه موفق باشی.

ممنون از کسانی که این شرایط و ایجاد کردن که ما در خدمت شما باشیم.