نویسنده
نوید صرافمتافوتبال – پپ گواردیولا 44 سال پیش در چنین روزی یعنی 18 ژانویه 1971 چشم به جهان گشود.
جوزپ گواردیولا آی سالا 18 ژانویه 1971 در بیمارستان سن خوزه در سانتاپدرو در باگس اسپانیا به دنیا آمد. او سومین فرزند و اولین فرزند پسر والنتین ودولورس گواردیولاس و به همین خاطر تا 5 سال اول زندگی در مرکز توجه قرار داشت تا اینکه برادر کوچکترش پری متولد شد.
مادرش در مورد کودکی پپ میگوید: "وقتی که کوچک بود در تختی میخوابید که پیش از او متعلق به خواهرش بود. همواره با پایش به تخت ضربه میزد و اینقدر این کار را تکرار کرد تا سرانجام تخت شکست و ما مجبور شدیم یک تخت جدید برایش بخریم و همیشه میگفتیم او یک فوتبالیست خواهد شد چون هیچوقت دست از لگد زدن بر نمیداشت."
پپ از نظر شخصیتی بچهی کاملی بود، به درسهاش علاقه داشت و از اینکه با بچههای همسایه بازی کند لذت میبرد. ولی چیزی که همواره در ذهنش بود و هر لحظه ذهنش را مشغول میکرد؛ فوتبال بود. او از هر فرصتی برای تمرین استفاده میکرد.
پپ از همان سنین جوانی یاد گرفته بود که زمانش را چه طور برنامهریزی کند. در کلاس شاگرد با دقتی بود و تکالیفش را خیلی سریع انجام میداد. بنابراین بهاندازهی کافی وقت داشت تا انرژیاش را بر روی بزرگترین علاقهاش متمرکز کند. جوزپ از همان دوران کودکی بسیار احساس مسئولیت میکرد و همیشه متوجه کارهایی که باید انجام شود بود. او میخواستم فوتبال بازی کند ولی در عین حال از این امر باخبر بود که باید تحصیلاتش را هم جدی بگیرد. او بسیار خوب به برنامهریزی پرداخت.
معلم مدرسهاش دربارهی پپ اینگونه میگوید: "او بههیچ عنوان آروم و قرار نداشت اما در کلاس توجهش کاملاً معطوف به درس بود. وقتی صدای زنگ را میشنید بهسرعت از جایش برمیخواست؛ توپش را بهزیر بغلش میزد و با عجله از کلاس بیرون میرفت."
پپ در سال 1983 در حالی که تنها 12 سال سن داشت به عضویت آکادمی بارسلونا در آمد.
روز 16 دسامبر سال 1990 بود. یوهان کرایف بزرگ، قرار بود افسانهی بزرگی از بارسا بسازد، بهطوری که به آن لقب «تیم رؤیایی» را دهند!
چارلی رکساچ هم مربی تیم ب بارسا بود. کرایف برای بازی با کادیز، جوانهای با استعداد تیم رکساچ را میخواست و او هم پسرک را معرفی کرد. لاغر بود و هنوز 20 سالش هم نشده بود. از 12 سالگی با تیم نونهالان بارسلونا تمرین کرده بود. کرایف تصمیم گرفت جوان را بهجای گیلرمو آمور بازی دهد. رکساچ میگفت به درد سمت راست خط میانی میخورد، اما کرایف پست وسط را برای او پسندید و مامورش کرد که در نیمهی دوم، در پستی که او میخواهد بازی کند. این بازیکن جوان در نیمهی اول کارت زرد گرفته بود اما خودش را نباخت. با کلهشقی کاتالونیاییاش میخواست خودش را به مربی ثابت کند. یوهان تحت تاثیر توانایی او در پاسکاری قرار گرفت. آبیواناریپوشان در آن بازی با نتیجهی 0-2 پیروز شدند. بازی پسر جوان، چشم سر مربی تیم را گرفت. او کسی را که میخواست پیدا کرد. آن بازیکنی کسی نبود جز پپ گواردیولا!
کرایف به گواردیولای جوان، چهار بار دیگر در آن فصل بازی داد. در این 5 بازی، گواردیولا آنقدر اطمینان مربیاش را جلب کرد که در فصل بعد، 40 بار در ترکیب تیم وارد میدان شد. پپ دربارهی آن بازی میگوید: "واقعاً از شیوهی بازیام خوشحالم. امتیاز بزرگی که داشتم این بود که بین بازیکنانی بزرگ بازی میکردم که بهاندازهای با کیفیت بالا بازی میکردند که بد بازی کردن را برایتان دشوار میساختند."
اینطور شد که گواردیولا با آمور برای به چنگ آوردن پست هافبک دفاعی، رقابت کرد و جایش را در ترکیب اصلی یافت. جوزپ در حالیکه تنها 20 سال داشت، طعم افتخار را تجربه کرد و قهرمانی لالیگا و جام باشگاههای اروپا را بهدست آورد.
در المپیک بارسلون، با تیمملی اسپانیا به مدال طلا رسید. تیم رؤیایی کرایف ، در لالیگا بیرقیب بود و در اروپا قدرتنمایی میکرد تا آنکه دوباره به فینال جام باشگاههای اروپا رسید. اما شکست سنگینی از میلان خورد که آنزمان، مربیاش فابیو کاپلو بود.
در سال 1996، یوهان از بارسلونا جدا شد اما تزلزلی در جایگاه پپ، بهعنوان هافبک تدافعی ایجاد نشد. مربی بعدی او سِر بابی رابسون بود. در همان فصل، بارسلونا جامهای کوپا دلری، سوپرجام یوفا و جام برندگان را بهدست آورد. در آن فصل، رونالدو و لوئیز فیگو تازه به نیوکمپ وارد شده بودند. با وجود پیشنهادات گزافی که آاس رم و پارما برای خرید گواردیولا دادند؛ وی قرارداد خود را با بارسا تا سال 2001 تمدید کرد.
فصل 98-1997 برای گواردیولا بد یُمن بود و او بهخاطر مصدومیت، بیشتر فصل را از دست داد. در آن فصل و فصل بعد، لویی فانخال مربی بارسا بود. فیگو و ریوالدو در بارسا میدرخشیدند، اما گواردیولا زیر تیغ جراحی رفت و جامجهانی 1998 فرانسه را نیز از دست داد. این داستان، دوباره در فصل 2000-1999 تکرار شد.
سال 2001 هم برای بارسلونا بد گذشت و آنها در لیگ چهارم شدند. کاپیتان گواردیولا تصمیم به رفتن از شهری را گرفت که در آن بهدنیا آمدهبود و 30 سال از عمرش را در آن گذراند و به تیمش خدمت کرد. در 24 جون 2001، پپ برای آخرینبار پیراهن بارسلونا را پوشید و مقابل سلتیک اسکاتلند بازی کرد. وی برای کاتالونیاییها 384 بازی انجام داد و در طول 12 سال، 16 عنوان بهدست آورد. در کنفرانس پس از بازی، جوزپ گفت: "سفری طولانی بود، من خوشحالم و مغرور. بهخاطر رفتار مردم با خودم و دوستانی که بهدست آوردم خوشحالم. دیگر نمیتوانم چیزی بیش از این بخواهم. من سالهای درازی را با شکوه گذراندم. نمیخواستم تاریخی بسازم؛ جز تاریخ خودم را."
پس از آن پپ راهی ایتالیا شد. ابتدا پیراهن برشا را پوشید و سپس آاس رم. اما حادثهای بدتر از جراحیهایش برایش پیش آمد؛ تست ناندرولون او مثبت بود! کمیتهی دوپینگ، با تمام توان شروع به محکوم کردنش کرد. در حالیکه او تنها 71 بازی در ایتالیا انجام داده بود بیشتر سالهای پس از آنرا برای رفع اتهام از خود گذراند.
گواردیولا 34 ساله شده بود که به قطر رفت تا درست همانند گابریل باتیستوتا سالهای پایانی فوتبالاش را سپری کند. در سال 2006 برای مدت کوتاهی به مکزیک رفت و برای 6 ماه به باشگاه دورادوس دِسینالوآ بازی کرد و سپس از فوتبال خداحافظی کرد.
او نمیخواست فوتبال از دغدغههاش جدا شود. به همین علت در 21 جون 2007 نزدیک به ششمین سالگرد جداییاش از بارسلونا، دوباره به خدمت بارسلونا در آمد اما اینبار بهعنوان مربی تیم ب بارسلونا.
مدیر عامل وقت بارسا یعنی خوان لاپورتا، روش مربیگری او را پسندید و تصمیم گرفت پس از پایان آن فصل، او را جانشین فرانک ریکارد کند و تصمیماش را عملی کرد. در حالیکه او آلوز، کیتا، پیکه و آنری را به ترکیبش افزود اما در تمرینات نسبت به ریکارد بیشتر به تیمش سخت میگرفت.
اهالی کاتالونیا که از تیم ساخت ریکارد دلخور بودند، بسیار زود با تیم ساخت پپ که هموطن خودشان بود، آشتی کردند. گواردیولا با بازیکنان تیمش رفاقت میکرد و بازیکنانش هم دوستش داشتند. او برای همپستیهایش؛ ژاوی هرناندز و آندرس اینیستا، همواره الگو بود و حالا به مربی و دوستشان تبدیل شده بود. همانطور که وی توسط کرایوف فرصت درخشش یافت، او نیز به جوانهایی همانند بویان و پدرو فرصت خودنمایی داد.
اولین بازیاش در مقام مربی در لالیگا، با باخت همراه شد اما ناگهان بارسلونا پوست انداخت و افسانهی تیم رویایی دوباره به حقیقت پیوست. در همان سال بود که بارسلونا در الکلاسیکو در سانتیاگو برنابئو رقیب دیرینهاش را با نتیجهی 2-6 در هم کوبید.
بارسا در آن سال، به رویاییترین آرزویی که یک تیم اروپایی میتواند داشتهباشد دست یافت. قهرمانی لالیگا، قهرمانی در کوپا دلری و در نهایت در فینال جام باشگاههای اروپا در ورزشگاه المپیک رم، منچستر یونایتد تحت رهبری سر الکس فرگوسن را 0-2 شکست داد و معتبرترین جام اروپایی را نیز بالای سر برد. اینطور بود که گواردیولا، جوانترین مربیای شد که موفق به کسب این افتخار شده است. پپ سوپر کاپ اسپانیا، سوپر کاپ اروپا و جام باشگاههای جهان را هم بهدست آورد و بهرویاییترین شکل، اولین فصل مربیگریاش در بارسا را پایان داد.
سال بعد، اولین عنوانی که بارسا و گواردیولا از دست دادند، کوپا دلری بود که بهخاطر باخت به سویا، از آن کنار رفتند. در همان ماه، قراردادش را تا پایان فصل 11-2010 تمدید کرد و در فوریهی آن فصل، در صدمین تجربهی مربیگریاش در تیم اصلی بارسا، 71 برد، 19 تساوی و 10 باخت (242 گل زده و 76 گل خورده) کسب کرده بود. در آپریل 2010 چهارمین تجربهی مربیگری در الکلاسیکو را تجربه کرد و برای بار چهارم نیز پیروز از میدان خارج شد تا یک رکورد دیگر به نام خود در باشگاه ثبت کند. در جام باشگاههای اروپا، در مجموع رفت و برگشت، 2-3 مغلوب اینترمیلان تحت رهبری مورینیو شد و جام را از دست داد.
آبیاناریها در لالیگا با 99 امتیاز، یک رکورد بینظیر در تاریخ لالیگا ثبت کردند (در فصل 12-2011 با 100 امتیاز این رکورد را به خود اختصاص داد. اما درست یک فصل بعد، بارسا نیز با کسب همین امتیاز این رکورد را تکرار کرد). کاتالونیاییها در ورزشگاه نیوکمپ، جشن قهرمانی را بسیار پرخرج، چشمگیر و با شکوه برگزار کردند. آنها سوپرکاپ را هم در یک دیدار انتقامی از سویا بردند و در این فصل، به دو جام قناعت کردند.
در الکلاسیکوی این فصل (11-2010)، بارسلونا بار دیگر 0-5 در نوکمپ برنده شد و گواردیولا رکورد پیشین خودش را شکست. تاکنون در باشگاه بارسلونا، بهدست آوردن 40 امتیاز در 15 هفته، بینظیر بود، اما تیمی که پپ ساخت، با 13 برد، یک تساوی و یک باخت، به این امتیاز رسید.. او در کنار مورینیو و دلبوسکه نامزد دریافت جایزهی بهترین مربی سال شد اما در پایان این جایزه و عنوان به آقای خاص رسید.
او هرچه که در زندگیاش میخواهد برایش برنامهریزی کرده و آنرا بهدست میآورد. حتی ازدواجش نیز همینگونه بود! اولین بار همسرش، کریستینا را وقتی پسری 18 ساله بود؛ در یک مغازهی لباسفروشی دید، و آنقدر سعی کرد زندگی مناسبی بسازد تا او پیشنهاد ازدواجش را بپذیرد. حالا آنها سه فرزند دارند؛ ماریا، ماریوس و والنتینا.
پپ با وجود اینکه تا سال 2014 با بارسا قراردادش را تمدید کرده بود اما در 27 آپریل 2012 اعلام کرد که در پایان فصل از سمت خود کنارگیری خواهد کرد. او دلیل اینکار را اینگونه اعلام کرد: "بارسا نیاز به ایدههای جدید دارد و من دیگر قادر نیستم چیزی به تیم اضافه کنم. نیاز به کمی استراحت دارم."
بهرغم آنکه پپ در جوانی، تمام افتخاراتی که یک مربی خواهان آن است را بهدست آورده اما چیزی که از او این گواردیولا را ساخته این است که هیچ میزانی از افتخار، وی را قانع نمیکند.
وی در 16 ژانویه 2013، یعنی تنها 2 روز قبل از تولد 42 سالگیاش به صورت رسمی اعلام کرد که سرمربیگری تیم بایرنمونیخ آلمان را پذیرفته و آمادهی خلق تجربیات و افتخارات جدید با این تیم قدرتمند و با سابقه است.
او در اولین حضورش در بایرنمونیخ، بسیار مقتدرانه و 6 هفته مانده به پایان مسابقات به قهرمانی بوندسلیگا دست یافت. پپ در همان سال موفق به کسب عنوان قهرمانی در جام حذفی آلمان نیز شد. این اما برای جوزپ که تشنهی افتخار است کافی نبود. او در همان فصل نخست حضورش قهرمانی در سوپر کاپ اروپا و قهرمانی در جام باشگاههای جهان را نیز کسب کرد اما در نیمهنهایی جام باشگاههای اروپا مقابل رئال مغلوب شد و از رسیدن به فینال باز ماند.
جوزپ از فوتبال و برتری ستارگاناش لذت میبرد و چون لذت میبرد تمام قوایش را برای برد به کار میبندد و چون تلاش میکند، برنده میشود و چون بیشتر میخواهد به این چرخه ادامه میدهد. او به بازیکنانش یاد داده تشنهی این لذت باشند و بیشتر از پیش بخواهند. گواردیولا بر بازیکنانش مدیریت دارد. مراقب سلامت و احوالشان است اما نه با دیکتاتوری و بدخلقی. دوستشان است و بازیکنانش هم متقابلاً دوستش دارند و رویش حساب میکنند. حریفانش را ستایش میکند و با احترام از آنها یاد میکند؛ چه وقتی مانند اغلب اوقات، برنده است و چه هنگامی شکست میخورد. در کنار زمین، رفتاری کاریزماتیک دارد و تعویضهایش، مفید و طلایی است. مربی خوشقیافهی کنونی باواریاییها، حتی به هواداران تیماش هم با رفتار و کُنش و فلسفهاش درس جاهطلبی و اخلاق میدهد.
متافوتبال - تحلیل بازی دو تیم چلسی و منچسترسیتی که با پیروزی یک بر صفر آبیپوشان به پایان رسید و بدین ترتیب مردان ساری، اولین شکست سیتزنها را رقم زدند.
متافوتبال کاتالان ها یکشنبه بدون مسی به مصاف رئال خواهد رفت
متافوتبال - لیونل مسی ستاره آرژانتینی بارسلونا در جریان بازی دیشب تیمش با سویا از ناحیه دست مصدوم شد و طبق اعلام پزشکان تیم کاتالانی او حدود 3تا 4 هفته قادر به همراهی تیمش نخواهد بود.
متافوتبال - بارسلونا و هوادارانش روزهای خوبی را سپری نمیکنند و در شیب تند فوتبال قرار گرفتهاند، کاتالانها که در سه هفته اخیر موفق به کسب پیروزی نشدهاند و تنها به یک امتیاز از بازی خانگی برابر بیلبائو آن هم با گل دقایق پایانی مونیر رضایت دادهاند تا والورده به شدت خطر را احساس کند اما دلایل این افت فاحش چیست؟