بهناز ميرمطهريان | چه کسی فرهاد را کشت؟!


چهارشنبه ۲۶ فروردین ۱۳۹۴ ۰ ۱۴۲
متافوتبال - حضور مجیدی انگار امید هواداران را زنده کرده بود و محبوبیتش خیلی‌ها را به ورزشگاه می‌کشاند. با وجود همه اینها اما سهم مجیدی از 90 دقیقه‌های پرهیاهوی بازی تنها چند دقیقه‌ای بود که به جرم سن بالایش به‌عنوان بازیکن تعویضی وارد زمین می‌شد

خبر گلزنی بازیکن 48 ساله ژاپن که چند روز پیش به تیتر خبرها تبدیل شده بود را به یاد دارید؟ بازیکنی که 23 سال پیش در جام ملت‌های 92 به تیم ملی ایران با بازیکنانی چون نادرمحمدخانی و فرشاد پیوس گل زده بود و همچنان در سرزمین آفتاب تابان گل می‌زند و لقب پادشاه را به خود اختصاص داده است!
از این نمونه‌ها در تاریخ فوتبال کم نداشته‌ایم! از تریکو ماریانو رزنده مدافع چپ سابق تیم گوئیندیرا اسپورت کلاب که تا 86 سالگی در لیگ منطقه‌ای برزیل بازی کرد تا نیل مک بین مدافع کناری تیم ملی اسکاتلند و اسطوره منچستر یونایتد که کمی شناخته‌تر بود و در سن 52 سال و 4 ماهگی با تیم بریتون در سال 1947 به مصاف هارت پول یونایتد رفت تا مسن‌ترین بازیکن تاریخ لیگ برتر انگلیس لقب بگیرد. اینها همه نمونه‌هایی هستند از بازیکنانی که به این سادگی‌ از فوتبال دل نمی‌کندند و تا جایی که ‌توانستند خود را در اوج آمادگی حفظ کردند.
از این نمونه‌های فانتزی و اغراق‌آمیز که بگذریم در ایران خودمان هم کم نداریم از این دسته بازیکنان که با وجود بالا رفتن سن، همچنان برای تیم‌هایشان مشکل‌گشا بوده‌‌اند و در صدر همه آنها اسطوره‌ای چون علی پروین ایستاده است.
واکاوی رمز موفقیت این بازیکنان صفی طولانی از راهکارها را برای بازیکنان جوان‌تر به دنبال دارد. زندگی سالم، تغذیه مناسب، دوری از حاشیه‌ها، خواب مناسب و هزار و یک رمز و راز دیگر که می‌تواند یک بازیکن را تا سنین بالا سر پا نگه دارد. در کنار همه این رمز و رازها اما شاید خیلی‌ها ذکر یک عامل کلیدی را فراموش می‌کنند. عاملی که در درخشش بازیکنان در سن‌های بالاتر نقشی اساسی دارد و آن چیزی نیست جز اعتماد! اعتمادی که سرمربی، دیگر بازیکنان و هواداران به یک بازیکن دارند می‌تواند او را تا سال‌ها سرپا نگه دارد. همان عنصری که در استقلال به رضا عنایتی با 38 سال سن داده می‌شود و آن را از فرهاد مجیدی 37 ساله می‌گیرند.
فصل آخر بازی فرهاد مجیدی برای استقلال قلعه‌نویی را به یاد دارید؟ 28 آذر 1391 بود که او با بستن قرار‌دادی یک‌سال و نیمه، بار دیگر به استقلال پیوست. آمده بود تا به تیمش و هواداران کمک کند. آن هم درست بعد از نامه‌ای که در هفتم مهر 1391 نوشته بود و با انتشار آن خداحافظی‌اش از فوتبال را اعلام کرده بود. حضور مجیدی انگار امید هواداران را زنده کرده بود و محبوبیتش خیلی‌ها را به ورزشگاه می‌کشاند. با وجود همه اینها اما سهم مجیدی از 90 دقیقه‌های پرهیاهوی بازی تنها چند دقیقه‌ای بود که به جرم سن بالایش به‌عنوان بازیکن تعویضی وارد زمین می‌شد. اتفاقاً او خیلی خوب می‌توانست از سهم کمی که از هر بازی می‌برد استفاده کند. خوب می‌دوید، تأثیرگذار ظاهر می‌شد و در بیشتر مواقع با گلی که می‌زد روز هوادارانش را می‌ساخت.
رفته رفته اما بازی به‌عنوان یار تعویضی، زوایای بی‌رحمش را نمایان کرد. مجیدی اعتراضی نمی‌کرد اما می‌شد ناراحتی‌اش از بی‌اعتمادی کادر فنی را از چهره‌اش خواند. او حس می‌کرد که سرمربی نمی‌‌خواهد برای یک بازی 90 دقیقه‌ای به او اعتماد کند! همین هم شد که در نهایت در بازی استقلال مقابل مس وقتی در دقیقه 89 تابلوی تعویض خبر داد که باید جای خود را به علیرضا نیکبخت واحدی بدهد، در میان بهت هواداران تصمیمش برای خداحافظی همیشگی از فوتبال را عملی کرد. در شرایطی که هنوز قراردادش با استقلال به پایان نرسیده بود.
حالا بد نیست شرایط آن روزهای فرهاد مجیدی را با رضا عنایتی مقایسه کنید. او هم‌اکنون تقریباً هم سن و سال آن روزهای مجیدی است. با این حال 90 دقیقه کامل در ترکیب ثابت استقلال قرار می‌گیرد، بازوبند کاپیتانی تیمش را به بازو می‌بندد و خیالش از جایگاهی که در استقلال دارد راحت است. شاید به اندازه آن روزهای مجیدی و آنطور که از او انتظار می‌رفت برای استقلال گلزنی نکند اما بازی خوب و تأثیرگذارش را دارد. او با آمادگی بالا برای استقلال بازی می‌کند و هیچ‌کس توقع خداحافظی از عنایتی ندارد. چه چیزی اما باعث می‌شود عنایتی در مقابل این سوال که چه زمانی از فوتبال خداحافظی می‌کنی ناراحت شود و بگوید تصمیمی برای خداحافظی ندارم؟ بله، دقیقاً اعتمادی است که او از سرمربیان خود در تیم‌های دیگر گرفته و امروز این اعتماد را در چهره مصمم قلعه‌نویی حس می‌کند.
آیا اگر با فرهاد مجیدی هم مثل عنایتی رفتار می‌شد، او به این نتیجه می‌رسید که باید از فوتبال خداحافظی کند؟ تا کی باید گل می‌زد و تلاش می‌کرد تا توانایی‌هایش را ثابت کند؟ تا ثابت کند که هنوز می‌تواند گل بزند! هنوز زنده‌ است!

اما سهم مجیدی از 90 دقیقه‌های پرهیاهوی بازی تنها چند دقیقه‌ای بود که به جرم سن بالایش به‌عنوان بازیکن تعویضی وارد زمین می‌شد. اتفاقاً او خیلی خوب می‌توانست از سهم کمی که از هر بازی می‌برد استفاده کند. خوب می‌دوید، تأثیرگذار ظاهر می‌شد و در بیشتر مواقع با گلی که می‌زد روز هوادارانش را می‌ساخت.  رفته رفته اما بازی به‌عنوان یار تعویضی، زوایای بی‌رحمش را نمایان کرد. مجیدی اعتراضی نمی‌کرد اما می‌شد ناراحتی‌اش از بی‌اعتمادی کادر فنی را از چهره‌اش خواند.


برچسب ها

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

اشتراک گذاری این صفحه در شبکه های اجتماعی

نظرها

مقالات مرتبط