مترجم
آرش گنجیمتافوتبال – آیا این تلاش هم مانند سایر تلاش های صورت گرفته سر از اقدامی بی ثمر درخواهد آورد، یا این که این بار هدفی جدی پس پشت تلاش های کارگروه قرار دارد؟
Andrew Warshaw|ممکن است کلبی منشانه به نظر رسد اما مدت های مدید است رویکرد فیفا در مواقعی که تحت فشار یا خطر قرار می گرفت، آرام کردن منتقدان خود بوده است. اما قضیه این بار کمی فرق می کند: بحران جاری که شامل ادعاهای فساد بی سابقه و استعفای مرد اول آن شد (که البته هیچ گاه هم ضمن بررسی بحران مزبور از واژه فساد استفاده نکرد)، دارای چنان ابعادی بود که نمونه آن را در تاریخ 111 ساله فیفا هرگز سراغ نداشتیم.
به همین خاطر است که این روزها تمام ذره بین ها معطوف شده به آرایش کارگروه اصلاحی فیفا که به تازگی تأسیس یافته و قصد دارد سازمان مزبور را بازسازی کند و اعتباری به فیفا ارزانی دارد تا بار دیگر به واسطه ی اعمال خیرش بتواند بر اوج قله ی احترامی خودنمایی کند که این روزها در حضیض تاریخی آن قرار دارد.
ظرف یک ماه، کارگروه مزبور که بیش از حد در بوق و کرنا کرده شده، قصد دارد گزارشی به کمیته اجرایی فیفا تقدیم کند مشتمل بر پیشنهادهای سازنده و انضمامی جهت شروعی تازه برای سازمان. اما آیا این تلاش هم مانند سایر تلاش های صورت گرفته سر از اقدامی بی ثمر درخواهد آورد، یا این که این بار هدفی جدی پس پشت تلاش های کارگروه قرار دارد؟ تا امروز که چیزی مشخص نیست.
همان طور که انتظار می رفت، فرانسوا کاراد مدیر سابق کمیته بین المللی المپیک، ریاست کمیته انتقالی و نظارت بر روند اصلاحات در فیفا را به عهده گرفت. کاراد به خوبی از رسوایی های مالی باخبر است زیرا از نزدیک شاهد و ناظر به زانو درآمدن کمیته المپیک در اثر افتضاح رشوه گیری نمایندگان آن در سال 2002 بود که قصد داشتند سالت لیک سیتی را میزبان بازی های المپیک زمستانی آن سال کنند.
کاراد هر آن چه را که در خصوص نیاز مبرم به یک تغییر فوری بوده اذعان کرده است، اعم از این که وضعیت فیفا به یک گور شباهت دارد، که وقتی برای از دست دادن نیست و الخ، اما دیگر اعضای کمیته انتقالی چه طور؟ به قول یک ضرب المثل قدیمی بوقلمون ها به جشن کریسمس نمی روند. به مجرد آن که فیفا تصمیم گرفت اعضای کارگروهی را معرفی کند که از سوی خود کنفدارسیون ها تعیین می شوند، این احتمال ضمنی لحاظ شد که اعضای مذکور در کار خود قصور کنند.
به دو عضو آفریقایی گروه نگاه کنید، ابو ریدا از مصر و کنستانت عمری از جمهوری دمکراتیک کنگو. من هیچ یک از آن ها را نمی شناسم، حتا نمی دانم طی چه سازوکاری کنفدراسیون فوتبال آفریقا این دو تن را انتخاب کرده است. اما آن چه می دانم این است که گزینش آن ها بر خلاف روح یک کارگروه اصلاحی صورت گرفته و بعید است بتواند به پاسخی مطبوع برای راه اندازان کارزار ضدفساد دست یابد.
هر دو نماینده آفریقایی اعضای فیفا هستند و به احتمال زیاد در کار خود ناکار خواهند ماند. با توجه به این که آن ها از خود حلقه ی حاکمه ی فیفا می آیند انتخاب آن ها حاکی از تلاش فیفا برای دفاع از خود بود و خب تردیدی هم نیست که هیچ علاقه ای به تصویب اصلاحات پیشنهادی شامل ضوابت تحدیدی، قطع حقوق و بررسی امانتداری اعضا ندارند.
گذشته از این ها، ابو ریدا یکی از هم پیمان های سفت و سخت محمد بن همام رئیس رسوای کنفدراسیون فوتبال آسیا بود و حتا او را در آن سفر سال 2011 به کارائیب به قصد خرید آراء همراهی می کرد. آن دیگری یعنی نماینده مصری نیز یکی از همان هایی است که برای جام جهانی سال های 2018 و 2022 به نفع میزبان های برنده رأی داد و در نتیجه یکی از مسببین همین حال و روز فیفا است.
حالا بیایید نگاهی به اعضای راه یافته به کارگروه مزبور از سوی کنفدراسیون فوتبال آمریکای جنوبی نگاهی بیاندازیم. از مجادله برانگیزترین اعضا در آن میان می توان به گورکا ویار مدیر کل کنفدراسیون آمریکای جنوبی اشاره کرد. این نام، آشناست. ویار در واقع پسر رهبر درازمدت فدراسیون اسپانیا است. آخنل ماریا ویار، هم نایب رئیس فیفا و هم نایب رئیس یوفا به شمار می آید. نکته این جاست که ویار یونا یکی از محافظه کار ترین و ضد رفورمیست ترین صاحمب منصبان فیفا است. اما مطلب به همین جا ختم نمی شود. وی همین امروز مورد تحقیق و بازرسی کمیته اخلاقی فیفا در خصوص تمام فرآیندهای درخواست میزبانی جام های جهانی است و در مظان اتهام ساخت و پاخت و تقلب قرار دارد.
این که شمول گورکا ویار در کارگروه مزبور به چه نحو از سوی دومنیکو اسکالا، بازرگان سوئیسی-ایتالیایی و راه انداز مجموعه ای از پیشنهادها و رئیس مستقل واحد نظارت فیفا، در نظر می آید، یکی از پرسش های جذاب است. اسکالا یکی از ناراحت ترین افراد بابت روابط حسنه ی ویار با کنفدراسیون های مختلف است. در واقع، وی همواره در صدد تصویب قوانینی است که بر اعضای خانواده های صاحب منصبان ارشد فیفا نظارت داشته باشد.
این واقعیت که فیفا در حال حاضر دو صندلی دیگر در کارگروه فوق الذکر را به اسپانسرهای دلواپس سپرده، برهان روشنی است از میزان جدیتی که این سازمان در برخورد با مشکل جاری از خود نشان می دهد. گنجاندن اسپانسرها حرکتی بود قابل پیش بینی. همچنان که معرفی عقاب اصلی فیفا در کارگروه یعنی السدیر بل به عنوان یکی از دو نماینده ی آن در کارگروه، حرکتی قابل پیش بینی بود.
با این همه، تا زمانی که کاراد و تیم او شواهد متقنی ارائه نکرده اند دائر بر این که قصد ندارد مسئله را ماست مالی کنند، بلکه می خواهند بدون هیچ پرده پوشی اعمال واقعی فیفا را رو کنند، هر کس که در آینده جانشین سپ بلاتر شود، سایه ی بی اعتمادی که در چند ماه اخیر بر سر فیفا سنگینی می کند، کنار نخواهد رفت.
مترجم: آرش گنجی
منبع: insideworldfootball.com
نویسنده به درستی دست های پنهان و دسیسه های پشت پرده ی حاکمان مالی و اجرایی فیفا را رو می کند. همچنین سیاه کاری های کنفدراسیون ها و در نتیجه فدراسیون های مربوطه در زد و بند با غول های مالی حامی فیفا که در نهایت صحنه گردان جام های جهانی پرهزینه و البته سودآور و جلسه های باوقار نمایندگان و سایر تورنمنت های رنگین هستند، به خوبی در این مقاله ی کوتاه افشا می شود.
ترس مؤلف از راه به ناکجاآباد بردن کارگروه "حقیقت یاب" که در این اواخر به وفور ورد زبان منتقدان رفورمیست فیفا است، نیز قابل فهم است. با این همه، مؤلف در نهایت در حصار تنگ فیفا باقی می ماند و قصد دارد مشکلات مطروحه را همچنان با توسل به سازوکارهای فعلی فیفا حل و فصل کند. امید وی به نمایندگان "بهتر" و کمیته های حقیقت یاب "اخلاق مدارتر"، حاکی از اسارت وی و همفکران او در حصار تنگ چارچوب های قانونی و افق محدود نگاه اوست.
بحث پیرامون راه حل های اساسی برای زدودن گنداب فیفا از پهنه ی فوتبال جهانی به درازا می کشد و در اندازه ی این گفتار کوتاه نیز نمی گنجد. اما باقی ماندن و دست و پا زدن در تله های قانونی و دل بستن به پیدا شدن چهره ای "پاک تر" برای سر و سامان دادن به فیفا نیز راه به جایی نخواهد برد. فیفا نمونه ی کوچک از سایر سازمان های ملی و بین المللی است که به اصطلاح نمایندگان قربانیان آن هنوز سعی در اصلاح آن دارند.
مطلب از این قرار است، تا زمانی که اهالی فوتبال و نه فدراسیون ها و کنفدراسیون ها و نمایندگان آن ها در مجامع و سازمان های ملی و بین المللی که هر یک بند نافشان وصل است به دولت هایی که مآلاً خدمتگزار همان کارتل های مالی جهانی حامی فیفا و دفتر و دستک هایش در نقاط مختلف جهان هستند، بلکه ورزشکاران، هواداران و منتقدان تمام ملل گرد هم جمع نیایند و در قالب یک جنبش واحد به وحدت لازم با سایر جنبش های مردمی (اعم از کارگری، دانشجویی، زیست محیطی، مهاجران و غیره) برای پیشبرد خواست های خود دست نیابند، تا ابد می توان به این یا آن نماینده و وکیل و وصی "خوب" و "مطهر" در فیفا دل بست، و البته در بر همان پاشنه قبلی خواهد چرخید.
ای بسا به همین خاطر در دنیایی که طنین "دمکراسی" اش هر روز گوش خراش تر و ادعاهای متولیان آن دائر بر "حکومت مردمی" و "جامعه مدنی"هر روز وقیح تر می شود، شاهد نمونه های دائم التزایدی از فساد و تباهی سیستم های حکومتی هستیم، تازه، اگر بتوان از جنایات و اخاذی های سازمان یافته و "مشروع" آن صرف نظر کرد. در نتیجه، آن جا که توده ها اراده ی خود را به حاکمان وامی دهند و در اثر فریب های اصلاح طلبانه ی نمایندگان "زبده" و "کمتر ظالم"، سرنوشت خود را در زد و بند میان جناح های مختلف قدرت در بالا می جویند، چیزی بهتر از آن چه که مؤلف در ذکری مختصر از تاریخ 111 ساله ی نمونه ی غیرقابل ذکر فیفا بررسی کرد، بیرون نخواهد آمد.
مادامی که مطالبات ضدفساد، ضدتبعیضی، تلاش برای محروم کردن کشورهای ناقض حقوق بشر از داشتن نماینده در فیفا، و درخواست اجرای حمایت های لازم و فوری برای کارگران و زحمتکشانی که آفریننده ی کارناوال های پر زرق و برق هرچندساله ی فیفا در این کشور و آن کشور هستند از آن جمله وضع وخیم کارگران مهاجر در قطر که به قول خود نمایندگان و ناظران سازمان های بین المللی شب ها را در سگدانی ها سحر می کنند و در روز نیز زیر گرمای طاقت فرسا بدون کمترین تدابیر امنیتی در ازای مزد گرسنگی در کار ساخت و ساز شالوده های لازم هستند، خارج از چارچوب های تعیین شده و رسمی فیفا دنبال نشود، به عبارتی تا زمانی که اهالی ورزش، هواداران و منتقدان همچنان خواستار اصلاحات و سیاست های اصلاحی از متولیان وضع نکبت بار موجود هستند، اقدام های صورت گرفته یا گیرنده جز مشتی قول و قرارهای عقیم نخواهد بود.
به قول یک ضرب المثل قدیمی، کارد دسته ی خودش را نمی برد. حرکت و تغییر، خصلت مردم و جنبش های مردمی است. درجاماندگی و حفظ وضع موجود و دست و پازنی در گنداب حاضر، خصلت حاکمان و سیستم های حاکمه ی آن ها از هر رنگ و لباسی است.
آرش گنجی
متافوتبال - اعتراف تلخ انریکه کاسرس، داور پاراگوئهای بازی ایران-پرتغال در جامجهانی 2018 مانند نمکی بود، که بر زخمهای کهنهی ما ایرانیها پاشیدهشد، از زمانی که به یاد داریم همواره ورزش ما قربانی ناداوریها شده، همیشه قضاوتهای اشتباه داوران در ورزشهای مختلف آه و افسوس و حسرت را به دل ما گذاشته که چرا نباید به حقمان برسیم؟
متافوتبال - بیستویکمین جامجهانی فوتبال نیز به پایان رسید، تا بار دیگر صبری 4 ساله آغاز شود، نویسندههای متافوتبال، هرکدام از زبان خودشان به شرحدادن فینال پرداختهاند. مطالعه یادداشتها را به شما پیشنهاد میکنیم!
متافوتبال - لنز دوربینها بر مردان ماتینز زوم شدهبود؛ بی زرق، بیاعتنایی به مکانی که به دست آوردهاند، چهرههایی مغموم، گویی آنها بهترین دستآورد تاریخ فوتبالشان را بدست نیاوردهاند، انگار آنها فراموشکردهبودند که بالاترین جایگاهی که داشتهاند مربوط به سال 1986 بوده که آنهم چهارم جام شدهبودند، اما آن روزگار کسی از مردان گایتیز خُرده نگرفت، کسی تصورجایگاه آنها را نکردهبود، هیچکس،هرگز، حتیخودشان هم باورشرا نداشتند!
متافوتبال - دو همگروهی در دور اول مسابقات جام جهانی دیدار ردهبندی را نیز برگزار کردند. انگلیس و بلژیک که برای دومین بار در برابر هم قرار گرفته بودند، برخلاف دیدار اول که هر دوتیم با بازیکنان غیراصلی خود در زمین حاضر شده و علاقهای به برد و صدرنشینی نداشتند در این مسابقه برای پیروزی و رسیدن به مدال برنز جام میجنگیدند!