رضاییان: مرفاوی مثل پدرم است / آقا صمد به من سیلی نزد / خوشحالم از فاصله 40 متری به رحمتی گل زدم

به گزارش متافوتبال، فرشته نجات بهترین لقبی است که می‌توان برای رامین رضاییان به کار برد. او با گل‌های سرنوشت‌سازی که به ثمر رسانده راه‌آهن را تا حدود بسیاری از خطر سقوط نجات داده است. مدافع راست ملی‌پوش راه‌آهن، مقابل پیکان هم دو گل به ثمر رساند؛ یکی از روی ضربه ایستگاهی و دیگری پنالتی. گل دوم رضاییان اما حواشی بسیاری را در خود جای داد چون دقیقه 94 بود و البته باعث رقم خوردن یک برد شگفت‌انگیز برای راه‌آهن. صحبت ایران ورزشی با یکی از بهترین بازیکنان هفته بیست و نهم لیگ می‌تواند جالب باشد. بخصوص در مورد حواشی بازی راه‌آهن – پیکان و گشودن دروازه مهدی رحمتی.
 
شده‌ای فرشته نجات راه‌آهن. گل می‌زنی، پاس گل می‌دهی و یک تنه بازی را درمی‌آوری.
 شما لطف دارید ولی در راه‌آهن همه زحمت می‌کشند. از بازیکنان تا کادر فنی و بخصوص آقای کاظمی که از وقتی آمده به تیم انگیزه داده. من به تنهایی نمی‌توانم کاری کنم، پس فرشته نجات هم نیستم. ما یک تیم هستیم که همه تلاش می‌کنند. هدف همه ما بقا در لیگ برتر است که امیدوارم به خواسته‌مان برسیم.

فکر می‌کنی در لیگ می‌مانید؟
 چرا که نه. اگر خدا بخواهد گسترش را می‌بریم و در لیگ برتر می‌مانیم. الان شرایط برای ما فوق‌العاده شده و همه از این بابت خوشحال هستیم. همه چیز دارد خوب تمام می‌شود، فقط یک بازی مانده تا یک اتفاق باورنکردنی را رقم بزنیم و در لیگ بمانیم.

البته همین که با این مشکلات عدیده، پیکان را بردید اتفاقی باورنکردنی بود...
 باید این بازی را می‌بردیم. واقعیتش هم عالی بودیم و موقعیت‌های مناسبی روی دروازه پیکان خلق کردیم. البته پیکان هم بد بازی نکرد ولی در نهایت ما توانستیم بازی را ببریم.

خودت هم که دو گل زدی و کلی هم حاشیه برایت درست شد. بین تو و نیمکت پیکان چه اتفاقی رخ داد؟
 ببینید من در برنامه نود هم گفتم که آقا صمد مربی‌ام بوده و حق بسیاری به گردن من دارد. من می‌خواستم از بین بازیکنان فرار کنم و بعد از گل سمت نیمکت خودمان بروم که هم‌تیمی‌هایم مرا در آغوش گرفتند و متوقفم کردند. مجبور شدم جلوی نیمکت پیکان خوشحالی کنم و این کار من به مذاق آقاصمد خوش نیامد. او عصبی بود، سمت من آمد اما من هرگز بی‌احترامی نکردم. او بزرگتر من است و حق پدری بر گردن من دارد. هرگز به خودم اجازه نمی‌دهم که روبه‌روی مرفاوی بایستم و حرفی بزنم.

اما می‌گویند سمت او خاک شوت کرده‌ای...
 خاک؟ مگر در زمین چمن خاک هم هست؟ من فقط دویدم و بالا پریدم. البته هر چه آقاصمد بگوید همان است.

مرفاوی به تو سیلی هم زد؟
 نه، او به من سیلی نزد. اگر هم بزند من واکنشی نشان نمی‌دهم. او را خیلی دوست دارم و امیدوارم که همیشه در تیم‌هایش موفق باشد.

فکر می‌کنم حساسیت بازی دو تیم در خطر سقوط باعث به وجود آمدن این حواشی شد.
 دقیقا همینطور است. هر دو تیم دنبال کسب سه امتیاز بودند. شاید اگر ما هم جای آنها بودیم عصبی می‌شدیم اما هر چه بود تمام شد و از حالا به بعد فکر بازی با گسترش فولاد هستیم تا با یک برد در لیگ برتر بمانیم و جشن بقا بگیریم.

گل اول تو هم تماشایی بود. از فاصله 40 متری دروازه رحمتی را باز کردی. درباره این گل صحبت کن...
 فکر می‌کنم از فاصله 37، 38 متری گل زدم. روی یک ضربه ایستگاهی و از بغل. همه می‌دانیم که گل زدن به مهدی رحمتی سخت است اما خوشحالم که توانستم دروازه او را باز کنم. خیلی دوست داشتم به رحمتی گل بزنم و خدا مرا دوست داشت که دو بار موفق به این کار شدم.