گزارش ویژه | تماشای جام ملت‌ها از یک زوایه تازه؛ بازیکنان با تکنیک تیم‌های‌شان را برنده می‌کنند


سه شنبه ۱ تیر ۱۳۹۵ ۰ ۳۴۱
متافوتبال - به طور کلی بازی‌ها سرگرم کننده است. اینکه آدم می‌داند فردا شب هم دو تا بازی دیگر باید ببیند منتظر فردا می‌ماند. درست است که بازی‌ها گل کم دارد اما در مجموع پرهیجان است. همچنین تیم‌ها با اینکه از نظر اسم و کشور و وضعیت فوتبالی با هم متفاوت هستند اما دیدنی و جالب کار می‌کنند.

به گزارش متافوتبال و به نقل از ایران‌ورزشی، به طور کلی بازی‌ها سرگرم کننده است. اینکه آدم می‌داند فردا شب هم دو تا بازی دیگر باید ببیند منتظر فردا می‌ماند. درست است که بازی‌ها گل کم دارد اما در مجموع پرهیجان است. همچنین تیم‌ها با اینکه از نظر اسم و کشور و وضعیت فوتبالی با هم متفاوت هستند اما دیدنی و جالب کار می‌کنند. بازیکنان هم تمام سعی شان را می‌کنند تا بدرخشند. بگذریم از تیم‌هایی که در حقیقت استراتژی خاصی دارند و سعی دارند مقرون به صرفه بازی کنند تا به فینال برسند. شاید این مساله مقداری هواداران تیم‌های صاحبنام را مایوس کرده باشد اما آنها آمده‌اند 7 تا بازی کنند و جام را ببرند. آنها در یک ماه هر 4 روز یک بار بازی می‌کنند و باید بتوانند قوا و انرژی شان را تقسیم کنند. پس بازیکن نمی‌تواند در بازی اول 14 کیلومتر بدود و انگیزه وحشتناکی داشته باشد که انگار دارد در فینال جام باشگاه‌های اروپا بازی می‌کند. شما در جام جهانی، آرژانتین را ببینید که چطور رو به بالا حرکت می‌کند. آگر آنها مقابل ایران دچار مشکل شدند به این خاطر بود که آن انرژی که باید می‌گذاشتند را نگذاشتند. در عوض ایران انرژی گذاشت و اگر در بازی بعد مسابقه 10 دقیقه دیگر ادامه پیدا می‌کرد چند گل دیگر می‌خورد. دیدید که همه بازیکنان ما مقابل آرژانتین 12 کیلومتر دویدند اما در بازی بعد راه می‌رفتند. اما همان آرژانتین رفت فینال ولی با همین تقسیم قوا هم در فینال قوایش تحلیل رفته بود. چون هر چه بالاتر می‌روید تیم‌ها قویتر و بازی‌ها دشوار‌تر می‌شود. مثلا شما در مرحله یک چهارم نهایی باید بازی 120 دقیقه‌ای انجام دهید که تا پنالتی هم ادامه دارد. آن وقت است که بازیکنان قدم‌های‌شان را هم می‌شمرند و حساب می‌کنند که چند تا بازی باید انجام بدهند. الان در جام ملت‌ها تعداد بازی‌ها تا فینال 7 تا می‌شود و اگر بعضی بازی‌ها انتظار ما را بر آورده نمی‌کند به خاطر همین تقسیم قواست. مثلا شما ببینید در تیم ولز بیل چقدر دویده اما رونالدو یک چهارم او ندویده چون رونالدو حساب می‌کند که اگر بازی‌ها را ببرند و صعود کنند چقدر برای مراحل بعد شانس دارند. کلا تیم‌های صاحبنام چنین شرایطی دارند.
شما بازی دوم فرانسه را ببینید. آنها تا دقیقه 90 با آلبانی مساوی بودند ولی وقتی توفان به پا کردند متوجه شدیم ظرفیت تیم فرانسه چقدر است و در همین توفان دو گل زدند. اینها سعی داشتند مقابل آلبانی با دنده سبک جلو بروند. وقتی با دنده سبک می‌روی مصرف بنزینت پایین می‌آید. پس این تیم‌ها طوری بازی می‌کنند که در مسافت 100 کیلومتر مصرف بنزین را پایین بیاورند.
هدف ما این است که برویم جام جهانی و از گروهمان صعود کنیم چون تا به حال سه بار رفته‌ایم و نتوانستیم از مرحله گروهی بالا برویم. پس هدف تعیین شده مهم است. اگر هدف فینال و بردن جام است تیمی مثل فرانسه می‌آید و در بازی سوم از بازیکنان ذخیره‌اش استفاده می‌کند. در عوض سوییس باید خودکشی کند تا یک امتیاز بگیرد. دیدیم که آنها اینقدر پیراهن پاره کردند و توپ را ترکاندند تا بازی شان دیرتر تمام شود تا بفهمند در بازی همزمان چه خبر است.
ما دو نوع تیم داریم. یکی تیم‌هایی که مدعی قهرمانی هستند اما همین تیم‌ها در بازی‌های ابتدایی شان طوری که هواداران خواستند بازی نکردند و حتی در برخی موارد خواستار تعویض سرمربی شدند. این تیم‌ها رفته رفته انرژی شان را ذخیره می‌کنند چون در بازی‌های حذفی به دردشان می‌خورد. این تیم‌ها آنجا مجبورند گاز بدهند اما مطمئنا باز هم از ابتدای بازی گاز نمی‌دهند. بالاخره آنها نقطه ضعف حریف را می‌دانند، ایستگاهی هست، کرنر هست و در هر تورنمنت تاکتیک و استراتژی وجود دارد.
تاکتیک‌ها البته بیشتر منجر به ضربات کاشته می‌شود. اگر دقت کنید در بازی‌های روز اول و دوم همه گل‌ها با ضربات ایستگاهی و کاشته به دست می‌آید چون تاکتیک این بوده؛ ندو یا کم بدو، با ایستگاهی گل بزن و دفاع کن و یک هیچ ببر. اما از بازی سوم شرایط فرق می‌کند و تیم‌هایی که 6 امتیاز گرفتند دنبال تقسیم قوا و استفاده از بازیکنان ذخیره می‌روند.
***
مقوله آمادگی جسمانی و شرایط فیزیک بحث مفصلی در فوتبال بود که پرداختن به آن چیزی حدود 20 سال طول کشید. یک زمانی آلمان مثل تانک همه را می‌زد و جلو می‌رفت تا اینکه همه دنیا آمدند روی توان آلمان زوم شدند. خود من سال 1354 که به ایران آمدم و مربی هما شدم و قهرمان کشور شدیم آن زمان بحث استقامت هوازی بود و تمرین‌های کششی. در آن زمان کل فوتبال دنیا توانایی فیزیکی مد نظرشان بود. بعد از آن در سال 1980 یعنی 36 سال پیش مساله سیستم‌ها مطرح شد. یعنی اول تبدیل 2-4-4 با سوئیپر به 2-5-3 و بعد یواش یواش دوباره استفاده از 4 دفاع خطی و مشتقاتش مثل 1-5-4 یا 1-3-2-4. این بحث تا الان هم کشیده شده و هنوز هم وجود دارد. یعنی الان تا یک مسابقه‌ای شروع می‌شود گزارشگران و مفسران به این می‌پردازند که فلان تیم با چه سیستمی بازی می‌کند و با نگاه خاصی دنبال این هستند. وقتی که این بحث تمام شد حالا همه درباره این می‌گویند که مثلا گواردیولا در طول یک بازی چند بار سیستم عوض می‌کند.
***
حالا همه از تغییر سیستم در طول یک بازی حرف می‌زنند اما من شخصا به این نتیجه رسیدم که در دنیای فوتبال یک فاز جدیدی مطرح شده. یعنی بعد از فاز توانایی فیزیکی و فاز سیستم‌ها الان فاز جدیدی به نام فاز تکنیک‌ها مطرح می‌شود. من حالا شروع کرده‌ام بازی‌های جام ملت‌های اروپا را از منظر تکنیکی دیدن و به نتیجه اسفباری رسیدم. من در بازی مجارستان – ایسلند دوست داشتم مجارستان برنده باشد. آنها یک بازیکن شماره 15 داشتند به نام کلاین هاسلر. این بازیکن هر چه توپ کنترل کرد برای حریف بود و هر چه پاس داد به بازیکن حریف رسید. واقعا رقت انگیز بود. یا در بازی دیگری یکی از بازیکنان گلی زد که کنترل توپش خیلی عجیب بود. به خاطر همین می‌گویم موثر‌ترین عامل یا فاکتور در تمام بازی‌ها می‌تواند تکنیک خوب باشد. یعنی اگر از این حیث شرایط خوبی داشته باشید نیازی نیست تا خودکشی اول فصل یعنی بدنسازی را داشته باشی و البته سیستمت هم عملکرد دارد. دیدن بازی‌های جام ملت‌ها از این منظر واقعا شیرین است.
شما ببینید اگر اسپانیا هم لیگش هم فوتبال ملی‌اش در دنیا صدر جدول است به این خاطر است که تکنیک شان چندین کیلومتر با تعقیب کننده‌ها فاصله دارد. شما در تیم ملی انگلیس تکنیک بازیکنان این تیم یا حتی گرت بیل ولز را ببینید. در واقع بیل اصلا تکنیک ندارد اما با سرعت سرسام آورش این را جبران می‌کند. یعنی او بازیکنی نیست که وسط زمین سرش را بلند کند و در شرایطی که پرس شده یک پاس درست بدهد. این مثل ماشینی می‌ماند که با سرعت 120 کیلومتر حرکت می‌کند اما سر پیچ سرعتش می‌آید پایین چون دقتش بالا رفته است. یا با در نظر گرفتن تکنیک بازیکنان انگلیس شما به این نتیجه می‌رسید اینهایی که تکنیک ضعیفی دارند سرعت بازی را پایین می‌آورند. حالا اینکه فرانسه تا دقیقه 90 به آلبانی گل نمی‌زند به این خاطر است که سرعت بازی را آورده پایین و تکنیک ندارد اما وقتی در دقیقه 90 حریف خسته می‌شود سرعت را بالا می‌برند. اینجا آنها فضا دارند چون بازیکنان حریف کمتر می‌دوند، خسته شده‌اند و با بازیکنان فرانسه فاصله می‌گیرند. اینجاست که تکنیک راه می‌افتد. تفاوت تیم‌هایی مثل فرانسه و انگلیس و حتی آلمانی که دو تا بازی بد داشته با اسپانیا در همین است. حالا می‌توانید بازی‌ها را از منظر تکنیک ببینید تا بفهمید چرا سیستم‌ها عملکرد ندارند.
***
به نظر من از مرحله یک هشتم نهایی یعنی زمانی که تعداد تیم‌ها به 16 می‌رسد و بازی‌ها حذفی می‌شود توان واقعی تیم‌ها مشخص می‌شود. الان چرا می‌گویند بلژیک مدعی است. چون بازیکنان تکنیکی زیاد دارد. حالا اگر این بازیکنان غیرتی شوند یعنی بدوند و بجنگند و تعداد این مدل نفرات زیاد شود خطرناک می‌شود. معتقدم اسپانیا به جام جهانی آمده بود که برود اما الان نیامده که برود پس با این همه بازیکن تکنیکی در زمین خطرناک است و می‌تواند تا پای فینال هم برسد. به نظرمن در مرحله حذفی هر تیمی بازیکنان تکنیکی بیشتری داشته باشد موفق خواهد شد. در بازی اسلواکی با ولز فقدان بازیکن تکنیکی باعث شد اسلواک‌ها موقعیت‌های زیادی را از دست بدهند اما من حالا بازیکنان گرانقیمت تیم‌ها را زیر نظر دارم و آخر سر می‌بینیم این بازیکنان با تکنیک هستند که تیم‌های‌شان را برنده می‌کنند.


برچسب ها

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

اشتراک گذاری این صفحه در شبکه های اجتماعی

نظرها

اخبار مرتبط