گزارش ویژه | برای اخراج مردی که لستر را به پرواز درآورد‌ / و این فوتبالِ بی‌رحم!


دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۰ ۲۵۴
متافوتبال - این روزها دیگر کلودیو رانیری را همه می‌شناسند، با کارهای بزرگی که در لیگ برتر، لیگ میلیونرها و ستاره ها کرد...

علی بابازاده - متافوتبال | گاهی در دنیای فوتبال اتفاقاتی رخ می‌دهد که باب میل هیچ‌یک از دوست‌داران این ورزش نیست; شاید یک باشگاه بزرگ هر شش ماه یک‌بار دست به تعغیر مربی بزند و در آخر هم دل هیچ یک از هواداران‌شان در دنیا نلرزد! اما چرا؟ نکته اینجاست که باشگاه‌های بزرگ و پرافتخار، همواره بزرگ و قابل تحسین بوده‌اند و چه امسال، و یا چه در سال‌های بعد مجدداً قهرمان خواهند شد و جام هایی را برای طرفداران‌شان بدست خواهند آورد; ولی در باشگاه‌های کوچک وضعیت این‌چنین نیست! آن‌ها به بالای جدول تعلق ندارند و هر سال باید بجنگند و در پایان فصل جشن بگیرند که به دسته‌ای پایین تر سقوط نکرده‌اند. شاید بهتر باشد تا دیگر هیچ تیم کوچکی، در هیچ کجای جهان قهرمان نشود; چرا که بعد از آن مسلماً نقش اول همان موفقیت، در اوج بی‌رحمی اخراج خواهد شد و این همان نکته‌ایست که باعث رنجش فوتبال دوستان می‌شود! این روزها دیگر کلودیو رانیری را همگان می‌شناسند; کاری که او در لیگ برتر، لیگ میلیونرها و ستاره‌ها انجام داد، احتمالا هرگز تکرار نخواهد شد. او تیمش لستر سیتی را برخلاف جریان آب و در نسبت ۵۰۰۰ به یک قهرمان لیگ برتر انگلستان کرد.

حالا با یک تصمیم سخت و بیرحمانه ، کلودیو رانیری از لسترسیتی اخراج شد; مردی که خود روباها را به موفقیت رساند و اکنون که مدیران لستر در فصل جدید دیدند دیگر توان موفق ماندن را ندارد، عذرش را خواستند! اگر رانیری سال گذشته تیمش را با تفاضل گل و به زور و زحمت در لیگ جزیره نگه می‌داشت، هیچ کس از او شاکی نمی‌شد و حالا هم در اوج امنیت شغلی، سرمربی این تیم بود.

ولی به راستی که فوتبال بی‌رحم‌تر از آن‌چیزی‌ست که تصورش را می‌کنیم! پیرمرد ایتالیایی فصل پیش پس از هر برد بازیکنانش را به صرف پیتزا دعوت می‌کرد و اکنون، در بین همان بازیکنان و مدیران و طرفداران، غریبانه و تنهاتر از هر زمان ممکن، چمدانش را بست و لستر را ترک کرد. همه مربیان اخراج شده در این فصل لیگ برتر سوای باب برادلی در سوانسی یک فصل مشترک داشته اند و آن‌هم این که در برهه ای از دوازده ماه سپری شده  درخشیده‌اند: آلن پاردیو با کریستال پالاس به فینال جام حذفی رسید و در وقت اضافی مغلوب منچستر یونایتد شد، فرانچسکو گویدولین، سوانسی را با دو امتیاز فاصله تا سقوط تحویل گرفت و آن را با ده امتیاز فاصله با سقوط در رتبه دوازدهم تحویل داد، و حتی مایک فلان در هال سیتی سه بازی اولش را با پیروزی سپری کرد و در آخرین دقیقه مغلوب یونایتد شد. رانیری در این فصل برغم ناکامی در لیگ‌جزیره، لستر را راهی مرحله حذفی لیگ قهرمانان کرد، در حالی که تاتنهام با پوچتینو در لیگ اروپا ناکام مانده بودند. با این حال او هرگز با احترامی که شایسته اش بود روبرو نشد. نه از سوی بازیکنان و نه توسط مالکان باشگاه که در روز بالا بردن جام فقط و فقط نظام سلطنتی تایلند را مورد ستایش قرار دادند. طرفداران می‌گویند ما اخراج های پس از قهرمانی ها را فراموش نکرده ایم. مثال ها پرشمار هستند; همین فصل پیش بود که مورینیو از چلسی اخراج شد، آن هم پس از آن که آبی پوش ها را دوباره در لیگ برتر قهرمان کرد. فتح لیگ قهرمانان برای روبرتو دی متئو در استمفورد بریج کافی نبود تا او را شش ماه پس از فینالی که مردانش بایرن مونیخ را شکست داده بودند در چلسی نگه دارد. جدای از این‌ها مگر فلورنتینو پرس نبود که دل بوسکه را پس از آن همه افتخارات اخراج کرد؟ مگر فابیو کاپلو، سال ۲۰۰۷ رئال را قهرمان لیگ نکرد و سال بعد به بهانه "فوتبال ملال آور" اخراج نشد؟ مگر رئال، برند شوستر را فصل پس از قهرمانی اش از برنابئو بیرون نینداخت؟ مگر بایرنی ها ادو لاتک، لویی ون گال و فلیکس ماگات را فصل پس از قهرمانی بوندسلیگا برابر در خروجی قرار ندادند؟ حالا با ذکر این مثال‌ها بیشتر به سخنانی که در ابتدای گزارش زده شد ایمان می‌آوریم; آن باشگاه ها در صف بزرگان جای داشتند و دارند. طرفداران چلسی، رئال و بایرن می‌دانستند باشگاه شان دوباره قهرمان خواهد شد و طبق‌پیش بینی‌ها دوباره هم قهرمان شدند، درست برخلاف لستر. لستر باشگاهی است که همیشه درتب و تاب سقوط بوده و در بیم ماندن و رفتن. آنها فصل را نه تنها بدون دغدغه سقوط سپری کردند، بلکه قهرمان هم شدند.

ولی اکنون همه می‌دانند بزرگ ترین بداقبالی رانیری در لسترسیتی، موفقیتش بود. او در لستر بیش از حد تصور پرواز کرد و همان طور که ذکر شد  احتمالا اگر آنها فصل پیش را در رتبه سیزدهم یا چهاردهم سپری کرده بودند، رانیری هنوز مربی روباهان بود!

بیانیه‌ی پیرمرد ایتالیایی پس از اخراج، یقیناً حس او نسبت به باشگاه سابقش را برای بسیاری از اهالی فوتبال روشن کرد; او روز اخراج خود از لستر را روزمردن رویاهایش خواند و گفت:« دیروز رویای من مرد. پس از فصل گذشته که خیلی خوب گذشت و ما موفق به کسبعنوان قهرمانی لیگ برتر انگلستان شدیم، من در آرزوی ماندن در لستر بودم، باشگاهی که دوستش دارم و برای همیشه خواهم داشت. آرزویی که محقق نشد. حالا می‌خواهم از همسرم روزانا و تمام خانواده‌ام به خاطر تمام حمایت‌های‌شان در طول زمانی که من در لستر بودم، تشکر کنم. از پائولو و آندره‌آ تشکر می‌کنم، کسانی که در طول این راه همراه من بودند. از استیو کوتنر و فرانکو گرانیو تشکر می‌کنم که به من در راه قهرمانی کمک کردند. بیش از همه از باشگاه فوتبال لستر سیتی تشکر می‌کنم. یک دروان بی‌نظیر و فوق‌العاده که تا همیشه یاد من خواهد ماند. از تمام خبرنگاران و رسانه‌ها که داستان زیبا و فوق‌العاده ما را روایت کردند تشکر می‌کنم. تشکر من از صمیم قلب برای تمام اعضای باشگاه، تمام بازیکنان، کادر فنی و هرکسی که در این راه همراه من بود. اما بیش از همه، از هواداران تشکر می‌کنم. شما از روز اول درون قلب من جای داشتید و هنوز هم شرایط تغییری نکرده است. من عاشق شما هستم و هیچ‌کس نمی‌تواند آن‌چه را با هم به‌دست آوردیم را جدا کند. امیدوارم شما به دست‌آوردمان فکر کنید و هر روز و هر لحظه لبخند بر لب داشته باشید.»

 

حالا گویا دیگر لسترسیتی هیچ فاکتور مثبتی ندارد; سرمربی اخراج شده، هوادارانِ حیرت زده، و بازیکنانی که دیگر درخشش سابق را ندارند! از ستاره‌های فصل پیش، از ریاض محرز و جیمی واردی که تمام غول‌های اروپایی خواهان خریدشان بودند، اکنون فقط یک سایه باقی مانده. آن ها تا جایی ضعیف عمل کرده‌اند که برخی از رسانه‌های انگلیسی خبر از کم کاری آن‌ها دادند و نقل کردند که بازیکنان دست به دست‌هم داده‌اند تا پیرمرد محبوب را از کار خود برکنار کنند. در رمانِ یونایتد نفرین شده نویسنده سخنی را به چاپ رسانده که شاید بتوان  آ‌نرا به حال و هوای این روزهای لستر ربط داد; جایی که می‌گوید« بازیکنان همیشه در عین نیشخند زدن، تبری هم برای فرود آوردن بر سرِ مربی در دست دارند! همه جا همین‌طور است و وقتی مدیران این فرصت را به بازیکنان بدهند، دیگر مربی هیچ شانسی برای نجات نخواهد داشت، عملاً هیچ شانسی!»

و جالب‌تر این‌جاست که پس از شکست لستر مقابل سویا در UCL و چند روز پیش از اخراج رانیری، اسکای خبر از جلسه‌ی مدیران روباهای کینگ پاور با بازیکنان ارشد لسترسیتی داد!

 

قرار گرفتن در بین نمایندگان سقوط به چمپیونشیپ کار را برای لستر بسیار سخت کرده و آن‌ها در چمپیونز لیگ هم بازی رفت را دو بر یک به سویا واگذار کرده‌اند و حذف از لیگ قهرمانان، عملاً فصل را برای لستر به پایان می‌رساند. فصل گذشته و در همین روزهای سال، نویسندگان انگلیسی به تحسین از شگفتی لستر و رانیری می‌پرداختند و امسال به تمسخر آن‌ها و بازیکن سابق‌شان گری‌لینه‌کر می‌گویند اگر لستر بازهم قهرمان شود، مطالب‌مان را با لباس زیر برای آن‌ها می‌نویسیم; فصل پیش روباه‌ها را همه دوست داشتند چون مدعی قهرمانی بودند و امسال کمتر کسی آن‌ها را دوست دارد چون مدعی سقوط هستند.

فوتبال، ورزشی‌ست بی‌رحم! رانیری سال پیش پس از قهرمانی، خود را خوشبخت ترین و شاد ترین فرد روی زمین می‌دانست و حالا غمگین از جدایی روزهای خود را سپری می‌کند. روبرتو مانچینی در خصوص رانیری می‌گوید: « شوربختانه فوتبال همین است؛ وقتی که پیروز شوی، بهترین هستی و اگر بازنده شوی، تاوان شکست را باید بدهی. بزرگی کار رانیری به اندازه ای است که مردم برای ۲۰۰۰ سال از آن یادخواهند کرد. مهم ترین چیز در پایان ماجرا هم همین است. ما مربیان از این شرایط آگاهیم و می‌دانیم که وقتی هدایت تیمی را به دست می‌گیریم، همواره در خطر قرار داریم. شوربختانه همیشه در شکست ها و لحظات سخت، این مربی است که تاوان پس می‌دهد. این قانون فوتبال است. برای دوستم رانیری متأسفم. او در تاریخ لسترسیتی‌ و قلب هواداران این تیم و در کل فوتبال‌دوستان جاویدان خواهد ماند.»

پائولو مالدینی ستاره سابق تیم ملی فوتبال ایتالیا و هموطن کلودیو رانیری نیز به حمایت از پیرمرد ایتالیایی پرداخت و این‌چنین سخن گفت : « رانیری تاریخ سازی کرد و هیچکس نمی‌تواند آن را پاک کند. اینکه کسی بخواهد کار او را تکرار کند بسیار دشوار خواهد بود. در فوتبال مدرن دیگر قدرشناسی وجود ندارد. دیگر نمی‌توان توقع قدرشناسی داشت. اخراج مربی راحت تر از اخراج ۳۰ بازیکن است. مطمئنا خیلی از اوقات باشگاه ها اشتباه می‌کنند و در گرفتن تصمیمات شتاب زده عمل می‌کنند. کاری که مربی انجام می‌دهد معمولا دست کم گرفته می‌شود. خیلی از آنها نه تنها برای باشگاه بلکه در کل ادوار، تاریخ سازی کرده اند.»

 

سال گذشته، در همین روزها، همگان می‌گفتند که در برخی از موارد، فاصله‌ی از فرش به عرش رسیدن بعضاً به کمتر از یک سال هم می‌رسد! حق با آن‌ها بود. لستر پس از صعود به لیگ برتر، قهرمانی لیگ جزیره را در بین غول‌هایی چون چلسی، منچستریونایتد، لیورپول و منچسترسیتی مال خود کرده بود؛ ولی اکنون، لستر زیر و روشده‌است و این ضرب‌المثل را می‌توان به طرز دیگری‌هم گفت; اینکه بعضی وقت‌ها، فاصله‌ی از عرش به فرش رسیدن هم به کمتر از یک سال می‌رسد! همانطور که قهرمانی فصل پیش گویا واقعاً یک رویا بوده‌است; یک خواب شیرین که خیلی زود به پایان رسید و شاید دیگر هرگز تکرار نشود. اخراج رانیری به‌همه‌ی مان ثابت کرد که قهرمانی متعلق به باشگاه‌هایی چون لستر نیست. همچون سرنوشت لیدز یونایتد که تا مرز نابودی پیش‌رفت.

به راستی که قهرمانی برای تیم‌های کوچک، چیزی جز غارت بازیکنان و له شدن خودِ باشگاه نخواهد داشت!

کاش رانیری پس از فصل پیش و همان قهرمانی از روباه‌های کینگ‌پاور جدا می‌شد‌ و کاش لستر با درخشش خود این‌چنین‌ فوتبال‌دوستان جهان را شیفته‌ی خود نمی‌کرد؛ کاش فوتبال این‌چنین بی رحم نبود و ای‌کاش دیگر هیچ تیم کوچکی در دنیای فوتبال به قهرمانی نرسد!


برچسب ها

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

اشتراک گذاری این صفحه در شبکه های اجتماعی

نظرها

اخبار مرتبط