جو سرطانی در مادرید؛ زنگ خطر برای آقای شجاع!


دوشنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۷ ۰ ۳۹۷
متافوتبال - داستان از 31 می 2018 شروع شد؛ وقتی زین الدین زیدان برای هزارمین بار نشان داد که حتی از غیر قابل پیش بینی هم غیر قابل پیش بینی تر است

داستان از 31 می 2018 شروع شد؛ وقتی زین الدین زیدان برای هزارمین بار نشان داد که حتی از غیر قابل پیش بینی هم غیر قابل پیش بینی تر است. هوادارانی که هنوز جشن و پایکوبی هایشان پس از کسب سومین قهرمانی متوالی در اروپا به پایان نرسیده بود، مجبور شدند با یک سکوت تلخ و پر احساس به این جشن خاتمه بدهند. مردی که حتی نه تنها واقعیت، بلکه دنیای رویا را هم به بازی می گیرد، به طرز غافلگیرانه ای یک کهکشان را زیر و رو کرد. آن نیم فصل کابوس بار با بازیکنانی که اشباع شده بودند زنگ خطری برای زیدانی بود که می دانست یک لغزش حکم یک آخرالزمان برای محبوبیتی دارد که سالها آنها را در اوج نگه داشته بود.

بعد از یک جاودانگی که توسط ذهن پر رمز و راز زیدان خلق شده بود، هیچکس حتی در گوشه ای از ذهنش هم فکر نشستن روی نیمکتی که گاهی اوقات مانند جهنم وحشتناک و مسحور کننده است و در اکثر اوقات مانند زندانی می شود که حکم یک روکش خاکستری بر تمام رویاهای یک شخص دارد. جولین لوپتگی، نام شخصی بود که با تمام این اوصاف پا به تله ای گذاشت که مرد تکرار نشدنی فرانسوی از کیلومتر ها آن را احساس کرده بود.

آقای شجاع بعد از جدایی میراث دار رائول افسانه ای، شروع به چیدن پازل هایی کرد که هر کدام با نواقصی، تراژدی سرمربی تازه کار مادرید را مختل می کرد. اما در یک چشم به هم زدن آن جام جهانی اشک بار و تلخ به پایان رسید و ماراتون غول های فوتبال آغاز شد. بعد یک شروع امیدوار کننده که قوت قلبی به هواداران مادریدی داد اما، کابوسی که در این مدت طولانی خودش را پنهان کرده بود با آن روی بی رحمی اش به استقبال کهکشانی ها آمد. تصمیمات اشتباه لوپتگی به طرز شگفت انگیری روی این مضامین و سوال های عمیق فلسفی دست می گذارد و آنها را کاملا زیر و رو می‌کند و آن تفکرات ماندگار و بی ملاحضه ای که دو سال و نیم در پس حافظه ی تک تک هواداران رئال مادرید خاک می خورد، به تدریج از آن قفس های فرضی فرار می کنند و به مرحله ی اجرا می رسد.

لوپتگی اکنون میهمان یک چالش چند پهلو است که ممکن است او را در همان دره ای بیندازد که قربانی های زیادی داشته است. تاکتیک در مادرید همانند یک سند جعلی می باشد و سرمربی باسکی هنوز نمی داند که با سیاه کردن چند تخته و چند ورق و بازی با کلمات نمی تواند به همان مادریدی برگردد که تمام استانداردها را نقض کرده بود و پا فراتر از مرزهای جاودانگی گذاشته بود. هر کارشناسی می تواند لیست بلند و بالایی از دلایلی که باعث ایجاد چنین جو سرطانی در مادرید شده بنویسد اما تنها برطرف کردن یک کد می تواند به تمام این قصه ها و داستان سرایی های رسانه ها پایان بدهد. 

0010c7aa-800.jpg

انگیزه، بزرگترین دشمن و بهترین دوست کهکشانی های فوتبال است، عنصری که یک سال قبل در همین مقطع، رئال زیدان را از آن تیم رویایی تبدیل به یک تیم خشک کرده بود و اکنون اوضاع بدتر هم شده است. بازیکنان مادرید بعد از کسب 8 جام اکنون از همه طرف پر شدند و بزرگترین عنصر موفقیتشان را از دست دادند. انگیزه چیزی بود که از مادرید یک غول شکست ناپذیر و وحشتناک در اروپا ساخته بود و حالا فقدان آن پایه های باشگاه را به لرزه در آورده است. 

درحالیکه خیلی از رسانه ها، ایجاد موقعیت و شوت های بسیار کم را دلیل اصلی عدم موفقیت رئال در گلزنی رئال می دانند اما اگر نیم نگاهی به بازی های فصل قبل رئال مادرید داشته باشیم متوجه می شویم که مسئله تنها به این مربوط نمی شود. تیم زیدان فصل قبل رکورد گلزنی های متوالی اش در مقابل رئال بتیس شکست، با وجودی که آنها با 27 شوت و 7 شوت در چارچوب، در امر گلزنی نا موفق بودند. چند هفته بعد مقابل بیلبائو بازهم متوقف شدند درحالیکه 19 بار دروازه ی تیم باسکی را تهدید کرده بودند و حتی در دربی مادرید با وجود ثبت 14 شوت بازهم در گلزنی ناکام ماندند. ویارئال و اسپانیول دیگر تیم هایی بودند که رئال در آن فصل مقابل آنها بارها صاحب موقعیت می شد اما نتوانست توپ را به تور دروازه ی حریفش بچسباند.

در این فصل هم داستان تکرار می شود اما از نوعی بحرانی تر؛ از آخرین باری که شاگردان مربی باسکی رئال موفق به ثبت گل شدند 409 دقیقه می گذرد و این رکوردی است که در قرن 21 برای رئال سابقه نداشته است اما به لطف ناکامی رقیبشان هنوز لکه هایی از امید برای قهرمانی را می توانند احساس کنند اما برای قهرمانی نیاز به یک انقلاب درون دنیای ناشناخته ی خود دارند. زین الدین زیدان در نیم فصل دومِ فصل قبل موفق شد انگیزه را در تیمش احیا کند و آن تحول بزرگ باعث شد که با سه قهرمانی پیاپی در اروپا بتواند با کارنامه ای درخشان به دورانش در رئال مادرید خاتمه بدهد. نکته ای که این فرصت را به زیدان داد این بود که با سابقه ی درخشانش، سوت های انتقادی هواداران کم تحمل رئال مادرید که همانند تازیانه درد آور است بلند نشده بود و سرمربی سابق رئال مادرید در این فرصتی که به او داده شد توانست امپراطوری خودش را دوباره بنا کند اما لوپتگی چنین سابقه ای ندارد و باید رئال را از این آشوب و بحران در کوتاه ترین فرصت ممکن رها سازد. آمار لوپتگی در این 4 بازی متوالی که موفق به گلزنی نشده مقابل سویا، اتلتیکو مادرید، زسکا مسکو و آلاوز به ترتیب، 21، 15، 26 و 13 شوت بوده که و از طرفی سهم مهاجم نوک فیکس رئال که علی رقم شروع امیدوار کننده در ابتدای فصل، در این 4 بازی پایانی تنها یک شوت بوده است.

اکنون از هوای مه گرفته ی مادرید تنها عنصری به نام انگیزه می تواند نوید یک انقلاب دوباره را در مادرید بدهد و مراحل رویا و زمان را با موفقیت پشت سر بگذارد. رها شدن در چنین وضعیتی به طرز اسفناکی آینده ای وحشتناک را برای رئال مادرید ممکن است رقم بزند و رئال باید مثل گذشته انگیزه ی از دست رفته ی خود را دوباره بدست بیاورد و برای اهداف بزرگش قدم بردارد و با یک پایان بندی خوب اتفاقات این فصل را به فراموشی پیوند بزند. وقفه ی ایجاد شده بابت بازی های ملی، فرصتی طلایی برای بازیابی مصدومان و برطرف کردن جو سرطانی رئال مادرید به شمار می رود و هرگونه غفلت، پایان تلخی را برای هر کدام از اعضای باشگاه رئال مادرید در بر خواهد داشت.

 

محمدعلی صادقی

 


برچسب ها

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

اشتراک گذاری این صفحه در شبکه های اجتماعی

نظرها