متاگپ | ناصر ابراهیمی: من به عنوان اولین یاغی به تاج پیوستم/ علی پروین فقط من رو قبول داشت/ به هر تیم می‌خوای ببازی بباز، ولی به استقلال نباز/ هاشمی نسب مجبور شد بره استقلال


سه شنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۶ ۰ ۲۰۳۵
متافوتبال – مربی و سرمربی سابق پرسپولیس و تیم ملی فوتبال ایران از خاطرات و حواشی فوتبال ایران می‌گوید.

 

متاگپ | اولین یاغی پرسپولیسی که به تاج پیوست

پرسپولیسی که به تاج پیوست">

 

سلام به همه دوستان و همراهان برنامه متاگپ. همین چند وقت پیش بود که شهرآورد 86 یا به نوعی شهرآورد 87 به اتمام رسید. آبیهای پایتخت تونستن با تک گل وریا غفوری برنده این بازی مهم و سنتی باشن. سالهای سال بود که وقتی این بازی برگزار میشد همیشه اسمهای آشنایی روی نیمکت و زمین مسابقه می‌دیدیم و می‌شنیدیم. یکی از اون اسمهایی که شاید لب خط همیشه خیلی پر جنب و جوش بود و تجربه بسیار زیادی در عرصه ملی و در رده باشگاهی کنار مستطیل سبز داره، ناصر ابراهیمی هست. استاد و مربی بزرگی که خیلی از بازیکنهای حال حاضر فوتبال کشورمون شاگرد ایشون بودن. خیلی از مربیها شاگرد ایشون بودن و مدتهاست که کنار فوتبال نیستن و شاید به نوعی خیلی کمتر پیشکسوتهای خوب کشورمون در حال حاضر دیده میشن. از ایشون دعوت کردیم در کنار ما باشن که هم درمورد دربی صحبت کنیم و هم پرسپولیس و استقلال. یک ذره خاطره بازی هم کنیم و ببینیم حال و هوای فوتبال در گذشته چگونه بوده و الان داره به کجا کشیده میشه.

آقای ابراهیمی خیلی متشکرم دعوت ما رو پذیرفتید. وقتتون بخیر و خیلی خوش آمدید.

بنده هم خدمت شما و کسانی که برنامه رو میبینن یا میشنون در داخل و خارج از کشور سلام عرض میکنم. انشاالله هر جا هستن سلامت باشن و آینده مال اونهاست.

ناراحت شدید پرسپولیس باخت؟

شغل من علاوه بر این که کارمند بازنشسته برق تهرانم ولی قبل از انقلاب در تیم شاهین فوتبال بازی میکردم. من از سال 39 با خدابیامرز همایون بهزادی و شیرزادگان و دهداری که همه فوت کردن و من با اینها بودم و 4 سال شاهین بازی کردم و بعدش 4 سال در تاج بازی کردم که الان استقلال شده. از همون زمان حساسیت عجیبی رو بازی شاهین و تاج بود. اون موقع اسم دربی نبود و یک بازی سنتی تو تهران بود. امجدیه 8000 نفر و بعدها 12000 نفر ظرفیت داشت که باور کنید اگه 12000 تا تماشاچی میومد، به طور دقیق 11500 نفر شاهینی بودن. یواش یواش جوری شد که تماشاچی اون طرف هم زیاد شد و به حالتی رسید که به جای 500 نفر شدن 1000 نفر. در همون زمان هم این بازی حساسیت عجیبی داشت. من به خاطر اتفاقاتی از تیم شاهین رفتم تاج که به نوعی اولین یاغی محسوب می‌شم. از همون موقع اعتراضها شروع شد که چرا من رفتم. زندگی من جوری بود که پدرم تازه فوت کرده بود و از نظر مالی باید می‌رفتم. اون موقع تاج به من 4000 تومن داد که برای جهاز خواهرم دادم.  شاهین هم قرار بود ماهی 300 تومن بده که نداد. سال 46-47 شاهین رو بستن که شاهینیها دو گروه شدن، پیکان و پرسپولیس که بعد از این که پیکان کنار رفت، شد باشگاه پرسپولیس.

شما الان خودتون رو پرسپولیسی میدونید یا استقلالی؟

من 4 سال در تاج بازی کردم. قبل از انقلاب یک مدت هم اختلافات تیمی بود و رئیس فدراسیون بیشتر از داراییها میشد. تیم شاهین و تاج با هم متحد شدن. تیمهای خارجی که دعوت می‌کردن یک بازی شاهین میکرد، یک بازی تاج و یک بازی هم مختلط انجام میدادن. میخواستن در مقابل تیم ملی بگن ما هم هستیم. اختلافاتی بود در انتخابی تیم ملی که من خودم سال 41 به همین خاطر خط خوردم. ناراحت هم نشدم چون خیلیها بهتر از من بودن. من هم تو تاج و هم شاهین فیکس بازی کردم. یواش یواش استخدام برق شدم و از اونجا کنار رفتم.

شما از کی با علی پروین جور شدید؟

علی پروین وقتی سرمربی تیم ملی شد، اومد گفت من تو ایران فقط شما رو قبول دارم. آخه من علی پروین رو تیم ملی دعوت کردم که بعدش اومدن طرح 27 ساله ها رو پیاده کردن تا امثال پروین‌ها محمد صادقی‌ها، نصرالله عبداللهی‌ها و میرفخرایی‌ها رو از تیم ملی کنار بذارن که من اسعفا دادم. گفتم علی پروین باید باشه وگرنه من نیستم. رفتن هندوستان و ششم یا هفتم شدن و برگشتن ب عدش دوباره من شدم سرمربی تیم ملی تا موقعی که دهداری اومد و بعد هم علی پروین شد سرمربی تیم ملی. اومد سراغ من گفت تیم ملی در دست تو. من مدیریت میکنم به هیچ کاریت هم کار ندارم و همه جوره با هم بودیم.

جام ملت‌های آسیا در سال 1992 در هیروشیما و مقدمنی جام جهانی 1994 در قطر خیلی عجیب و غریب بود.

در هیروشیما در هر صورت اتفاقاتی افتاد که جالب نبود . بچه‌ها از نظر عصبی و روحی در شرایط مناسبی نبودن مسئولین هم تیم رو خوب شارژ و تغذیه نکردن. بازیکنان وقتی میخواستن برن تو زمین عصبی بودن. اتفاقاتی در بازی امارات افتاد که نتیجه نگرفتیم و یه تساوی کسب کردیم، در بازی با ژاپن هم در دقایقی پایانی گل آفساید خوردیم و بازی به جنجال کشیده شد و نهایتا از جام ملت‌ها در مرحله گروهی حذف شدیم. بعدش برای مسابقات انتخابی جام جهانی 1994 به قطر رفتیم که اتفاقات عجیبی افتاد. مثلا فلان بازیکن رو خط زده بودیم بعد در مسابقات قطر کاپیتان گذاشتیمش! این تصمیم شخصی پروین بود که به نظرم اشتباه بود. علی آقا میگن اونجا بازیکنهامون آماده نبودن ولی من میگم تیمی که در دور اول مقدماتی در سوریه بازی کرد و در گروهش اول شد به خاطر این بود که از جوانانی مثل خاکپور و استیلی استفاده کردیم. اما در مسابقات دور نهایی در قطر دفاع راست زانوش رو عمل کرده بود، دفاع وسط کمرش 18 بخیه خورده بود. ما اومدیم اسم‌ها رو بازی دادیم نه شایسته‌ها رو. به همین خاطر تحرک تیم خیلی کم بود. بازی‌های آسیایی پکن که قهرمان شدیم، گفتن یک خونه بهتون میدیم تو شهرک اکباتان که اون موقع 6-7 میلیون بود که 1 سال طول کشید ندادن بعدش کلا 500 هزار تومن دادن. اینها تاثیر گذاره ولی خب اول به خاطر مسئله روحیه بعد آمادگی و بعد تاکتیکی نرفتیم بالا.

به نظر خودتون زوج شما و علی پروین برای مربیگری خوب بود؟

ما 10 سال کنار هم کار کردیم. هیچ اختلافی با هم نداشتیم. آخرها یک اتفاقاتی افتاد که من خواستم جدا بشم. بعد از بدشانسی که تیم ملی آورد و نرفت جام جهانی، علی پروین 5 سال خونه نشین شد و بعد از 5 سال که اومد پرسپولیس، دوباره اومد سراغ من. گفت بازم مثل تیم ملی همه چی دست تو اصلا کاری به کارت ندارم. اون موقع پرسپولیس 3 تا بازی کرده بود 2 امتیاز داشت. من رفتم پرسپولیس بعد از بازی سومش، شنبه بود. از همونجا ما 16 هفته نباختیم. قهرمان بی چون و چرا در همون سال 77-78 شدیم. حذفی هم قهرمان شدیم. سال 78-79 گفتیم ما حذفی شرکت نمیکنیم چون به دردمون نمیخوره. تیم دوم رو فرستادیم ولی باز هم قهرمان شدیم. سال 79-80 سایپا اول شد ما هم دوم شدیم و دوباره سال اول لیگ برتر ما قهرمان شدیم.

چقدر فوتبال الان با اون موقع تفاوت کرده؟

اون موقع پول کم بود، جوری نبود که فوتبالیستها در رفاه و آسایش باشن. اون موقع پرسپولیس به بازیکنهای تاپ 20-30 میلیون بیشتر نمیداد. رقیبش استقلال بود که گاهی قراردادها رو میبرد بالا. آخرین سالی که من بودم سال 79-80، علی پروین جلسه گذاشت با فوتبالیستها. به کریم باقری گفت شما پارسال چقدر گرفتی؟ گفت 50 میلیون. به خوردبین گفت بنویس 150 میلیون. به همه از دم همینجوری برد بالا. این کار رو استقلال کرد که هاشمی نسب رو برد اونجا. هاشمی نسب میگه من استقلالیم ولی استقلالی نبود. از بچگیش پرسپولیسی بود. وقتی از ترکمن اومد ایران، اومد پرسپولیس پیش ما اگه میخواست میرفت استقلال. یارهای ما رو وسوسه کرده بودن که برن استقلال. هاشمی نسب اومد پیش من گفت علی آقا به من 70 تومن میده، استقلال 2 سال 120 تومن میده. من به علی آقا گفتم گفت 80 تومن بیشتر نمیدیم میخواد بره استقلال.

شما همیشه لب خط خیلی پر جنب و جوش بودید. تو دربیها می‌گفتن شما خیلی جو میدید و تماشاچیها رو تحریک میکنید.

من لب خطم با بقیه فرق میکنه. نمایش نیست. بعضیها نمایشی کار میکنن. بعضیها سکوت میکنن. لب خط جای سکوته مگر این که در ارتباط باشی. اون موقع تازه مد شده بود. من توی دروازه با عابدزاده، دفاع یا با افشین پیروانی یا محمدخانی و قبلا هم با پنجعلی، خط هافبک هم یا با حسین عبدی یا استیلی در ارتباط بودم. علامتها رو به بچهها میگفتم که چی کار باید انجام بدن.

از چه بازیکنی همیشه خیلی شاکی بودین و وظیفهش رو انجام نمیداد؟

معمولا گاهی علی کریمی میرفت تو کار خودش. فوقالعاده بود منم هیچی بهش نمیگفتم. بهش گفته بودم تو حفظ توپ هر کاری دلت میخواد اون جلو انجام بده. اونم کار من رو انجام میداد.

راست میگن میرفتید تپه داوودیه اونقدر بازیکنها رو می‌دوندید که همه کشته برمیگشتن؟

هنوز هم اروپاییها تمرینات ابتدای فصلشون در جنگله. حالا ما اسمش رو گذاشتیم تپه داوودیه. هفتهای یک بار میرفتیم تپه داوودیه که الان هم شده پارک. ما جوری تمرین میدادیم که نسبت به تیمهای دیگه هیچوقت فوتبالیست نمیومد بگه من کم آوردم. کم آوردن فوتبالیستها دو نوعه. تمرین اضافی بیش از حد دادی که من اونجا نمیذاشتم. علی پروین تپهای داشت به اسم تپه سرخپوستی. علی پروین اون بالا وای میایستاد بچهها پایین و تمرین میداد. به جایی میرسید که بعضیها بالا می‌آوردن و بعد من دوشنبهش میبردمشون ریکاوری استخر و سونای آزادی. برای همین در زمان من همه تیمها رو در نیمه دوم شکست میدادیم. هنوز هم اگه من و علی پروین برگردیم پرسپولیس، تپه داوودیه رو میذاریم.

من 13 دربی بودم که علی پروین مدیر فنی بود و من سرمربی بودم. ما هیچ برخورد و مشکلی با هم نداشتیم. پنجشنبه که می‌شد من تیم رو ارنج میکردم بهش میگفتم اینها بازی میکنن. اونم میگفت باشه من مطالعه میکنم. زنگ میزد میگفت همونا که دادی عالیه یا این رو عوض کن اون یکی و بذار. مسابقات که شروع میشه برای استقلال و پرسپولیس دو حالت داره. قهرمانی یک چیز جداگانه است و دربی یک مسئله دیگه است. هوادار سر تا سر سال منتظره دیدن برد تیم محبوبش تو این بازی هست. ما تو رختکن میگفتیم به هر تیمی میخوای ببازی بباز ولی به استقلال نباز. قهرمان شدیم که شدیم، نشدیم هم نشدیم ولی به استقلال نباز. استقلالیها هم همین رو میگفتن. این حرفها به خاطر هواداره.

از بازیکنی دلگیر هستید؟

نه من از کسی دگیر نیستم ولی اتفاقاتی تو فوتبال ایران افتاده که شناسنامه همه دست منه.

اون زمان که شما مربی بودید، نسل شیطونی بودن.

من داخل زمین عصبانیترین مربیم ولی بیرون از زمین با همشون رفاقت دارم. اولش باهاشون صحبت میکردم که من داخل زمین هیچ شخصی رو نمیشناسم. هر کسی میخوای باشی، باش خطت میزنم بری خونتون. من چه 5 سال که پرسپولیس بودم و چه 12 سالی که تیم ملی بودم، هیچ درگیری از من پیدا نمیکنید.

بازیکنی از استقلال بود که دوست داشتید بیاد پرسپولیس بازی کنه؟

نه اون موقع بنا بر این بود که به هم کار نداشته باشیم. حتی خود هاشمی نسب دوست نداشت بره، مجبور شد که بره.

الان صحبت اینه که چرا مربی محسن مسلمان رو بازی نداده یا چرا منشا اول بازی نکرده. این حق مربیه. ولی حرفی که آقای برانکو گفت رو من نمیپسندم که لجبازیه. مثل کاری که کیروش با رحمتی کرد. ما مربیها معلمیم. من خیلی چیزها تو پرسپولیس میدیدم ولی تنبیه نمیکردم. من هاشمی نسب رو تنبیه کردم خودش هم میدونه. گفتم میبرمت عربستان ولی نمیذارمت و علی آقا هم که پرسید چرا نیست، گفتم نیست دیگه ولی نگفتم چرا.

خیلی متشکرم وقت گذاشتید تشریف آوردید. گپ و گفت خیلی خوبی بودید. خاطراتی بود که از زبون شما شنیدیم. لذت بردیم از صحبتهایی که کردید. انشاالله همیشه سلامت باشید.

ممنون از شما.

 


برچسب ها

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

اشتراک گذاری این صفحه در شبکه های اجتماعی

نظرها