چرا لیورپول ماریو را مفت و مجانی به دست آورد!


سه شنبه ۴ شهریور ۱۳۹۳ ۰ ۱۵۵
متافوتبال – در استعدادهای ماریو بالوتلی تردیدی نیست، اما باشگاه های قبلی او مشکلی با از دست دادن او نداشتند. ماریو برای لیورپول هم یک استعداد ارزشمند است، در عین حال هم دشواری های برندن راجرز برای ایجاد فضایی که ماریو بتواند استعدادهای خود را به منصه ظهور برساند، بی اندازه زیادند.

منبع: theGuardian.com

مترجم: آرش گنجی

شاید این داستان به سال ها پیش بازگردد، اما احتمالاً آن پیام بازرگانی شرکت آلاید دانبار را به خاطر دارید که جیمی کرگر یکی از همین روزها به آن اشاره کرد. در این پیام بازرگانی که به سال ها پیش باز می گردد، صدای اروینگ برلین پخش می شود که ترانه ی "Let’s Face the Music and Dance" را می خواند و ما نمایی را می بینیم از مردی که وقتی داشت جلوی آینه ی حمام صورت خود را می تراشید، با یک تست بارداری در کابینت حمام مواجه می شود. مرد که هنوز صورتش پوشیده از کف بود به سرعت از پله ها پایین می آید تا اصل ماجرا را از دهان دختر خود بشنود، اما در این زمان همسر او داخل می شود و می گوید: "گمونم کسی که باید حواس اش را جمع می کرد ما بودیم." و بعد موسیقی این پیام شروع می شود که: "شاید دردسری بزرگ در پیش باشد..."

این پاسخ کرگر بود وقتی با اخباری مواجه شد مبنی بر این که لیورپول باید تلاش کند تا جنبه های خوب حضور ماریو بالوتلی در لیورپول بر جنبه های بد این مسئله بچربد. به زعم کرگر، قیمت خرید ماریو بد نبود، در عین حال که او نتوانست از اشاره کردن به آن پیام بازرگانی معروف خودداری کند: "آن خانواده باخبر شد که یک تازه وارد در راه است، آن ها تلاش کردند تا به جای غرولند کردن خوشحال باشند، بله این قدم نورسیده می تواند زندگی را بهتر کند، اما فقط با مصرف حد گزافی از انرژی".

جذب ماریو بالوتلی 22.5 میلیون پوند برای منچسترسیتی خرج برداشت زمانی که در سال 2010 این بازیکن راهی لیگ برتر شد. وی سپس به قیمت 19 میلیون پوند به میلان فروخته شد و حالا هم در ازای 16 میلیون پوند راهی لیورپول شد.

لیورپول میل دارد پیش خود فکر کند که این بازیکن را مفت و مجانی به چنگ آورده است، و خب شاید هم همینطور باشد زمانی که شین لانگ در ازای 12 میلیون پوند از هال سیتی به ساوتهمپتون می رود و فولهام در ازای دریافت مک کورمک از لیدزیونایتد 11 میلیون پوند پیشنهاد می کند. از زاویه دیگری هم اگر نگاه کنیم مسئله روشن است، قیمت بازیکنان زمانی که دائماً در زمین بازی کنند کاهش نمی یابد. بالوتلی در این مرحله از دوران حرفه ای خود باید یک بازیکن 50 میلیون پوندی می بود و حتا بیشتر.

ژان کیتسون، کمدین استرالیایی زمانی پرسید: "داشتن بدن زیبا و آنچنانی مانند بدن ویکتوریا پرینسیپال چه فایده ای دارد وقتی که ذهنتان هم مثل او باشد؟"

همین سئوال را باید در خصوص بالوتلی پرسید. فایده ی این همه استعداد چیست وقتی پایتان به گلزنی باز نمی شود و با این قیمت نازل خرید و فروش می شوید.

لیورپول خیلی زود خواهد فهمید که باید یک زمان طاقت فرسا را صرف این بازیکن کند. لیورپولی ها دوست دارند پیش خود فکر کنند که ماریو در سن 24 سالگی به مراتب بیشتر از 20 سالگی قابلیت و امکانات بهتر شدن را دارد. در مجموع به این نتیجه رسیده اند که بهترین سیاست در خصوص بالوتلی این است که سختگیر نباشند. اشتباه است اگر تصور شود که خرید ماریو سراسر اشتباه بود، اما به همان اندازه هم اشتباه است اگر تصور شود که برندن راجرز یا در واقع روانپزشک باشگاه لیورپول، دکتر استیو پیترز، و سایر دست اندرکاران باشگاه، همگی بدون مشکل و به خوبی و خوشی با این بازیکن سرخواهند کرد.

گازتا دلو اسپورت حساب کرده است که این بازیکن در 568 روز حضور خود در میلان، 788 تیتر خبری متفاوت را رقم زده است. ماریو اسکونچرتی، خبرنگار کوریره دلو اسپورت هم به درستی پدیده ی بالوتلی را این گونه توصیف می کند: "استعدادی بسیار عجیب که آمدنش همه را خوشحال می کند و رفتنش همه را خوشحالتر."

به هر حال ماریو بالوتلی، بعد از آدام لالانا، دژان لاورن و لازار مارکوویچ، چهارمین بازیکن گرانقیمت لیورپول است و باید در این فصل ثابت کند که ارزش تلاش برای خریده شدن را داشته. اما باید دلیلی هم وجود داشته باشد که چرا کریستین ویری معتقد است که این معامله تا کنون بهترین معامله برای باشگاه میلان بوده.

لیورپول نسبت به این که در قرارداد ماریو بندهایی هم در خصوص نوع رفتار این بازیکن قید شود، حساسیت به خرج داده است، اما به زودی درخواهد یافت که خیلی ها عاشق همین قبیل رفتارهای بالوتلی هستند. روبرتو مانچینی، مربی سابق ماریو در منچسترسیتی، این بازیکن را دیوانه توصیف کرده بود، اما به نحو ایتالیایی و فقط از روی دلسوزی برای بازیکن خود. حتا خوزه مورینیو هم که در اینتر رابطه اش با بالوتلی گاهی سرد می شد گاهی قطبی یک بار این بازیکن را از سر علاقه، "غیرقابل کنترل" خوانده بود.

مورینیو خودش می گوید اگر کتاب خاطرات خود را از دورانی که با ماریو گذرانده ورق بزند، 200 صفحه ای می شود. اما خاطره ای که مورینیو بیشتر از همه دوست دارد تکرارش کند: "در لیگ قهرمانان اروپا به روبین کازان خوردیم. همه ستاره های من مصدوم بودند، دیگه میلیتو، سامی اتوئو، همه. واقعاً توی دردسر افتاده بودم. ماریو دقیقه 42 یک کارت زرد گرفت. وقتی که نیمه اول تمام شد و وارد رختکن شدیم، 14 دقیقه از 15 دقیقه وقت استراحت را با ماریو صحبت می کردم. بهش گفتم ببین ماریو، من نمی توانم تو را تعویض کنم، هیچ مهاجمی روی نیمکت ندارم، به هیچ بازیکنی تنه نمی زنی و فقط با توپ بازی می کنی. ماریو، اگر کسی تحریکت کرد واکنش نشان نده. اگر توپ را از دست دادیم واکنشی نشان نده. اگر داور اشتباهی کرد، واکنشی نشان نده." مورینیو بعد از یک وقفه کوتاه: "دقیقه 46-کارت قرمز."

این مشکل برای جانشین لوئیس سوارس در لیورپول اساساً به قوت خود باقی است، همچنان که لوئیس سوارس نیز از این نقطه نظر بی عیب نبود: "آیا می توان به او اطمینان کرد؟"

قبل از آن که همه چیز در من سیتی خراب شود، مانچینی معتقد بود که انتظارات از ماریو بیش از حد زیاد است. اما به نظر یک مشکل دیگر هم وجود داشت و آن زیرآبی رفتن های این بازیکن بود. کافی است عبارت "Balotelli training hard" [تمرینات دشوار بالوتلی] را در گوگل جست و جو کنید تا متوجه این مطلب بشوید. این کلیپ نمایی از تمرینات تیم میلان را در حاشیه زمین نشان می دهد. بازیکنان یکی پس از دیگری و به دنبال هم از روی موانع کوچکی می پرند. ارتفاع موانع به زحمت به شش اینچ می رسد. ماریو در حینی که به این موانع نزدیک می شود نگاهی به آن ها می اندازد، و در حالی که تمام بازیکنان دیگر از روی موانع می پرند ماریو با خونسردی از کنار موانع رد می شود.

در من سیتی، مربیان به خاطر می آورند که قبل از یکی از دیدارهای مهم، دی وی دی بازی های حریف را به ماریو دادند تا وی ضمن تماشای آنها به شناخت دقیقی از بازیکنان حریف دست یابد، اما بعداً شست شان خبر دار شد که آقا در تمام مدت مشغول تماشای لورل و هاردی بوده. یا این که وی مجذوب درب های کشویی خودکار زمین تمرین تیم شده بود و یک روز وقتی که سوار ماشین اسپورت خود بوده آن قدر با ماشین خود از درب ها دور و نزیک می شد تا ببیند آستانه گیرنده های درب ها کجاست.

مجموعاً کم تر کسی به خاطر می آورد که ماریو به انتظارات مربیان خود جامه عمل پوشانده باشد. با این حال تردیدی هم نمی توان داشت که اگر ماریو اندکی از علایق بی مورد خود می کاست، می توانست این روزها به خوبی کریس رونالدو و لیونل مسی باشد. سوارس به رغم تمام مشکلات رفتاری خود، هر قطره از عرق خود را در راه پیراهن لیورپول ریخت.

نباید انتظار داشت که جانشین لوئیس در لیورپول هم این گونه عمل کند. این همان بازیکنی است که به علت مصدومیت کتف، برای مدتی از میلان و تمرینات این تیم دور بود اما بعداً در اینستاگرام خود عکسی گذاشت که نشان می داد مشغول تنیس بازی است. فقط ماریو است که می تواند به بهانه آنفولانزا دیدار دوستانه تیم خود برابر والنسیا را ترک کند و بعد سر از مسابقه خیریه یک سطل آب یخ [مسابقه ای در حمایت از بیمارانی که به تدریج کنترل بر ماهیچه ها و سیستم عصبی خود را از دست می دهند] درآورد و برایش مهم هم نباشد که این عمل او چه بازخوردی به همراه دارد.

در نهایت به نظر من کودک درون ماریو بیش از حد فعال است. اما لیورپول راهی ندارد جز این که فضایی مهیا کند تا خوبی های ماریو بر بدی های او غلبه کند. اما باید در نظر داشت همان طور که کرگر هم گفت، این وظیفه ای است جانکاه.

 


برچسب ها

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

اشتراک گذاری این صفحه در شبکه های اجتماعی

نظرها

مقالات مرتبط