متافوتبال - واگذاری، بهترین راه فراری بود که مدیریت باشگاه استقلال میتوانست در برابر مشکلات مالی باشگاه انتخاب کند. بحثهای مربوط به واگذاری آنقدر آشفته و به هم ریخته بود که به راحتی میشد آشفتگیهای مالی استقلال را هم در پیچیدگیهای کلاف سردرگم واگذاری پنهان کرد.
واگذاری، بهترین راه فراری بود که مدیریت باشگاه استقلال میتوانست در برابر مشکلات مالی باشگاه انتخاب کند. بحثهای مربوط به واگذاری آنقدر آشفته و به هم ریخته بود که به راحتی میشد آشفتگیهای مالی استقلال را هم در پیچیدگیهای کلاف سردرگم واگذاری پنهان کرد. بهرام افشارزاده هم که به تمام این موارد آگاه بود، چه در گفتوگو با رسانهها و چه در جلسات خصوصیاش با بازیکنان این واگذاری را عامل همه بدبختیهای استقلال معرفی کرد.
تمام حرف مدیرعامل استقلال هم این بود که جدی شدن بحث واگذاری، باعث شده که اسپانسر باشگاه حاضر نباشد در این اوضاع بلاتکلیفی پولی به باشگاه استقلال بپردازد. افشارزاده با بیان این حرف لباس یکی از مخالفان واگذاری را به تن کرده و هر انتقادی درباره مشکلات مالی آبیپوشان را از خود دور کرده است. حالا هرکسی که بخواهد از افشارزاده بابت سوء مدیریتش در مسائل مالی انتقادی کند، او مقصر بزرگتری به نام وزارت ورزش را در پس ماجرای واگذاری به منتقدان معرفی میکند.
این ترفند مدیرعامل در برابر خیلیها بخصوص برخی بازیکنان هم نتیجه داده. پای حرف خیلی از آنها که مینشینی میگویند مدیرعامل باشگاه از هیچتلاشی برای رفع مشکلات مالی دریغ نکرده اما چهکاری از او ساخته است وقتی ماجرای واگذاری تمام معادلات مدیرعامل را به هم میزند؟
اگر بخواهیم با نگاهی واقعبینانه به بهانههای افشارزاده در توجیه بیپولیهای باشگاه نگاه کنیم، واضحترین سوالی که در برابر این توجیه میتوان از افشارزاده پرسید این است که مگر باشگاه استقلال با اسپانسر خود قرارداد نداشته است؟ مگر نباید تمام وظایف و تعهدات اسپانسر نسبت به باشگاه به طور شفاف بیان شده باشد؟ آیا استقلالیها به هنگام عقد قرارداد با اسپانسر نباید چنین مسائلی را در نظر میگرفتند؟
27 بهمنماه بود که رسانهها از فسخ قرارداد اسپانسر استقلال خبر دادند و استقلال حامی اصلی مالیاش را به دلیل جدی شدن بحثهای خصوصیسازی از دست داد. همان زمان گفته میشد، اسپانسر به دلیل نامشخص بودن آینده باشگاه حاضر به همکاری با استقلال نبوده است. بعد از آن هم افرادی مثل سبک دست و توفیقی بهعنوان حامی مالی به عضویت هیاتمدیره درآمدند، بدون اینکه دردی از مشکلات مالی استقلال دوا شود. اسپانسر استقلال اما درست زمانی با این باشگاه فسخ کرد که اتفاقی مشابه آن، مدتی پیش از آن برای پرسپولیس هم افتاده بود.
وقوع اتفاقی مشابه این برای پرسپولیس اما دلیلی بر حقانیت دو باشگاه نیست. بلکه نشان دهنده ضعف و مشکل مشترکی است که هردوی این باشگاهها در قراردادهای خود با اسپانسرهایشان داشتهاند. قراردادی تقریباً یک طرفه که بیشتر مفاد آن به سود اسپانسر تنظیم شده است. در هیچ یک از قراردادهایی که استقلالیها با اسپانسر خود منعقد میکنند، هیچ تضمینی برای حمایت مالی اسپانسر در مواقع لزوم وجود ندارد که اگر اینطور بود هیچگاه اسپانسر نمیتوانست به بهانه واگذاری باشگاهها به یکباره کنار بکشد!
مگر نه اینکه در چنین قراردادهایی باید مدت زمان مشخصی برای حمایت مالی شرکت مذکور تعیین شود؟ تعیین تاریخهای مشخص برای پرداختهای اسپانسر به باشگاه هم یکی دیگر از بدیهیات قراردادی است که یک باشگاه باید با اسپانسر خود منعقد کند. اگر این قراردادها به طور اصولی و درست تنظیم شده باشند، چرا باید اسپانسر باشگاه به محض مطرح شدن بحث واگذاری تصمیم به فسخ قرارداد بگیرد و بدون اینکه ضرر و زیانی پرداخت کند، حرف خود را برای فسخ قرارداد به کرسی بنشاند؟ همه اینها آیا نشانه این نیست که حتی پا پس کشیدن اسپانسر از کمک مالی هم یکی از ضعفهای مدیریتی باشگاه استقلال به حساب میآید؟ اگر باشگاه قرارداد محکمی با اسپانسر بسته بود هیچگاه چنین اتفاقی رخ نمیداد.
پیشبینی اینکه افشارزاده در برابر همه این سوالات چه پاسخی داشته باشد البته اصلاً دور از ذهن نیست. با توجه به وعدهای که او بابت پرداخت پول بازیکنان و کادرفنی داده، احتمالاً مشکلات مالی باشگاه را رو به حل شدن میداند و همه این نقدها را به فراموشی میسپارد. غافل از اینکه حتی با تزریق پول به کادرفنی و باشگاه باز هم نباید فراموش کرد که این پول نوشدارویی است که پس از مرگ سهراب آمده. حالا که مشکلات مالی و مشکلات روحی ناشی از آن بزرگترین ضربه یعنی از دست رفتن قهرمانی و کم شدن شانس کسب سهمیه را به بدنه استقلال وارد کرده، این پول به چه کار تیم میآید؟
درست است که دیر پرداخت شدن پول بازیکنان باز هم از پرداخت نشدن آن بهتر است اما افشارزاده نمیتواند با تکیه بر پرداخت مطالبات بازیکنان و کادرفنی از قبول ضعفی که در تنظیم قرارداد اسپانسر داشته و ضربهای که مشکلات مالی به استقلال وارد کردهاند، فرار کند.
متافوتبال - هیجان به لیگ اضافه شد؛ حضور فرهاد مجیدی روی نیمکت استقلال
متافوتبال - مسابقات لیگ برتر ایران جام خلیج فارس به نیم فصل اول خود رسیده، حال تیمهای مدعی قهرمانی و همچنین در خطر سقوط فرصتی را برای یارگیری و تجدید قوا جهت حضوری قویتر در ادامه مسابقات در اختیار دارند، نیم نگاهی کردهایم به نیمفصل و تیمهای لیگ برتری کشورمان.
متافوتبال - جملهی؛ اشتباهات داوری جزئی از فوتبال است، را حتما شنیدهاید، جملهای که اکنون در فوتبال ما بسیار ملموس شده و در کمتر مسابقهای از لیگ برتر است، که دقایق زیادی از کنفرانس مطبوعاتی پس از بازی به انتقادهای گاها تند مربیان از داوریهای لیگ اختصاص نداشته باشد.
متافوتبال - ایرج دانایی فرد، مردی که اولین گل ایران در تاریخ جامجهانی را وارد دروازه اسکاتلند نمود، چند روز قبل برای همیشه چشم از جهان فروبست. با مطالعهی دو یادداشت دربارهی این اسوره با ما همراه باشید!