وصال روحانی | 16 مربی، 16 آرزو


شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۴ ۰ ۷۹
متافوتبال - 16 مربی شاغل در فصل جدید لیگ برتر فوتبال کشور هر یک آرزوها و اهداف مختص خود را دارند. یکی به قهرمانی می‌اندیشد، دومی نشستن در اواسط جدول را براساس موقعیت و توان تیمش یک موفقیت می‌انگارد و دیگری حتی ابقا در لیگ را یک نوع قهرمانی می‌داند. ببینیم مربیان 16 تیم لیگ را که اولین بازی‌های‌شان در لیگ پانزدهم را تجربه می‌کردند،

شانزده مربی شاغل در فصل جدید لیگ برتر فوتبال کشور هر یک آرزوها و اهداف مختص خود را دارند. یکی به قهرمانی می‌اندیشد، دومی نشستن در اواسط جدول را براساس موقعیت و توان تیمش یک موفقیت می‌انگارد و دیگری حتی ابقا در لیگ را یک نوع قهرمانی می‌داند. ببینیم مربیان 16 تیم لیگ را که اولین بازی‌های‌شان در لیگ پانزدهم را تجربه می‌کردند، چه دیدگاه‌ها و سرنوشت‌هایی دارند: (اسامی مربیان براساس حروف الفبای تیم‌های آنان آمده است)

پرویز مظلومی (استقلال تهران)
یک مقام دوم و یک عنوان سومی با استقلال و یک مقام سومی با مس کرمان بالاترین دستاوردهای پرویز سوبله چوبله است و در نتیجه هر چیزی به جز مقام اولی برای او یک توفیق تلقی نخواهد شد اما خود او نیز معترف است که قهرمان شدن برایش دور از ذهن است و از حالا راجع به این صحبت می‌کند که مثل قلعه‌نویی باید به او حداقل دو، سه سال مهلت داد.

سیاوش بختیاری‌زاده (استقلال اهواز)
برادر بزرگ سهراب بختیاری‌زاده در تیمی مربیگری می‌کند که فقط با خرید امتیاز تیم اخیرا لیگ برتری شده. فولاد نوین به این لیگ بازگشته و در نتیجه برای بخشیدن چهره یک تیم لیگ برتری 17 بازیکن تازه را به این باشگاه آورده است. سهراب به طول مدت خدماتش معروف و شهره شد و تا 40 سالگی توپ زد ولی بعید است سیاوش در این حرفه (مربیگری) و در این تیم، برف اهواز (مگر در اهواز برف هم می‌آید؟!) را ببیند.

عبدا... ویسی (استقلال خوزستان)
هیچ‌کس نمی‌داند دلیل برکنار نشدن این مربی به‌رغم نتایج متوسط و بد فراوانی که در سال گذشته در این تیم گرفت چیست و او در پیکان نیز مقاومت زیادی از خود بروز داده و بارها از اخراج گریخته بود. کوچ عظیم و دسته‌جمعی 13 بازیکن تیمش و آمدن 14 نفر به جای آنها فاکتورهای ثبات و آشنایی را در استقلال خوزستان کمتر از همیشه کرده و همانگونه که دیدیم در اولین قدم مقابل مدافع قهرمانی شکست خورد.

رضا مهاجری (پدیده خراسان)
جانشین علیرضا مرزبان با تیمی که 9 ورودی و 7 خروجی داشته، موقعیت و آینده نامطمئنی را برای خود رقم زده و بعید است دستیار آلمانی و جدید وی هم که جانشین ژرمن معروف‌تری همچون توماس هسلر شده، چندان به کمک او بیاید. با این اوصاف مهاجری که فصل پیش سیاه‌جامگان را لیگ برتری کرد، بسیار زود به این نتیجه خواهد رسید که «لیگ یک» به‌رغم تمامی تخلف‌های پرشمارش بسیار پرعافیت‌تر از لیگ برتر است.

برانکو ایوانکوویچ (پرسپولیس)
برانکو بعد از روزهای امنیت کاملش در تیم ملی با تیمی به میدان می‌آید که سقف توانش کسب رتبه هشتم لیگ بوده و چیز قابل توجهی را هم به آن نیفزوده است. حاشیه‌های لیگ و تغییر دایمی مدیریت‌ها او را حتی قبل از شروع لیگ فرسوده کرده و لابد آرزویش فقط زنده ماندن در پایان این بلوا است!

تونی اولیویرا (تراکتورسازی)
هنوز از کابوس مسابقه هفته آخر فصل گذشته رهایی نیافته، مجبور شد در همان هفته اول از فصل جدید نیز مقابل همان کابوس‌ساز (نفت) بایستد و بدتر اینکه «تونی محبوب» هنوز مشغول توضیح دادن این نکته است که پسرش در روز آن مسابقه خاص خبر تساوی (خیالی) سپاهان با سایپا را که می‌توانست تراکتور را خوشبخت و قهرمان کند، نداده است!

یحیی گل‌محمدی (ذوب‌آهن)
حرف‌های اخیر او در این خصوص که افتخار می‌کند کانون مربیان فوتبال چندی پیش او را برترین مربی سال نامید، به این معناست که وی از نتیجه رأی‌گیری اخیر سازمان لیگ و انتخاب شدن حسین فرکی به عنوان مربی برتر سال علی‌رغم اظهارات و ادعاهایش ناراحت است. حال آنکه آرامش یحیی سلاح اول مربی بود که تیمش را بعد از قعرنشین کردن در لیگ تا رتبه چهارم بالا آورد و فاتح جام حذفی هم کرد و لابد می‌داند تکرار آن عناوین بسیار سخت‌تر از کسب آن در مرتبه نخست است.

فرهاد کاظمی (راه‌آهن)    
دردسرهای روبه‌راه کردن تیمی که تا همین هفته پیش هم نمی‌دانست لیگ برتری است یا لیگ یکی، عظیم‌تر از عظیم است اما فرهاد کاظمی ده‌ها بار سرش را در دهان شیر کرده و سالم سالم از آن بیرون کشیده است و لابد این‌بار هم زنده می‌ماند. اینکه تیم او با آن مقدمات و این کیفیت چقدر او را شکنجه خواهد کرد، بحث دیگری است.

مجید جلالی (سایپا)
قرار نبود در سایپا بماند اما ماند و در یک تغییر استراتژی عظیم و عجیب گفت نه جوانگرایی بلکه رویکرد به کهنه‌کاران پرتجربه سیاست تازه اوست و بنابراین نکونام مسن، رضایی و رضا نوروزی میانسال از یاوران جدید او هستند ولی بالاتر رفتن از مقام حاصله فصل گذشته (رتبه هشتمی) بسیار سخت خواهد بود.

حسین فرکی (سپاهان)
نماد آرامش در روزگار تندخویی‌ها هنوز در حیرت قهرمانی آخرین روز فصل گذشته است. روزی که به تعبیری، تراکتور و نفت دست به یکی کردند تا یک تیم سوم قهرمان شود!! با این‌حال فرکی برخلاف فصل پیش که از هفته نهم جای کرانچار را گرفت، از همان هفته اول سکان هدایت تیم را در دست دارد ولی باید پرسید مگر بالاتر از مقام اولی هم برای این تیم چیزی متصور است؟!

رسول خطیبی (سیاه‌جامگان)
به قدرت رسیدن سرمربی سابق تراکتورسازی در سرزمین خراسانی‌ها از عجایب لیگ پانزدهم است اما خراسانی‌ها می‌توانند مطمئن باشند که مربی بسیار پرانگیزه‌ای را در رأس کار نشانده‌اند و او با امثال عنایتی، فروزان، موسوی، یووانوویچ و میثم حسینی سلاح‌های امتحان پس‌داده‌ای را در اختیار دارد هر چند با سلاح‌هایی بهتر از این، فصل پیش در تبریز فقط نیمی از مسابقات را دوام آورد. رسول گام اول را هم باخت.

علی دایی (صبای قم)
سلطان روحیه بخشیدن به شاگردانش و تلقین مبارزه‌جویی به آنها می‌خواهد ثابت کند برکناری‌اش از پرسپولیس در پایان هفته هفتم فصل پیش یک بی‌انصافی آشکار در حق او بوده است اما بردن همان دستیاران همیشگی به قم شانس او را به‌رغم اضافه شدن امثال بیک‌زاده و صادقی به ترکیب تیمش برای اثبات چنین چیزی بسیار کم جلوه می‌دهد.

دراگان اسکوچیچ (فولاد خوزستان)
یک فصل خوب در ملوان و یک فصل متوسط در فولاد از این مربی کروات چهره‌ای ساخته است که نمی‌توان آینده‌اش را به درستی حدس زد و ادامه کوچ گسترده نفرات در فولاد و رفتن بازیکنان «سرباز» ولی پرتوان فولاد به تراکتورسازی این گمانه‌زنی را تقویت می‌کند. یکی از خریدهای او محمدرضا خانزاده‌ای است که هم در تیم ملی امید و هم در پرسپولیس کارنامه انضباطی تاسفباری را برای خود رقم زد و 6 ماه هم حق بازی ندارد!

فراز کمالوند (گسترش فولاد)
اگر حرف‌های معمولا مثبت‌اش را نادیده بگیرید اکثرا مشغول جنگ برای ابقا در لیگ بوده و به همان هم راضی بوده است و خریدهایش برای این فصل نیز بوی چیزی از همین دست (هدف ابقا در لیگ) را می‌دهد وگرنه چه نیازی به محمد نصرتی، مهدی کیانی و ...؟

امیر قلعه‌نویی (ملوان)
می‌گویند دوست دارد به تیم‌های محبوب برود و تیم‌های کم‌طرفدار را نمی‌خواهد اما برای انتخاب جدیدش شاید تاوان بدی پس بدهد زیرا ملوان به‌شدت بی‌پول در این دو سه سال بیش از 10 بار مدیر و مالک عوض کرده و معلوم است که هدف اولش ابقا در لیگ است و نه کسب مقام‌هایی که معمولا ژنرال نقشه‌هایش را می‌کشد.

علیرضا منصوریان (نفت تهران)
جانشین بالقوه امیر قلعه‌نویی که سران نفت نگذاشتند به استقلال برود، تیمی را تدارک دیده که در ازای رفته‌هایش امثال سید جلال حسینی، الویز نونگ و البته پیام صادقیان را جذب کرده است ولی مشکل بزرگ او و نفت این است که بعد از درخشش در فصل گذشته کسی کمتر از آن را از وی نمی‌پذیرد و آرزوهای او هم باید فقط رنگ قهرمانی داشته باشد؛ رنگی که علی منصور هنوز با آن بیگانه است.


برچسب ها

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

اشتراک گذاری این صفحه در شبکه های اجتماعی

نظرها