وصال روحانی | برانکو برداشت درستی از لیگ ایران ندارد

شکی نیست که داور سهم مهمی در شکست پرسپولیس برابر ذوب‌آهن داشت اما اگر بخواهیم ایرادات مهم‌تر را در این تیم پرطمطراق تهرانی بیابیم، باید نگاه‌مان را به سمت دیگری ببریم. آنجا که کادر فنی این تیم ایستاده است و آنجا که سرکرده این کادر، تصمیم‌های نهایی را می‌گیرد و اعمال می‌کند.
معضلات داوری را همه تیم‌ها داشته‌اند و خواهند داشت اما اینکه سرخ‌ها توپ را از دو سه قدمی دروازه گل نمی‌کنند قطعا تقصیر داوران نیست و اینکه ترکیب خط دفاعی پرسپولیس و آرایش سایر خطوط تیم بازی به بازی فرق می‌کند و در هر مسابقه قرمزها 30 تا 40 درصد تغییر در ترکیب خود دارند، ارتباطی با داوران ندارد. اینکه برانکو ایوانکوویچ در فاصله کمی تا شروع هفته پنجم لیگ هنوز ترکیب اصلی‌اش را نمی‌شناسد و همچنان مشغول بررسی وضعیت نفراتش است قطعا منتج از دعوای سال‌های اخیر دپارتمان داوری با کمیته داوران نیست و اینکه برانکو چرا با اعتماد کامل به سوشا مکانی اقدام به جذب یک دروازه‌بان کامل‌تر و بهتر نکرد نیز قطعا به سران فدراسیون فوتبال ربط پیدا نمی‌کند.
اینکه چطور ایوانکوویچ یک مدافع هموطنش را که هرگز حتی برای یک ثانیه در لیگ ایران بازی نکرده، ابتدا به ساکن دفاع آخر و سوییپر تیمش می‌گذارد و او تماشاگر شکست‌های تیمش و سرانجام مصدوم می‌شود، قطعا توطئه داوران نیست و محصول گزینش مستقیم خود برانکو است و اینکه سرمربی پرسپولیس در 4 بازی چهار ترکیب متفاوت از مدافعان وسط را راهی میدان می‌کند، ربطی به اصفهانیان، عنایت و حتی فغانی ندارد. اینکه هافبک‌های پرسپولیس سرگردانند و یک لیدر در وسط زمین وجود ندارد تا تیم را جمع و به سوی جلو روانه کند، قطعا تقصیر فغانی نیست و اینکه برانکو هنوز نمی‌داند در خط حمله خالقی‌فر بهتر است یا علیپور و اگر طارمی فیکس است چه کسی باید زوج او باشد، ربطی به سازمان لیگ پیدا نمی‌کند. یکدست نبودن پرسپولیس محصول توطئه داوران نیست و حتی اگر توطئه‌ای علیه سرخ‌ها در کار باشد، تعیین ارنج پرسپولیس در هر مسابقه با توطئه‌گران نیست و این عوامل درونی و خود مربیان تیم هستند که با تصمیم‌های نسنجیده‌شان پرسپولیس را به روز تیره فعلی‌اش کشانده‌اند.
اولین اصل و نیاز هر تیمی که توازن در میان خطوط سه‌گانه تیم است در پرسپولیس کنونی مشاهده نمی‌شود و سه «خط» پرسپولیس گاهی بی‌ارتباط با یکدیگر و به طور غریزی و بر اساس حکم عقل و به فرمان مغز خود بازی می‌کنند و در یک قالب گروهی قرار ندارند. 10 گل خورده در 4 بازی که بدترین خط دفاعی فصل است محصول کار فغانی و یا انتخاب‌کننده‌های او نیست و نتیجه عملکرد مربیان پرسپولیس به سرکردگی برانکو ایوانکوویچ است. او نه تنها بازیکنان تیم خود و قابلیت‌های کم یا زیاد آنها را هنوز درک نکرده بلکه حس درستی از کل لیگ ایران ندارد و برداشت و اطلاعاتش ناکافی است و نمی‌داند لیگ برتر چه ملزوماتی دارد و در آن چگونه باید بود و چون تا به حال نتیجه نگرفته الان هم وقت و امکان جذب اطلاعات و رهایی از مخمصه فنی فعلی را ندارد. او مثل غریبه و تازه‌واردی است که به یک «اداره» آمده و مشغول کار شده و ناگهان تمامی زمام امور را به او سپرده‌اند و وی نیز بدون اطلاعات پایه و مفید و صحیح و بدون اینکه معاونانش اطلاعات درست را به وی بدهند، دست به گزینش‌هایی می‌زند که به صلاح و سود آن «اداره» نیست. فرد تازه‌وارد در «اداره» باید مدیریت و به سوی تصمیم‌گیری‌های درست سوق داده شود و در یک تیم ورزشی نیز به شاخصه‌های متعدد برای ثمر دادن تصمیم‌های یک مربی نیاز است و اگر قبل از آن از مربیان نتایج مساعد طلب شود نتایجی به بار می‌آید که امسال برای پرسپولیس به بار آمده است.
پرسپولیس بیش از آنکه به عنصر انصاف در امر قضاوت مسابقات تیمش نیازمند باشد به فاکتور تعقل و گزینش‌های درست توسط اعضای کادر فنی‌اش و عدم حمایت بی‌قید و شرط مدیران از مربیان ناکام محتاج است و چون تصمیم‌های فنی در پرسپولیس همگی به برانکو برمی‌گردد و او از دستیاران ایرانی‌اش ایده نمی‌گیرد و برادران پانادیچ نیز قادر به تحمیل نظرات خود به ایوانکوویچ نیستند خود وی مسوول مستقیم شرایط فعلی تیمش است. او تصمیم‌گیرنده اصلی برای تیمی شده که نه به لحاظ فنی کامل است و نه به لحاظ روحی و سلیقه‌ها یکدست است و نه روحیاتش به سبب مسائل داخل باشگاه و تغییرات و رفت و آمدهای بیش از حد مساعد و مثبت نشان می‌دهد. ماجرای فغانی سرپوش خوبی (خوب از منظر مدیران و مربیان پرسپولیس) بر ضعف‌های فنی‌ شده که در همان مسابقه با ذوب‌آهن و در سه دیدار قبلی سرخ‌ها هم رویت شده بود و این روزها مردم و هواداران به جای پرس و جو درباره کارنامه فنی سرشار از ایراد برانکو در 4 هفته اول لیگ تیربار خود را به سمت فغانی گرفته‌اند تا وی را از صحنه خارج کنند و هیچ‌کس نمی‌پرسد اگر عالیشاه پنج‌شنبه گذشته آن فرصت‌های عالی و پیاپی را گل می‌کرد آیا اصلا کار به چنین نقطه‌ای می‌کشید و اگر این توپ‌ها گل نمی‌شود و هر توپی روی دروازه پرسپولیس می‌آید، گل است آیا این هم تقصیر فغانی است یا برانکویی که در شرایطی بد و نامناسب قدم به تیم پرحاشیه‌ای گذاشته که با تصمیم‌های فنی او به شدت ناهمگون‌تر شده است.
برانکو می‌تواند همچنان یک مربی خوب و با کلاس باشد اما او در پرسپولیس فعلی و در لیگ کنونی ایران لزوما گزینه مناسبی نیست زیرا در این عرصه نزیسته و با نیازهای ویژه آن ناآشنا است و براساس مولفه‌هایی تصمیم می‌گیرد که لزوما هیچ سنخیتی با ویژگی‌های لیگ برتر ندارد و به تبع آن اشتباه پشت اشتباه می‌کند و نمی‌داند که هر گزینه صحیح فنی، مرتبط با شرایط لیگ و منتج از آن هم هست و فقط توانایی‌های فنی یک بازیگر و رزومه او شرط نیست بلکه قرار دادن توانایی‌ها در قالب‌های مخصوص لیگ ایران و رعایت و اجرای فرمول‌های ویژه لیگ است که تیم‌های موفق را می‌سازد.  تیم‌هایی که «پرسپولیس برانکو» به جمع آنها تعلق ندارد.