نکونام: کسانی که علیه‌ام شهادت دادند آن دنیا جواب می‌دهند/ در استقلال مسايلي را ديدم كه در عمرم تجربه نكرده بودم

به گزارش متافوتبال و به نقل از خبرورزشی، سال 93 به نفس نفس افتاده و در این واپسین روزها با چهره‌های فوتبال خاطرات امسال را مرور می‌کنیم. جواد نکونام کاپیتان تیم ملی یکی از این چهره‌ها بود. او از خاطراتش گفت و ناخواسته مصاحبه نوروزی، حالت جدی به خود گرفت.

* چند روز تا پایان سال 93 باقی مانده است. به آرزوهایی که در این سال داشتید، رسیدید؟

بله، اولین آرزوی من سلامتی خانواده‌ام بود و بعد حضور در جام جهانی و جام ملت‌ها.

* البته جام ملت‌ها بد تمام شد...

بله، می‌توانم بگویم دو خاطره خوب و بد امسالم به تورنمنت جام جهانی و جام ملت‌ها بازمی‌گردد. بهترین خاطره امسالم حضور در برزیل کنار تیم ملی بود و بدترین خاطره‌ام حذف از جام ملت‌ها و باخت به عراق. خیلی دوست دارم یک بار ویلیامز را از نزدیک ببینم و دوباره از او بپرسم چرا با ایران آن کار را کرد. آرزو داشتم بین 4 تیم بروم و بعد قهرمان جام ملت‌ها شویم اما افسوس...

* چقدر به آن بازی فکر می‌کنید؟

زیاد، هنوز حسرتش را می‌خورم. شاید باورتان نشود حتی چند روز قبل خواب ویلیامز را دیدم.

* واقعاً؟ چه خوابی؟

خواب دیدم چهره او تغییر کرده. به ویلیامز گفتم چرا ما با این کار را کردی که پاسخ داد اشتباه شد و پیش می‌آید.

* بازیکنان تیم می‌گفتند شما بعد از بازی خودتان را در اتاق حبس کردید.

همه ناراحت بودند، مثل من. با اعتمادی که به کروش و تیم داشتم فکر نمی‌کردم ببازیم. می‌گفتم جزو 4 تیم خواهیم بود ولی به اشتباه داور باختیم و حذف شدیم. برایم خیلی سنگین بود.

* و بهتر بود از همه دور بمانید، درست است؟

دو باخت در عمرم روی قلبم سنگینی می‌کند. یکی باخت به لبنان در بیروت و دیگری همین باخت به عراق. هیچ‌وقت این دو شکست را فراموش نمی‌کنم.

* سال 93 برای شما سال پرفشاری بود، درست است؟

نه من سال پرفشارتر هم داشته‌ام. وقتی با اوساسونا در حذفی، جام یوفا و لیگ بودم و برای تیم ملی هم بازی می‌کردم روزهای پرفشارتری را سپری می‌کردم. شاید منظورتان فشار خارج از زمین است.

* دقیقاً.

از این نظر که فشار بود و بعضی‌ها دوست نداشتند نکونام و تیم ملی موفق باشند ولی در استقلال یک نیم‌فصل بسیار سخت و پرفشارتر را پشت سر گذاشتم؛ فصلی هم که در اوساسونا رباط صلیبی پاره کردم، روزهای پرفشار و سختی را سپری کردم.

* روزهای حضور در استقلال برای شما چگونه بود. از همان ابتدا روزهای سخت‌تان شروع شد.

من یک اشتباه بزرگ در استقلال کردم و آن این بود که بعد از 45 روز دور بودن از تمرینات گروهی، آمدم و به عشق استقلال بازی کردم. به حرف یکسری‌ها گوش دادم و گفتم بازی می‌کنم چون استقلالی‌ام ولی شاید بهتر بود مدتی پرفشار تمرین می‌کردم تا آماده‌تر شوم. با این حال به توانایی خودم ایمان داشتم و می‌دانستم می‌توانم دوباره آماده شوم و مثمرثمر باشم اما دوباره تأکید می‌کنم به عنوان بازیکنی حرفه‌ای کار اشتباهی کردم که نیامده برای استقلال به میدان رفتم. بعد از آن رفته رفته بدنم آماده شد و توانستم بهتر بازی کنم. خدا را شکر، بد هم  کار نکردم با این حال توقع بیشتری از خودم داشتم و چیزی که می‌خواستم نشد. شرایط طوری شد که نتوانستم یا نگذاشتند تمام توانایی‌ام را نشان دهم با این حال توانستم در زمان حضورم کنار تیم قهرمانی لیگ را به دست بیاورم و به جمع 4 تیم نهایی لیگ قهرمانان هم برسیم. آرزو داشتم قهرمان آسیا شویم ولی وقتی دانش نباشد رسیدن به چنین موفقیتی سخت است! بعد از آن کاندیدای بهترین بازیکن سال آسیا شدم که به گفته کارشناس‌ها حقم بود که انتخاب شوم ولی نگذاشتند؛ به ویژه در سالی که دوست نداشتند من در استقلال موفق باشم.

* بعضی‌‌ها می‌گویند نکونام با یک سال بازی کردن برای استقلال، استقلالی به حساب نمی‌آید.

من پیشکسوت استقلال نیستم چون یک سال و نیم برای این تیم بازی کردم. طبعاً از این نظر خیلی بیشتر از من حق دارند ولی از بچگی طرفدار استقلال بودم و استقلالی به حساب می‌آیم. افرادی هستند که پرسپولیسی‌اند ولی سال‌ها برای استقلال بازی کرده‌اند و برعکس استقلالی‌هایی بوده‌اند که پیراهن قرمز را سال‌ها پوشیده‌اند. تکلیف من ولی روشن است. از روز اول استقلالی بودم. الان هم پیشکسوت استقلال به حساب نمی‌آیم ولی قلباً استقلالی‌ام. از بچگی عاشق این تیم بودم و هستم.

* اخیراً سرمربی استقلال گفت شما یک سال برای تیم بازی کرده‌اید و 3 میلیارد گرفته‌اید.

اگر کسی به من 3 میلیارد داده مدارکش را نشان بدهد. من کلاً 800 میلیون از استقلال گرفتم. اگر بیشتر از این بود، مدرکش را نشان بدهند. تازه وقتی از این تیم جدا شدم 100 هزار دلار هم دادم، آقای فتح‌ا...زاده شاهد است. قرار بود فدراسیون هم بخشی از پول قراردادم را بدهد ولی هنوز کامل پرداخت نکرده است.

* همیشه درباره رقم قرارداد شما بحث بوده. فکر می‌کنید دلیلش چیست؟

کسانی که این حرف‌ها را می‌زنند فراموش نکنند من از لالیگا آمدم. اگر هم پول گرفته‌ام برخلاف بعضی‌ها منت نگذاشته‌ام. اگر گرفته‌ام گفته‌ام گرفته‌ام نه اینکه بگویم یک ریال دریافتی نداشته ولی بعداً با مدرک ثابت شود که بخش زیادی از پولم را گرفته‌ام! بهتر است کسانی که خودشان میلیاردی می‌گیرند در این باره اظهارنظر نکنند. من می‌گویم 800 میلیون گرفتم. آقای فتح‌ا...زاده شاهد است در فصل دوم حضورم بدون دریافت یک ریال در تمرین استقلال حاضر شدم. کسانی که این حرف‌ها را می‌زنند، خودشان این کار را می‌کنند؟!‌ در جمع‌بندی این بحث بگویم حضور در استقلال واقعاً ارزشش را داشت. به آرزویی که داشتم رسیدم. شاید خیلی مسائل خوب نبود ولی حداقل پیراهن استقلال را به تن کردم. همسرم و خانواده‌ام از روز اول مخالف بازگشتم بودند. خیلی‌ها گفتند نیا ولی من عاشق استقلال هستم و خوشحالم که به این تیم رفتم.

* رابطه خوبی هم با هواداران استقلال داشتید و دارید.

من خودم هوادار استقلال بودم و مثل خیلی از طرفداران روزگاری به ورزشگاه می‌رفتم. روی سکو با برد استقلال خوشحال شدم و با شکست این تیم گریه کردم. برای دوستانم کری خواندم و دعوا کردم. به خاطر استقلال حتی از مدرسه چند بار فرار کردم. من از روی سکوها به استقلال رسیدم و می‌توانم طرفداران را به خوبی درک کنم. خیلی از آنها برای گرفتن یک عکس و امضا ساعت‌ها در سرما و گرما می‌ایستند. برای یک دیدار کوتاه از شهرهای دیگر می‌آیند. من همیشه سعی می‌کنم کنار هواداران باشم تا اینکه از دستشان فرار کنم. خودم بارها منتظر بازیکنان مانده‌ام.

* چرا در استقلال به آرامش نرسیدی؟

من چیزهایی در این باشگاه دیدم که در خواب هم ندیده بودم. خیلی چیزها گفته‌ام و خیلی چیزها هم نگفته‌ام.

*یکی از اتفاقات زندگی شما در سال 93، ماجرای آن مصاحبه جنجالی و شکایت سرمربی استقلال بود. اخیراً هم دادسرا به نفع شما رأی داد...

خب من یکسری صحبت انجام دادم و برای ارائه توضیحات به دادسرا رفتم. دفاعیاتم را انجام دادم و شهودهایم را هم بردم. آنجا حرف‌هایم را زدم. قبلاً گفتم و دوباره هم می‌گویم؛ من فقط از خدا می‌ترسم. او شاهد است که چه کسانی حرف حقیقت را می‌زنند و چه کسانی دروغ می‌گویند. از این به بعد هم دیگر چیزی برایم مهم نیست. من پس از شروع این اتفاقات گفتم برای من دادگاه، دادگاه الهی است و هنوز هم تأکید می‌کنم. هر جا هم نیاز باشد حرفم را می‌زنم. یکسری هم در این پرونده علیه من شهادت دادند که قطعاً باید آن دنیا جواب پس بدهند. حقایق را پنهان کردند تا به منافع دنیوی خود برسند.

* فکر می‌کنید آخر این پرونده چه شود؟

 من حرفم را زدم! انشاءا... حق به حقدار می‌رسد. از حرف‌هایی که زده‌ام ناراحت نیستم و پای آن ایستاده‌ام. یک‌سال و نیم فشار تحمل کردم و هر اتفاقی که بیفتد از آن هراسی ندارم. ولی می‌دانم حق به حق‌دار می‌رسد.

* سؤال آخر، درباره بزرگترین آرزوی‌تان برای سال 94 است.

شفای بیمارها، سلامتی مردم، خودم و خانواده‌ام. امیدوارم سال 94 فشارهای اقتصادی روی مردم کم شود و مسئولان هم دو برابر توانشان کار کنند و زندگی مردم هم به کیفیت بالاتری برسد.

* راستی شایعه شد که شما بازی با شیلی و سوئد را از دست دادید؟

نه شایعه است. مصدومیتم چندان جدی نیست.