اتفاق روز | تذكر وزارت ورزش به هدايتی، سياسی و نژادفلاح: اين بازی را تمام كنيد!


دوشنبه ۷ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰ ۷۸
متافوتبال - آخرین مکالمه وزارت ورزش و باشگاه پرسپولیس، طبق شنیده‌ها، یک توصیه را در خود داشت؛ «این بازی را تمام کنید، این حاشیه‌های بی‌مایه را.» از لحن این جمله برمی‌آید که گوینده‌اش وزارت ورزش باشد. منظور همان دعوای بچگانه‌ای بود که سیاسی، هدایتی و نژادفلاح با رفتارهای قهرآمیزشان به راه انداختند

به گزارش متافوتبال و به نقل از ایران ورزشی، آخرین مکالمه وزارت ورزش و باشگاه پرسپولیس، طبق شنیده‌ها، یک توصیه را در خود داشت؛ «این بازی را تمام کنید، این حاشیه‌های بی‌مایه را.» از لحن این جمله برمی‌آید که گوینده‌اش وزارت ورزش باشد. منظور همان دعوای بچگانه‌ای بود که سیاسی، هدایتی و نژادفلاح با رفتارهای قهرآمیزشان به راه انداختند؛ نه به خاطر پرسپولیس، که برای صاحب شدن این باشگاه. توصیه وزارت ورزش اگر نبود، سیاسی هرگز برای نوشتن استعفا دست به قلم نمی‌برد و ما همچنان تماشاگر نمایش بی‌مایه‌ای بودیم که او و رقیبانش در باشگاه پرسپولیس به اجرا گذاشته بودند. با کناره‌گیری سیاسی اما ورق برگشت. دوباره پرسپولیس ماند و نژادفلاح. نه که دعوا تمام شده باشد؛ نه اما دست کم تا روز مزایده و آغاز فصلی تازه از دعواهای مدیریتی باشگاه، قرار است کسی سر از گریبان خود برنیاورد.
 در اینکه مدیران باشگاه پرسپولیس از جمع بهترین‌ها دستچین نشده‌اند، حرفی نیست. نه حمیدرضا سیاسی، نه محمدحسین نژادفلاح و نه حتی رحیمی که پیش از آنها بر صندلی مدیریت پرسپولیس تکیه زده بود، در اندازه‌های مدیریت این باشگاه نبودند و نیستند.  حرف امروزمان اما این است که آنها حتی الفبای ساده مدیریت را هم نیاموخته‌اند. اینکه سیاسی و نژادفلاح روی خط برنامه زنده تلویزیونی بیایند و بر سر یک پست- هر چقدر هم مهم- آنگونه به هم بتازند، کدام اصل مدیریت است؟ این را هم وزارت ورزش باید به مدعیان مدیریت می‌آموخت؟ مهم‌ترین ویژگی یک مدیر، مدبر بودن او است و اینکه مَثل قدیمی «هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد» را دست کم یک بار خوانده باشد.
مدیر اگر واقعا مدیر باشد بهتر از هر کسی می‌داند که اختلاف‌های درونی را نباید همه جا جار زد، که این‌جور اختلاف‌ها تنها با صحبت رودررو و البته صادقانه بهتر از میان برداشته می‌شود و نیازی به فریاد کردن‌شان در هر لحظه و هر جایی نیست.
سیاسی و نژادفلاح- و امثال آنها- بدترین انتخاب بودند برای مدیریت پرسپولیس و هنوز بدترینند اما آیا این را هم وزارت ورزش باید یادشان می‌داد که برنامه زنده تلویزیونی جای خوبی برای تسویه حساب‌های شخصی نیست؟ آن کسی که ادعای مدیریت ندارد آیا نباید الفبای ساده آن را هم بیاموزد تا در روزهای ناکامی برای پیدا کردن مقصر دربه‌در نشود یا برای دفاع، به هر ریسمانی خود را نیاویزد؟ این دست‌نوشته‌ها هیچ متهمی را تبرئه نخواهد کرد اما یادمان نرود که همین «سیاسی» که به خاطر انتخابش هر روز به وزارت ورزش می‌تازیم و برای توجیه بدبختی‌های امروز پرسپولیس از زندانی شدن او وام می‌گیریم، در فراهم کردن اسپانسر برای استقلال نقش داشت. اسپانسر استقلال، از همتای پرسپولیسی‌اش ضعیف‌تر بود و زیرمجموعه سیاسی اما با به زندان افتادن مدیرعامل پرسپولیس هیچ خللی به این باشگاه وارد نکرد. این یعنی که مقصر جلوه دادن این و آن شاید دم‌دستی‌ترین راه باشد اما همیشه بهترین نیست.
پرسپولیس در آن روزهای خوش صدرنشینی‌اش در لیگ قهرمانان هم همین مدیران را بالای سر خود می‌دید. همین‌هایی که امروز می‌گوییم پرسپولیس اگر صعود نکند، باید جواب پس بدهند. پیش از آن بازی اول برابر لخویا پرسپولیس ناخوش‌تر از امروز بود. بالای سر مربی‌اش چماق گرفته بودند که اگر نبردی، خودت برو و پولی هم نبود که پرسپولیسی‌ها به آن امید بسته باشند. بدتر از همه اما ناامیدی مردمی از تیمی بود که حتی خوشبین‌ترین هواداران هم شکست را برایش پیش‌بینی کرده بودند. آن روزها مگر چند نفر صعود پرسپولیس را پیش‌بینی کرده بودند که امروز برای حذف احتمالی این تیم کوچه به کوچه دنبال مقصر می‌گردند؟ پرسپولیس نه به النصر و لخویا، که به خودش و اشتباه‌هایش باخت و صدرنشینی را هم با دستان خود به تیم قطری پیشکش کرد. پرسپولیسی که از جام حذفی حذف شده و شانس‌هایش برای سهمیه گرفتن در لیگ برتر را هم از دست داده چه کسی را می‌تواند برای صعود نکردنش از مرحله گروهی لیگ قهرمانان مقصر بداند؟
این پرسپولیس پیش‌تر مگر چند بار صعود کرده یا در مرحله حذفی فصل‌های پیش چه گلی به سر هوادارانش زده و چند مرحله را با موفقیت پشت سر گذاشته بود که حالا صعود نکردن به یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان را فاجعه می‌خواند؟ پرسپولیس حتی اگر صعود هم نکند، هیچ فاجعه‌ای رخ نداده. همان‌گونه که حذف فولاد و تراکتورسازی فاجعه‌ نبود. ما در سال‌های پیش هم لیگ قهرمانان را در همین مرحله اول از دست داده بودیم.
با هر تیمی که به دیدار قهرمان‌های آسیا رفتیم، حذف شدیم و هیچ کدام از ناکامی‌هایمان را هم فاجعه لقب ندادیم. پس این بار هم حذف پرسپولیس- البته اگر حذف شود- چیزی را عوض نخواهد کرد. پرسپولیسی که در لیگ خودمان با فانوس به دست‌ها دَمخور شده و در این هفته‌های پایانی برای سقوط نکردن می‌جنگد.
 انتظار ما از وزارت ورزش خیلی فراتر از نشاندن امثال سیاسی و نژادفلاح بر صندلی مدیریت باشگاه پرسپولیس بود اما بدتر از آن، این است که هر نامربوطی را بخواهیم در وزارت ورزش بجوییم. پرسپولیسی که وقتی دست به دست وزارت ورزش می‌داد، چشمش را بسته بود تا مسیر ناهموار پیش رویش را نبیند و زمین خوردن‌های مدام هم بهانه کافی برای باز کردن چشم‌هایش نبود.
پرسپولیس، روایتی زنده از همان خانه روی آبی است که ریشه‌های خود را گم کرده و به تلنگری فرو می‌ریزد. این باشگاه که نسل‌های آینده شاید هرگز به یاد نیاورندش، خاک‌نشینی امروز خود را به خیلی‌ها مدیون است و یافتن مقصر هم درمانی بر دردهایش نخواهد بود. این پرسپولیس برای بازگشت به زندگی یک معجزه می‌خواهد.


برچسب ها

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

اشتراک گذاری این صفحه در شبکه های اجتماعی

نظرها