یادداشت روز | كوچ يا فرار؟ مساله اين است


پنجشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۴ ۱ ۳۱۳
متافوتبال - پس از اينكه فضاي مجازي جايي براي نمايش شخصيت غير ورزشي ورزشكاران ايجاد كرد و آنها بي‌واسطه با مردم در ارتباط شدند، حالا ناگهان يادشان آمد كه مردم فرهنگ ندارند و بايد خروج كنند.

به گزارش متافوتبال و به نقل از روزنامه اعتماد، ١-‌ پس از اینکه فضای مجازی جایی برای نمایش شخصیت غیر ورزشی ورزشکاران ایجاد کرد و آنها بی‌واسطه با مردم در ارتباط شدند، حالا ناگهان یادشان آمد که مردم فرهنگ ندارند و باید خروج کنند. وقتی ورزشکاران محترم فضای مجازی را محلی برای نمایش زندگی متفاوت خود، خوشگذرانی‌ها و در نهایت کری‌خوانی مناسب دیدند، حالا چرا باید به تریج قبای‌شان بر بخورد؟
شما... بله... شما ورزشکار محترم، همه نوع کری در صفحات خود می‌خوانید، بعد توقع عکس‌العمل هم ندارید؟ ضمن اینکه اگر ظرفیت را برای دیگران می‌پسندی، برای خودت هم بپسند. توقع داری که کامنت‌ها مدام در حال لاو ترکاندن باشد؟ آیا صفحه مسی و رونالدو فقط به قربان صدقه رفتن آنها گذشته؟ دقت کن ورزشکار عزیز... . دقت کن. توقع زیادی داریم؟
۲- پس از حضور استاد هدایتی در همه امور ورزشی و چاله‌سازی مدام برای پرسپولیس، حالا صحبت از پروژه و چاله فضایی جدید است. واقعا استیل‌آذین چه کمکی کرد که حالا دوباره ایشان قصد ورود دارد؟ واقعا ورود ایشان به پرسپولیس چه بهره‌ای جز افزایش وعده و توقع تماشاگر و اضافه بدهی‌ها داشت؟ غیر از رو در رو کردن کریمی و مهدوی کیا با هوادران پرسپولیس و به فنا رفتن شاپور‌زاده، تیم آقای هدایتی چه گلی به سر فوتبال زد؟ حالا که صحبت از کریمی و استیلی برای این تیم جدید است، آیا واقعا می‌توان امیدی به فردای این تیم داشت. هر دو این عزیزان با غوره سرما می‌خورند و با مویز گرما، فردای این تیم را چه می‌توان کرد؟ خبر حضور در فوتسال آن هم با شمسایی را که هر روز در یک تیم است چه باید گفت؟ آقای هدایتی، واقعا فاز شما چیست؟ (هنوز به آخر هفته نرسیدیم که کل قصه تکذیب شد. این بخش را حذف نکردیم برای ثبت در خاطرات رسانه‌ای آقای هدایتی و دوستانش)
٣-‌ هیچ چیز جهان مثل فوتبال به لحظه وابسته نیست. تفاوت قهرمان و ضد قهرمان به یک لحظه است. گل بشود یا نه...! هنوز جمله حماسی فردوسی پور پس از جام جهانی علیه برانکو در خاطرمان است؛ اما همین برانکو امروز به یک قهرمان مبدل شده، بدون آنکه جامی یا عنوان مهمی کسب کند. باید دید این وجه فوتبال تا کجا در ایران رواج پیدا می‌کند. در فوتبال روز دنیا حداقل به چند فصل متوالی موفقیت نیاز است تا نام آن مربی با پیروزی عجین شود. گواردیولا و مورینیو جان کندند تا معتبر شدند؛ اما اینجا می‌توانید با یک هفته روی جلد روزنامه بودن و سکوهایی که شما را ستاره می‌خوانند، مهر تایید بگیرید، چند فصل هم تیم. راستی این بگوویچ از فوتبال ایران چه می‌خواهد که هر سال در لیگ یک است و هیچ تیمی را هم بالا نمی‌آورد؟
٤-‌ بعد از هجوم تماشاگران در هفته‌های رایگان و البته شروع یک رویه بد برای پر کردن سکوهای خالی، مسوولان اندیشه کردند!!! و راهی پیدا کردند که نه سیخ بسوزد نه کباب. در ورزشی که حضور تماشاگر اصلا مهم نیست (ثابت می‌کنم که برای بیشتر مدیران ورزشی سکوهای خالی مثل آدم مرده است که آزاری ندارد) همین که نفری هزار تومان هم برای طبقه دوم آزادی کاسب شویم خود نعمتی است! واقعا اگر این هزار تومان ناقابل هم کسی را به استادیوم نکشید چه باید کرد؟ فکر بعد آن را داریم؟ بعید است.
٥- واقعا برای فوتبال یک کشور یک مایلی‌کهن کافی است. بعد از شکایت دایی و قصه محکوم شدن این جناب و بعد هم هنرنمایی مشترک مایلی و دوستان (خاکپور و کاشانی)، حالا دوباره بیکار شده و به فدراسیونی که برایش کار می‌کرده گیر داده. یکی نیست بگوید حرف حساب استاد مایلی‌کهن چیست؟ اگر تیم پیدا شود باز یک مدت خیال فوتبال راحت می‌شود. از ما گفتن بود...


برچسب ها

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

اشتراک گذاری این صفحه در شبکه های اجتماعی

نظرها