نامه احساسی توتی به رمی‌ها / به این دلایل همیشه در آ.اس‌.رم ماندم


پنجشنبه ۱۱ شهریور ۱۳۹۵ ۰ ۷۹۰
متافوتبال - فرانچسکو توتی نامه ای احساسی و زیبا به هواداران رم نوشته است و از 27 سال حضور در آ اس رم گفته.

به گزارش متافوتبال، فرانچسکو توتی نماد رم است. هم تیم آ.اس‌.رم و هم شهر رم! او فراتر از یک فوتبالیست است و در نامه پیش‌رو که ترجمه آن را می‌خوانید نشان داده که چرا این جایگاه را بدست آورده است:
27 سال پیش درب خانه ما به صدا در آمد. مادرم، فیورلا رفت که درب را باز کند. آنچه پشت آن درب اتفاق افتاد، دوران فوتبالی و حرفه ای مرا رقم زد. وقتی مادرم درب را باز کرد، افراد پشت درب خودشان را مدیران فوتبالی معرفی کردند. اما آن ها از باشگاه آ اس رم نبودند. آن ها لباس های قرمز و مشکی پوشیده بودند. آن ها از باشگاه میلان بودند و می خواستند مرا به هر قیمتی متقاعد کنند که در میلان بازی کنم. مادر دستانش را بالا برد و به مدیران گفت شما چه فکر می کنید.
وقتی شما کودکی در شهر رم هستید، دو راه برای آینده پیش رو دارید. باید یا آبی شوید و یا قرمز. یا در آ اس رم باشید یا در لاتزیو. اما در خانواده ما تنها یک انتخاب وجود داشت.
متاسفانه من پدربزرگم را یه یاد ندارم چون وقتی کوچک بودم او درگذشت اما او یک هدیه بزرگ برای من گذاشت. پدربزرگم، جینلوکا، هوادار دو آتیشه رم بود و این را به پدرم به ارث داده بود و او هم این عشق را به من و برادرم به ارث داده بود.عشق ما به آ اس رم چیزی بوده است که همیشه وجود داشته است. آ اس رم چیزی فراتز از یک باشگاه برای ما بود. آن جزوی از خانواده ما، خون ما و روح ما بود.
ما زیاد بازی های آ اس رم را ندیده بودیم چراکه در دهه 80 بازی حتی در خود شهر رم هم زیاد از تلویزیون پخش نمی شد. اما وقتی هفت ساله شدم پدرم بلیط گرفت و من تواستنم بازی گرگ ها را در المپیکو ببینم.
می توانم چشمانم را ببندم و آن حس را به یاد آورم. رنگ ها، شعار ها، منفجر شدن مواد منفجره. آن روز در المپیکو چیزی در من بیدار شد. نمی دانم چگونه آن تجربه را شرح دهم.
"بی نظیر" تنها کلمه ای است که می توانم در توصیف آن بیان کنم.


فکر نمی کنم کسی مرا در محلمان در شهر رم بدون توپی در دستانم یا زیر پای هایم دیده باشد. هر جا که می رفتم توپ و فوتبال همراه من بودند. حتی به عنوان یک پسر نوجوان هم فوتبال برای من چیزی بیشتر ازعشق بود. شروع کردم به بازی کردن در رده های سنی. دیوار اتاقم پر بود از پوستر های جوزپه جیانی، کاپیتان وقت آ اس رم. او یک سمبل بود. یک پسر از دل رم درست به مانند ما.
و وقتی 13 سال داشتم، مردانی از میلان درب خانه ما را زدند از من خواستند تا به میلان ملحق شوم. میلان یک باشگاه بزرگ است. اما خوب این تصمیم من نبود.
مادر من همه کاره بود و هنوز هم هست. او به مانند همه مادران ایتالیایی به پسرانش علاقه زیادی داشت و کمی بیش از انداه نگران بود. او به خاطر اینکه می ترسید اتفاقی رخ دهد، دوست نداشت من خانه را ترک کنم. او به میلانی ها تنها چند کلمه گفت.
نه.نه. من راضی نیستم. نه.
این پایان کار بود. اولین پیشنهاد نقل و انقتلاتی من توسط رییسم رد شد.
پدرم، من و برادرم را برای بازی های آخر هفته رم به ورزشگاه می برد. نه گفتن به میلان سخت بود. آن به منزله پول زیادی برای خانواده ما بود. اما مادرم در آن روز یک درس به من داد. خانه ات مهم ترین چیز در زندگی است.
درست چند هفته بعد، بعد از اینکه استعداد یاب ها بازی من را در یکی از مسابقات رده سنی دیدند، باشگاه آ اس رم به من پیشنهاد داد و من لباس زرد و قرمز را بر تن کردم. مادرم خودش می داند. او در دوران حرفه ای من بسیار به من کمک کرده است. او کمی نگران بود، هنوز هم هست. اما او بسیار برای بازی کردن هر روز من دعا کرد.
این مادرم بود که مرا به سر تمرین ها می برد و در بیرون از زمین منتظر من می ماند. گاهی او 2، 3 یا 4 ساعت منتظر می ماند تا تمرین من تمام شود. او زیر باران و سرما منتظر من می ماند و هیچ مشکلی نداشت. او منتظر ماند تا من بتوانم به رویایم برسم. من تا شب قبل از اولین بازیم برای آ اس رم نمی دانستم که قرار است بازی کنم. در اتوبوس نشتسم و به طرف زمین رفتیم و هیجان هر لحظه بیشتر می شد. شب قبل نتوانسته بودم راحت بخوابم. هواداران رم با هواداران بقیه تیم ها کاملا فرق دارند. وقتی شما پیراهن زرد و قرمز را بر تن می کنید، آن ها بسیار زیاد از شما انتظار دارند. شما باید ارزش هایتان را نشان دهید و فرصت زیادی برای اشتباه ندارید.
وقتی برای اولین بار وارد زمین المپیکو شدم، احساس بی نظیری داشتم که برای تیم شهرم، برای پدر بزرگم و برای خانواده ام بازی می کنم. در این 25 سال فشار و استرس، ذره ای از آن افتخار و حس خوب کم نشده است.
البته که دوران بدی هم وجود داشته است. 12 سال پیش زمانی بود که من به جدایی از رم و پبوستن به رئال مادرید فکر کردم. زمانی که مادرید تیم قدرتمندی بود و شاید بهترین تیم جهان بود از من خواست که به مادرید بروم. بعد از آن شما با خودتان فکر می کنید زندگی در جایی دیگر چگونه است. من با رییس باشگاه آ اس رم صحبت کردم و در نهایت با خانواده صحبت کردم و آن ها به من یادآوری کردند که زندگی در باره چه هست.
خانه همه چیز است. برای 39 سال، رم خانه من بوده است. برای 25 سال به عنوان فوتبالیست، آ اس رم خانه من بوده است. با وجود بازی در لیگ قهرمانان و فتح اسکودتو، امیدوارم توانسته باشم به اندازه توانم پرچم رم را بالا برده باشم. امیدوارم باعث افتخار شما شده باشم.
میشه گفت من به همین روند ادامه دادم و خانه پدر و مادرم را تا زمان ازدواج ترک نکردم. حالا وقتی به آن دروان فکر می کنم، دلتنگ می شوم. می دانم که این طبیعی است فکر می کنم دلم برای ساعت های تمرین و صحبت های داخل رختکن تنگ خواهد شد. شاید روزی به عنوان مدیر به آ اس رم بازگردم.
مردم از من می پرسند چرا تمام زندگی ام را در آ اس رم گذراندم؟
رم، خانواده من است. دوست من است. رم دریا است، کوه است و اثر تاریخی است. بی شک رم برای رومیان است.  
رم زرد و قرمز است.
رم برای من دنیا است.
این باشگاه و این شهر زندگی من هستند.
برای همیشه.
 


برچسب ها

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

اشتراک گذاری این صفحه در شبکه های اجتماعی

نظرها