Andy Mitten| فان خال و یونایتد باید هواداران پرشور خود را باورمند کنند


شنبه ۷ شهریور ۱۳۹۴ ۰ ۱۷۷
پروفایل

مترجم

آرش گنجی
متافوتبال – هر فوتبال دوستی می تواند نسبت به شروع منچستر یونایتد در فصل جدید خوشبین باشد، اما ممکن است واقعیت خیلی زود خود را به آن ها نشان دهد.

Andy Mitten|با گذشت چهار هفته از شروع فصل جدید، هواداران منچستر یونایتد هنوز می توانند احساس خوشحالی کنند. هر چه باشد، تیم آن ها در تمام رقابت ها در سه بازی پیروز بوده و یک تساوی به دست آورده و فقط یک گل دریافت کرده که این می تواند بهترین عملکرد شیاطین سرخ در دو فصل اخیر به حساب آید.

خرید های جدید به خوبی در حال جاافتادن در تیم هستند و باشگاه هنوز در بازار به دنبال گزینه های مدنظرش می گردد.

تا به حال، به رغم آن که همه چیز خوب پیش رفته، چرا هواداران باشگاه هنوز در خصوص آینده تیمشان دغدغه دارند؟ مسئله اصلی فقدان کیفیت بازی تیم یونایتد و مخاطب ناپسند بودن نحوه ی بازی های آنهاست که به خودی خود می تواند منبع نگرانی باشد.

یونایتد به سختی شکست پذیر می نمایند و لوئیس فان خال مربی آن ها توانسته به سیستم مورد نظر خود دست یابد. مسئله، دیگر آن نیست که بازیکنان چه می خواهند یا چه چیز را ترجیح می دهند. فان خال همان طور که خود هم اشاره کرده، فقط اوست که درباره ی وظیفه ی خود تصمیم می گیرد.

مربی قبلی یونایتد یعنی دیوید مویس، شغل خود را به این خاطر از دست داد که در بسیاری از بازی ها نتوانست به نتیجه لازم دست یابد. یونایتدی ها که فصل قبل را در رتبه چهارم جدول به اتمام رساندند، توانستند به کف خواسته های فان خال جامه عمل بپوشانند و حالا هم با اقتدار گام به لیگ قهرمانان اروپا گذاشته اند.

با این همه، تیم فعلی یونایتد به سختی می تواند گل بزند. وین رونی، یک فوتبالیست فوق العاده، از گلزنی بازمانده، اما باید در نظر داشت او در سیستمی بازی می کند که هیچ مهاجمی را به گلزنی ترغیب نمی کند. برای این مشکل، تا کنون هیچ برنامه ای هم تدارک دیده نشده، اگر چه یونایتد تا همین امروز در صدد جذب یک مهاجم دیگر در بازار است.

اما برای چند لحظه، یک مهاجم دیگر برای یونایتد را فراموش کنید، هافبک وسط های یونایتد اعم از کاریک، اشنایدرلین، شواین اشتایگر و هررا، در سه بازی اخیر یونایتد روی هم رفته فقط دو بار به سمت دروازه های حریف شوت زده اند و در این مورد به شدت کم توان به نظر می رسند.

مسائل دیگری هم در این بین دیده می شود. برای مثال، چرا هررا که یکی از بهترین بازیکنان یونایتد است، در ماه آخر فصل گذشته که یونایتد در اوج خود بود، از ترکیب تیم کنار گذاشته شد؟

1412577645403__78026688_vangaalgiggs_getty.jpg

در بازار نقل و انتقالات سعی شد برخی نقاط ضعف یونایتد پوشش داده شود، اما هنوز در خصوص هر بازیکن جدید که یونایتد جذب می کند احساس "عاقل نباید از یک سوراخ دو بار گزیده شود" وجود دارد، مگر آن که او در زمره ی پنج بازیکن برتر جهان باشد.

حتا دی ماریا هم که یکی از بهترین های جهان بود و سال گذشته از سوی فان خال خریداری شد، امسال از سوی فان خال به فروش رسید. این که خرید های جدید منچستر آیا می توانند خود را در این حماسه به اثبات رسانند، به عملکرد منچستر یونایتد در این فصل بستگی دارد.

اما در میان تمام مسائل، یک داستان دیگر هم وجود دارد که بسیاری اذهان را مشغول خود می کند و آن این که منچستر یونایتد چه باید باشد؟ از زمان جنگ جهانی دوم، این باشگاه یک سنت بازی های زیبا و فوتبال تهاجمی را پایه گذاری کرده که در آن بازیکنان آزادی زیادی برای انجام عملکردهای فردی و خلاقانه داشته اند.

فصل های زیادی بوده که منچستر به سنت خود عمل نکرده، اما ظرف سالیان اخیر میلیون ها نفر دقیقاً به خاطر همین نحوه ی بازی یونایتد بوده که جذب آن شده اند. دو مربی برتر تاریخ یونایتد یعنی سر مت بازبی و سر الکس فرگوسن، همیشه به بازیکنان خود بازی زیبا و تهاجمی را توصیه می کردند.

آن ها اجازه دریبل زنی داشتند؛ اجاز داشتند آن چه را که خود درست می دانند انجام دهند و در یک کلام معتمد مربی بودند. فرگوسن به بازیکنانی مانند پل اسکولز اعتماد داشت. آیا اگر اسکولز هنوز هم پا به توپ بود، فضایی در تیم فان خال پیدا می کرد؟ آیا به خاطر این که با فلسفه مربی سازگاری ندارد از تیم اخراج نمی شد؟

یونایتد هنوز هم بازیکنان بزرگی دارد، پس چرا دیگر از آن بازی های زیبا خبری نیست؟

در بازی آن ها برابر نیوکاسل، نشانه هایی از آن منچستر همیشگی را دیدیم، اما خیلی زود بازیکنان سر جاهای خود قرار گرفتند تا در قالب تنگ اندیشه ی فان خال بگنجند. طولی نکشید که هواداران پرشور منچستر فریاد برآوردند "حمله، حمله، حمله!". آیا این خاسته ی خیلی زیادی است که منچستر یونایتد مانند یک تیم وسط جدولی حمله نکند؟

شاید به پراگماتیسم فان خال نیاز بود، شاید کشتی منچستر یونایتد در دوران پسافرگوسن به اندکی ثبات نیاز داشت. این مرد هلند دارای نیروی بزرگ شخصیت است، از شهرت و سابقه ای برخوردار است که می تواند در رختکن یونایتدی ها حکمفرمایی کند، و اگر کسی عملکرد او را زیر سوآل ببرد، وی به طور حتم مسئله ساختار را پیش خواهد کشید و این که تیمش به آن نیاز دارد تا پیشرفت کند.

شاید حق با او باشد. فان خال مردی است که در زمان حاضر عمل می کند و کاری به مفاهمه و آینده ندارد، اما به آن سطح محبوبیتی هم که در هر باشگاهی نیاز است دست نمی یابد. در نتیجه، هیچ جاده ای هم از سوی هواداران برای او صاف نمی شود.

اگر مجبور باشیم در تمام فصل به تماشای پیروزی های 1-0 او بنشینیم، شاید حق با او بوده باشد. با این حال، این اتفاق نمی افتد و محترمانه ترین نظرها هم بر آن نخواهند بود که یونایتد در لیگ برتر یا قهرمانان اروپا به قهرمانی دست خواهد یافت، همچنان که خیلی ها نیز معتقدند یونایتد تیم شکست ناپذیری نیست.

مسئله ی دیگر آن چیزی است که یونایتد به آن تبدیل شده. یکی از کارمندان باشگاه که سال ها سابقه فعالیت در منچستر را دارد، اخیراً مطلبی گفت به شرح زیر:

"طوری شده ایم که انگار در حال استراحت هستیم، کاملاً بی تفاوت شده ایم."

مانند بسیاری از کارمندان سابق یونایتد، او هم معتقد بود سابق روزهای بهتری به شمار می آمدند، تیم جوانان منچستر جوانان مستعدتری را شناسایی می کرد، تیم بزرگسالان در هر فصل نیاز نداشت شش بازیکن جدید خریداری کند و یونایتد خودش ستاره ساز بود.

برخی از بهترین بازیکنان باشگاه هیچ گاه ستاره وار نبودند و از نام های بزرگ نیز به شمار نمی آمدند و نمی خواستند ستاره وار باشند یا نامی برای خود دست و پا کنند. آن ها صرفاً متعهد به ایفای نقش برای یک تیم کاملا موفق بودند. نام های آن ها نه پیراهنی می فروخت و نه محل بحث بود.

ساده لوحانه است اگر بگوییم خرید های جاری منچستر یونایتد برای ایجاد درآمد انجام شده اند، این صحت ندارد، اما سران باشگاه میل شدیدی به تحرک ماهیچه های مالی یونایتد نشان می دهند و در بازار نقل و انتقالات در میان بسیاری از باشگاه های برتر اروپا حرف اول را می زنند، لازم به ذکر نیست که منچستر یونایتد در تمام تاریخ به واسطه خرید های خود نتایج قابل توجهی هم می گرفت.

هر فوتبال دوستی می تواند نسبت به شروع منچستر یونایتد در فصل جدید خوشبین باشد، اما ممکن است واقعیت خیلی زود خود را به آن ها نشان دهد. وضعیت منچستر یونایتد برای مدت ها یک استثنا به شمار می آمد، و حتا زمانی که زیر نظر فرگوسن نتیجه نمی گرفت باز هم یک وضعیت استثنایی بود زیرا منچستر همیشه قوای درخشندگی خودش را حفظ می کرد، و واقعاً هم حفظ می کرد.

در فصل 08-2007 یعنی زمانی که یونایتد در سه بازی نخست خود در لیگ برتر فقط یک گل به ثمر رسانده بود و فقط دو امتیاز جمع کرده بود، آن تیم توانست قهرمان لیگ برتر و جام اروپایی شود. برای فرگوسن، وقتی کار به مارس و آوریل و می می رسید، فصل برداشت فرا می رسید.

حالا ابداً نمی شود وضعیت منچستر را یک وضعیت استثنایی دانست. حقیقت این مطلب را می توان از تماشای بازی های شیاطین سرخ دریافت، و این بعد از سال ها درخشندگی مایه ی ناراحتی بسیاری شده است.

مترجم: آرش گنجی

منبع: bleacherreport.com

 


برچسب ها

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

اشتراک گذاری این صفحه در شبکه های اجتماعی

نظرها