یادداشت روز | بازیکنانی که دود می‌شوند و به هوا می‌روند!


سه شنبه ۱۵ دی ۱۳۹۴ ۰ ۱۳۱۰
متافوتبال - هزینه‌ای که گاه برای پرورش، تبلیغات، قرارداد، درمان و زندگی یک بازیکن فوتبال می‌شود با بودجه عمرانی یا فرهنگی یک استان برابری می‌کند...

به گزارش متافوتبال و به نقل از عصر ایران، سرپرست تیم فوتبال سپاهان اصفهان گفته است: «در این تیم برای پیام صادقیان جایی نداریم».

  همین جمله را چند روز پیش برانکو ایوانکوویچ سرمربی قرمزها در مورد هافبک جوان نفت تهران به زبان آورد. دو جمله که شنیدن آن برای هر بازیکنی در هر سطحی آزاردهنده است چه رسد به پیام صادقیان که خود را شایسته پوشیدن پیراهن تیم ملی ایران می‌داند و وقتی در آستانه جام جهانی برزیل از تیم ملی خط خورد خیلی ها افسوس خوردند و خودش گفت: بر باعث و بانی اش لعنت!

  پیش از این هم نوشته بودیم « پیام صادقیان یک بازیکن خلاق است؛ باهوش و خوش تکنیک آن هم در عصر قحطی تکنیک. اما افسوس که با شتابی حیرت انگیز در پی نابود کردن استعدادی است که خدا در ساق هایش کاشته است. کارنامه بازیگری اش سرشار از تلاطم است و بی قراری».

در پرسپولیس با رضا حقیقی و خلعتبری دست به یقه شد. داور یک بازی را کتک زد. سه بار محروم شد و وقتی قرمزها کنارش گذاشتند، علیرضا منصوریان فداکارانه او را به نفت آورد. جایی که امیدوار بود به دور از هیاهوی رسانه ها از پیام یک الماس تراش‌خورده بسازد. یک ستاره. اما نتوانست. نشد. صادقیان دست عسلی منصوریان را گاز گرفت و در اینستاگرامش نوشت از نفت می رود. اما به کجا؟ کجا برایش فرش قرمز پهن کرده اند؟
 
  سال پیش در یادداشتی او را با لوئیز سوارز مقایسه کرده بودیم. مثل او بی قرار، آماده برای ورود به هر مناقشه و البته بدون عبرت گیری از عواقب کارش.

  سوارز که می گفتند بارسلونا باید برایش پوزه بند سفارش بدهد تا کسی را در لالیگا گاز نگیرد در این یکی دو فصل نمایش خیره کننده ای از خود ارائه داده است. کسی را گاز نمی گیرد، با تمام وجود می‌جنگند و خودش را در قامت یکی از ستارگان شایسته دریافت توپ طلای سال دنیا نشان داده است اما پیام صادقیان در این مدت چه کار کرد؟ چه افتخاری؟ چه بازی درخشانی؟ چه روند رو به رشدی و ...

  پیام صادقیان نماد بازیکنانی است که اصرار عجیبی برای هدر دادن استعدادهایشان دارند. در کنار او می توان از بازیکنان دیگری هم نام برد که بعدها حتماً وقتی نام شان بیاید مردم می‌گویند «‌قدر خودشان را ندانستند».

  از میان هزاران فوتبالیست پابرهنه و پرامکانات عده بسیار محدودی این بخت را پیدا می‌کنند که به دو تیم قرمز و آبی بپیوندد، اما چه اتفاقی رخ می‌دهد که برخی از آنها اینقدر ناسپاس پیراهنی که برای پوشیدنش خون دل خورده‌اند را در پیاده روها حراج می‌کنند؟

  این اتفاق برای سوشا مکانی هم در حال رخ دادن است. دروازه بانی که انگار همیشه قبل از هر بازی نیمی از هوش و حواسش را بیرون از زمین جا می گذارد و بعد از همه طلبکار است. از داور. از زمین. از بازیکن حریف. «مجاهد خذیراوی» مرواریدی بود که در جوی حقیری که به مردابی می ریخت، افتاد و هرگز کسی پیدایش نکرد. هدر رفت. از یاد رفت و حالا حتماً هرشب قبل از خواب افسوس می‌خورد، لب می‌گزد و خودش و زمانه را شماتت می‌کند.

  در اینکه پیام صادقیان ها مقصر هستند تردیدی نیست اما این بازیکن ها مشاور رسانه‌ای ندارند؟ مشاور روانی ندارند؟ برای نغلتیدن یک بازیکن جوان لابه لای تتو و مشت زنی و نژادپرستی و دود قلیان و شیشه شکسته رختکن و ...  جز نصیحت‌های جان‌گداز  راهی دیگر نداریم؟ وقتی به چاله ای می افتند چطور آنها را نجات می‌دهیم؟

  فرانک ریبری که استیل پا به توپ شدنش نوع پخته پیام صادقیان است در یک ماجرای عجیب و رسوایی اخلاقی گرفتار شد اما دوباره سربرآورد، «کریم بنزما» وقتی تشت اش از بام افتاد باز هم برای رئال خوش درخشید، بازیکن‌های ما چرا با یک قلیان‌گیت، با یک پست و فحاشی اینستاگرامی، با یک تنش دود می‌شوند و به هوا می‌روند؟!

  هزینه‌ای که گاه برای پرورش، تبلیغات، قرارداد، درمان و زندگی یک بازیکن فوتبال می‌شود با بودجه عمرانی یا فرهنگی یک استان برابری می‌کند! برای کسی اهمیت دارد که این روزها هیچ باشگاهی برای پیام صادقیان که قرار بود نیمار فوتبال ایران شود «‌جایی» ندارد؟


برچسب ها

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

اشتراک گذاری این صفحه در شبکه های اجتماعی

نظرها