Barney Ronay | سرخیو راموس، اعجوبه ترین کاریزماتیک شرور در دنیای ورزش؟


چهارشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۶ ۹۷۳
پروفایل

مترجم

آرش گنجی
متافوتبال – این مرد مادریدی می تواند با عملکرد خود به قدری شما را ناامید کند تا از تماشای بازی او احساس وحشتناک فرو کردن سیخ به چشم هایتان دست دهد، و در عین حال می تواند با ارائه ی یک کیفیت ناب از فوتبال ناب خود احساس شادی و سرخوشی عمیقی در اعماق دل شما پدید آورد.

 Barney Ronay|پس از پیروزی 3-0 رئال مادرید بر آلمریا در هفته گذشته، برای انتخاب خنده دارترین لحظه ی هفته، یک نامزد تمام و کمال داشتیم. سومین گل مادرید با یک ارسال به داخل محوطه جریمه به ثمر رسید، زمانی که آربلوآ با کشیدن بدن خود یک گام جلوتر از رونالدو به توپ می رسد. صحنه ی به ثمر رسیدن گل چندان جالب توجه نبود، اما ثانیه ای بعد تابلویی از غرور انسانی رقم می خورد – واکنش کریستیانو رونالدو به توپ گل شده که صاف جلوی پاهای او فرود می آید، توپی که از سوی وی نیز به گل تبدیل نشده بود زیرا فقط یک گام عقب تر از آربلوآ به آن رسیده بود.

همچنان که آربلوآ شروع به شادی پس از گل می کند، رونالدو را می توان دید که وقتی توپ از تور جدا شده و این بار به سمت او می آید، پیش از آن که خود به مرکز زمین بازگردد با غضب و خشم تند خاص خود زیر توپ می کوبد تا تور دروازه بار دیگر توپ را در آغوش گیرد. لب هایش را مانند مادربزرگ های امید از کف داده ی وینی می گزد، و واکنشی را به تصویر می کشد که اگر نه خنده دارترین لحظه ی خودخواهانه ی ورزشی تمام دوران، دست کم بهترین آن ها بوده است.

 اگر از خود برنابئو به تماشای این دیدار نمی نشستیم، احساس غیبت بازیکنی که به رغم هیبت جنگجویانه ی ربوت مانند رونالدو به طور مسلم قلب خط میانه ی این تیم قهرمان را رقم می زند دشوار می بود.

بیایید با او آشنا شویم، زندگی بدون سرخیو راموس انقدر جذاب و با نمک نبود. وی هفته ی گذشته محروم شد، اما از این هفته بار دیگر در خدمت رئال خواهد بود و او را در هر شش بازی آخر فصل در ترکیب رئال تماشا خواهیم کرد. راموس در کوران بازی های کلیدی لیگ قهرمانان و مصاف های تعیین کننده ی پایان فصل لالیگا و همچنین اوج دو ساله ی درخشان رئال که برای خود او هم دوره ای حیاتی است، حضور خواهد داشت.

کاپیتان دوم مادریدی ها برای اهدای جایزه ی توپ طلای سال جدید نیز یکی از نامزدها به شمار می آید، اگرچه با عملکرد تابناک، برتر و ترسناک لیونل مسی موفقیت او در این مهم اندکی غیرمحتمل به نظر می رسد. اما نکته ی واقعی درباره راموس که یک گونه ی خشمگین منحصر به فرد با دو چهره است به طور معمول فراموش می شود: یک بازیکن فوق العاده که در عین حال می تواند به طور فوق العاده نابخشودنی و ترسناک باشد، و این دو غالب اوقات توأمان روی می دهند.

آیا در تمام جهان ورزشکاری مخوف تر و جذاب تر از او پیدا می شود؟ این مرد مادریدی می تواند با عملکرد خود به قدری شما را ناامید کند تا از تماشای بازی او احساس وحشتناک فرو کردن سیخ به چشم هایتان دست دهد، و در عین حال می تواند با ارائه ی یک کیفیت ناب از فوتبال ناب خود احساس شادی و سرخوشی عمیقی در اعماق دل شما پدید آورد.

قهرمان های ورزشی اذیت کننده در جهان پدیده هایی جدید نیستند. هنوز شنیدن حرف های آندره آس مولر برایم سخت است و البته هیبت همیشگی او – لب های به هم فشرده شده، موهای مجعد، گام های خشمگین و خیره کننده، بدون کم ترین ارتعاش. تفاوت او با راموس ترکیب عجیبی از کاریزمای مقاومت ناپذیر ناب، وحشت و درخشندگی است. او چه بازیکنی است، یک مدافع با یک سر و گردن بالاتر، با سرعت دیدنی و پاسدهی دقیق و حمل توپ و البته تکل های جانانه و بی پروا در چالش های فیزیکی شدیدی که خود برای خود می آفریند.

اولین بار در مسابقات یورو 2008 بود که او را از نزدیک دیدم، زمانی که ماهرانه خود را از دفاع راست به خط حمله رساند. راموس اگر در هر زمان دیگری بجز اسپانیای مدرن امروز می بود، یک دفاع آخر توپ ربا یا حداکثر یک هافبک ستاره می شد. با گذشت ده سال از دوران حرفه ای او در پست دفاعی، گل های زده ی راموس بیشتر از گل های آندرس اینیستا، لوکا مودریچ، ژابی آلونسو و گلهای توسن و آرنون لنون است.

مضافاً این که در این بازیکن یک رگه ی زشت و زننده ی جبارانه ی خاص راموسی نیز دیده می شود. البته وی نمونه ی نوعی سنت دفاع اسپانیایی نیست، وی دست پرورده ی زوج مدافع بدنام: ژاوی ناوارو و پابلو "انگشتی" (لطفاً پی این یکی را نگیرید، نامش گوگل نکنید، و بدخواب نشوید) باشگاه سه ویا است.

وقتی نوبت به سرخیوی بدکاره می رسد، حرکت های مختلفی از او در ذهن تداعی می شود. آن قدر به شما نزدیک می شود و صورتش را به صورت شما می چسباند تا آن که با احساس عذاب مضاعف ضربه ای به سر به او وارد می کنید، در این جاست که راموس دستان خود را بالا می آورد و مات و مبهوت مانند آدم های بی گناه و مظلوم به داور و اطراف نگاه می کند. در صحنه ای دیگر به ناگاه تصمیم می گیرد همچنان که دستانش را به دور کم شما محکم گرفته خود را به زمین اندازد، در نتیجه شما را هم به زمین می اندازد و همزمان بار دیگر دستانش را به حیره بالا می گیرد و با تعجب اندر مظلومیت خود و بی اطلاعی از چرایی عملکرد این گونه ی بازیکن رقیب به اطراف می نگرد. ممکن است خیلی محتاطانه استوک های کفش خود را روی سینه شما بگذارد (و مانند قطعه ی همیشگی اش باز مبهوت و متحیر به دور و بر خود نگاه می کند.) شاید همین راموس متحیر به سادگی پاشنه ی آشیل شما را لگدمال کند. ضمن تمام این رفتارها نیز دائماً بیخ گوش شما زمزمه و تحریکتان می کند و از شما می خواهد تا او را فراموش نکنید. تا همین اندازه هم در پایان هر بازی راموس مورد عشق و علاقه ی مربی و هم تیمی های خود قرار می گیرد، از سوی آنها به آغوش کشیده می شود، همه می خندند و به او محبت می کنند. و همه ی این سناریو صحنه چینی های خود این حرامزاده ی کاریزماتیک خوشتیپ استثنایی است.

با توجه به چیرگی هنرهای پنهان و نهان راموس، شاید یک تناقض در فقدان رابطه ی خوب میان او و خوزه مورینیو در رئال وجود دارد. آن چه برای مورینیو بیشترین اهمیت را دارد انضباط است به ویژه در کارهای دفاعی، در حالی که دیوانگی های اساسی راموس بخش مهمی از جذابیت او می باشد. راموس بر حسب کارت قرمز با فرناندو هیرو برابری می کند، و این در حالی است که 250 بازی کمتر از او انجام داده. راموس با این که 19 بار کارت قرمز گرفته، هنوز در فصل جاری به حد کفایت از میادین اخراج نشده است.

راموس را مدت هاست که دور و بر مادرید می بینیم. ساده است فراموش کردن او که زمانی یک اعجوبه ی نوجوان بود و تنها کهکشانی اهل مادرید که از سوی فلورنتینو پرز به رئال دعوت شد. و حالا به پاس تمام افتخارات یک دهه ی اخیر، در کنار این که وی در سن 29 سالگی هنوز مانند راننده های جوان دهه 1950 خوشتیپ است، هنوز یک شانس دیگر دارد تا پایان درخشانی برای خود رقم زند و آن دفاع از عنوان قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپاست.

به طور حتم مسئله این است که یک عضو از سربازان کهنه کار این تورنمنت آیا بار دیگر با خروش خود زندگی را به رئال باز خواهد گرداند یا خیر. فصل قبل این وظیفه به عهده ی راموس، آنخل دی ماریا و رونالدو بود که مادرید را به دهمین قهرمانی در لیگ قهرمانان برسانند. این بار بارسلونا از همان ابتدا برای این مهم خیز برداشته است، آن سه گانه ی رؤیایی خط حمله ی کاتالان ها، آن شاگردان پر شر و شور که به ظاهر در نیمه های دوران پر فروغ خود هستند قهرمانی را هدف خود تعیین کرده اند. در این میدان چه کسی آن ها را موقف خواهد کرد؟ مادرید به نظر ضعیف ترین تیم حاضر در نیمه نهایی است اما عجبا شانسی که آن ها دارند، نه به خاطر رونالدویی که پس از گذشت یک سال درخشان اکنون در پستی میانه تر مومیایی شده، بلکه به خاظر نخبه ی فوتبالی، آن دیوانه ی شرور غیرقابل انکار، سپهبد سرخیو راموس!    

مترجم: آرش گنجی

منبع: theguardian.com


برچسب ها

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

کانال خبری متافوتبال در تلگرام

اشتراک گذاری این صفحه در شبکه های اجتماعی

نظرها

مقالات مرتبط